نادرحبیب الهی«ریش سفید»

نادرحبیب الهی«ریش سفید»

نادرحبیب الهی«ریش سفید»
نادرحبیب الهی«ریش سفید»

نادرحبیب الهی«ریش سفید»

نادرحبیب الهی«ریش سفید»

نام‌های خدا در قرآن



نام‌های خدا در قرآن مجموعه‌ای از بیش از ۲۰۰ نام خداوند است که در قرآن ذکر شده‌اند و اصطلاحا، ۹۹ تای آن «اسماء الحسنی» یا نام‌های نیکوی خداوند خوانده می‌شوند. هر چند که تعداد نام‌های خدا، شامل صفت‌ها و کلمه‌های مرکب، در قرآن و سنت از ۹۹ عدد خیلی بیشتر هستند، ولی مسلمانان اعتقاد دارند که گروه برگزیده‌ای از نام‌ها (نام‌های نیکو)، تعدادشان ۹۹ عدد است.

از میان این ۹۹ نام، ۸۵ تای آن مستقیما در قرآن ذکر شده است. اما تعدادی از این نام‌ها مستقیما در قرآن وجود ندارد. بعضی از محققان با رجوع به احادیث تا ۲۰۰ مورد از این نام‌ها را یافته‌اند.

_____________________________________________________________

اسماء حُسنی

منظور از اسماء حسنى ، صفات مختلف پروردگار است که همگى نیک و همگى حسنى است مى دانیم خدا عالم است ، قادر است ، رازق است ، عادل است ، جواد است ، کریم است و رحیم است ، و همچنین داراى صفات نیک فراوان دیگرى از این قبیل مى باشد
منظور از خواندن خدا به این نامها تنها این نیست که این الفاظ را بر زبان جارى کنیم و مثلا بگوئیم یا عالم ، یا قادر ، یا ارحم الراحمین ، بلکه در واقع این است که این صفات را در وجود خودمان بمقدار امکان پیاده کنیم ، پرتوى از علم و دانش او ، شعاعى از قدرت و توانائى او ، و گوشه اى از رحمت واسعه اش در ما و جامعه ما پیاده شود ، و به تعبیر دیگر متصف به اوصاف او و متخلق به اخلاقش کردیم
تا در پرتو این علم و قدرت و این عدالت و رحمت بتوانیم خویش و اجتماعى را که در آن زندگى مى کنیم از صف دوزخیان خارج سازیم
.

اسماء حُسنی را به ۳ گروه بخش کرده‌اند:

1.      اسماء جمالی (۴۵ نام) برای کسب رحمت و روزی به کار می‌روند.

2.      اسماء جلالی (۲۲ نام) برای ایجاد عداوت و از میان بردن حریف به کار می‌آیند.

3.      اسماء مشترک (۲۲ نام) بسته به نیت، خاصیت هر دو گروه قبلی را دارند.

______________________________________________________________

فهرست نام‌های نیکوی خداوند

۹۹ نام خدا بر طبق سنت اسلام، به نامهای نیکوی خداوند معروفند. باید توجه داشت که در هیچ مرجعی فهرست زیبایی‌شناسانهٔ یکسانی که به ترتیب نام‌ها را در خود ذکر کرده باشد وجود ندارد.

برای خداوند نامهای نیکویی است؛ حدیث‏ها  تاکید دارند اسامی خدا صرفاً اسم و نامگذاری محض هستند تا بندگان بتوانند در مورد خدا فهمی داشته باشند و او را با آن نام ها بخوانند.

توجه: ترجمه فارسی این اسمها تنها برای توضیح و تبیین بیشتر معانی است، اما بسیاری از این اسمها فقط با لفظ عربی به درستی قابل فهم هستند و ترجمة آن در یک کلمه بسیار مشکل و نامفهوم است


1) 
اللَّهُ: الله 
2) 
اَلرَّحْمنُ: بخشایشگر-هستی بخش- بخشنده نعمت بدون چشم داشت همه موجودات.
3)
 اَلرَّحِیْمُ: مهربان-پاداش و نعمت دهنده در مقابل اعمال نیکوی بندگان.

4) اَلْمَلِکُ: صاحب و مالک مطلق و وابسته به خود (همه چیز و همه موجودات در اختیار و تصرف او و به او وابسته اند).
5) 
اَلْقُدُّوسُ: پاک از هر عیب و نقص.
6) 
اَلسَّلاَمُ: پاک و سلامتی بخش عالم.
7)
 اَلْمُؤْمِنُ: یگانه امانتدار و امان دهنده مخلوقات از عذاب.
8)
 اَلْمُهَیْمِنُ: نگهبان مسلط بر عالم.
9) 
اَلْعَزِیْزُ: صاحب عزت و بزرگواری.
10)
 اَلْجَبَّارُ: خود رأی و جبران کننده و اصلاحگر حال بندگان خویش.
11)
 اَلْمُتَکَبِّرُ: یگانه وجودی که همه بزرگیها ازآن اوست.
12)
 اَلْخَالِقُ: بوجود آورنده عالم از عدم و پدیدآورنده مخلوقات.
13)
 اَلْبَارِیءُ: بوجود آورنده همه مخلوقاتی که دارای روح هستند، آفریننده موجودات ازهمدیگر.
14)
 اَلْمُصَوِّرُ: صورت دهنده و طراح عالم و همه موجودات.
15)
 اَلغَفَّارُ: بسیار آمرزنده.
16)
 اَلْقَهَّارُ: غالب و چیره و بازگیرنده همه چیز.
17) 
اَلْوَهَّابُ: بسیار بخشنده و نعمت دهنده.
18) 
اَلرَّزَّاقُ: بوجود آورنده روزی و توشه حیات و خالق علتهای بدست آمدن روزی.
19) 
اَلْفَتَّاحُ: باز کننده درهای خزائن رحمتش برای بندگان.
20) 
اَلْعَلِیْمُ: آگاه و دانای برهمه چیز و درهمه احوال و درهمه جا.
21) 
اَلْقَابِضُ: گیرنده روح و نعمت از هر که بخواهد.
22) 
اَلْبَاسِطُ: وسعت دهنده توشه حیات برای هرکس که بخواهد.
23) 
اَلْخَافِضُ: فرونشاننده و خوارکننده هرکس که مستحق ذلت و خواری باشد.
24) 
اَلرَّافِعُ: برتری دهنده به هرکس که مستحق برتری است از متقین.
25) 
اَلْمُعِزُّ: بزرگواری بخش و یاری دهنده کسی که به دین خود چنگ زده.
26) 
اَلْمُذِلُّ: خوارکننده دشمنان خود.
27) 
اَلسَّمِیْعُ: شنوای همه صداها.
28) 
اَلْبَصِیْرُ: بینای پیدا و ناپیدا.
29) 
اَلْحَکَمُ: یگانه داور و حاکمی که هیچ ردی در قضاوت و داوری او نیست.
30) 
اَلْعَدْلُ: دادگر کامل در دادگری.
31) 
اَللَّطِیْفُ: آگاه، بسیار دقیق درهمه امور و اشیاء پیدا و ناپیدا.
32) 
اَلْخَبِیْرُ: اخبار باطن و پنهان بر او پوشیده نیست.
33) 
اَلْحَلِیْمُ: صبور و شکیبا-کسی که خشم بر او غلبه نمی کند.
34) 
اَلْعَظِیْمُ: صاحب عظمت و بزرگی که در عظمت بی همتاست.
35) 
اَلْغَفُوْرُ: بسیار آمرزنده.
36) 
اَلشَّکُوْرُ: کسی که پاداش بزرگی در مقابل نیکوی کم می دهد.
37) 
اَلْعَلِی: وجودی که مراتب بزرگی او فوق تصور است.
38) 
اَلْکَبِیْرُ: وجودی که عقل و احساس از درک کامل او ناتوان است.
39) 
اَلْحَفِیْظُ: نگهدار اعمال بندگان و هر چیزی که بخواهد.
40) 
اَلْمُقِیْتُ: خالق قوت و نیروی حیات مادی و معنوی.
41) 
اَلْحَسِیْبُ: وجودی که برای بندگانش کافی است، حسابگر اعمال بندگان درروز قیامت
42) 
اَلْجَلِیْلُ: وجودی که برترین کمالات از آن اوست.
43) 
اَلْکَرِیْمُ: بخشنده ای که بدون سؤال و درخواست می بخشد.
44) 
اَلرَّقِیْبُ: وجودی که مراقب و ناظر همه اشیاء و حرکات است.
45) 
اَلْمُجِیْبُ: جواب دهنده به کسانی که او را فریاد کنند.
46) 
اَلْوَاسِعُ: وجودی که علم و قدرت و رحمت او همه جا را فرا گرفته است.
47) 
اَلْحَکِیْمُ: کاردان-آگاه به چگونگی و اهداف امور و اشیاء عالم.
48) 
اَلوَدُوْدُ: خواستار نیکی برای همه بندگانش در همه احوال.
49) 
اَلْمَجِیْدُ: بزرگواری که بزرگواری او بی نهایت است.
50) 
اَلْبَاعِثُ: برانگیزاننده پیامبران علیهم السلام- برانگیزاننده مردگان از قبر.
51) 
اَلشَّهِیْدُ: آگاه و نظاره گر و بیننده‌ ای همه اشیاء و حرکات و سکنات عالم.
52) 
اَلْحَقُّ: وجود ثابت و یکنواختی که هرگز تحول و تغییر در راه ندارد.
53) 
اَلْوَکِیْلُ: عهده دار همه امور بندگان و موجودات.
54) 
اَلْقَوِی: صاحب قدرت و قوت بی نهایت.
55) 
اَلْمَتِیْنُ: نیرومندی که محکم کاری او بی نهایت است.
56) 
اَلْوَلِی: سرپرست و مدیر عالم هستی و همه موجودات.
57) 
اَلْحَمِیْدُ: کسی که سزاوار همه گونه حمد و ثنا است.
58) 
اَلْمُحْصِی: کسی که هیچ چیز درمقابل علمش پنهان نمی شود.
59) 
اَلْمُبْدِیءُ: آغازی دهنده به همه کس و همه چیز.
60) 
اَلْمُعِیْدُ: کسی که قدرت برگرداندن هرچیز را بعد از عدمش دارد.
61) 
اَلْمُحیی: حیات دهنده-زندگی بخش.
62) 
اَلْمُمِیْتُ: سلب کننده و گیرنده حیات از دیگران.
63) 
اَلْحَی: همیشه زنده.
64) 
اَلْقَیُّوْمُ: وابسته به خود و همه موجودات به او وابسته اند.
65) 
اَلْوَاجِدُ: به وجود آورنده هرچیز که اراده کند.
66) 
اَلْمَاجِدُ: بزرگی آفرین.
67) 
اَلْوَاحِدُ: یگانه-یکتا.
68) 
اَلصَّمَدُ: بی نیاز ازهر چیز.
69) 
اَلْقَادِرُ: توانا-توانائی بخش.
70) 
اَلْمُقْتَدِرُ: مسلط و قدرتمدار حقیقی.
71) 
اَلْمُقَدِّمُ: پیشی دهنده و برتری دهنده بعضی از امور و اشیاء نسبت به همدیگر.
72) 
اَلْمُؤَخِّرُ: عقب انداز هرچیز و هر امری که بخواهد.
73) 
اَلأَوَّلُ: وجودی که بر هر چیز پیشی دارد.
74) 
اَلآخِرُ: باقی-وجودی که بالاتر از همه موجودات باقیست.
75) 
اَلظَّاهِرُ: وجودی که آثار قدرت و هستی او پیداست.
76) 
اَلْبَاطِنُ: وجودی که احاطه بر ذات او غیر ممکن است.
77) 
اَلْوَالِی: یگانه سر پرستی که همه ولایتها از اوست.
78) 
اَلْمُتَعَالِی: دور از عیب و نقص.
79) 
اَلْبِرُّ: وجودی که سرچشمه همه نیکی هاست.
80) 
اَلتَّوَّابُ: توبه پذیر طغیانگران و سرکشان.
81) 
اَلْمُنْتَقِمُ: انتقام گیر-عذاب دهنده کسانی که مستحق عذابند.
82) 
اَلْعَفُوُّ: بخشنده گناهان و آمرزنده توبه کنندگان.
83) 
اَلرَّؤُوفُ: وجودی که سرچشمه رحمت و مهربانی است.
84)
 مَالِکَ الْمُلْکِ: وجودی که هستی و حرکات و سکنات عالم تابع خواست اوست.
85)
 ذُوالْجَلاَلِ وَالإِکْرَامِ: صاحب بزرگواری و کمال.
86)
 اَلْمُقْسِطُ: داد رس و دادستان مظلومین از ستمگران.
87)
 اَلْجَامِعُ: در برگیرنده همه عالم هستی و جمع کننده در روز قیامت.
88) 
اَلْغَنِی: بی نیاز از همه چیز و همه به او محتاجند.
89) 
اَلْمُغْنِی: بی نیاز کننده.
90) 
اَلْمَانِعُ: جلوگیری کننده از مصیبت و مشکلات اوست.
91) 
اَلضَّارُ: ضرر رسان به اهل عصیان.
92) 
اَلنَّافِعُ: منفعت دهنده به اهل ایمان.
93) 
اَلنُّوْرُ: روشنائی مطلق و روشنائی بخش.
94) 
اَلْهَادِی: راهنما و دستگیر.
95) 
اَلْبَدِیْعُ: بی نظیر و بی شریک.
96) 
اَلْبَاقِی: ماندنی.
97) 
اَلْوَارِثُ: مالک نهائی تمام مخلوقات.
98) 
اَلرَّشِیْدُ: کامل مطلق و تعالی دهنده.
99) 
اَلصَّبُورُ: شکیبا و شکیبائی بخش
.

عموما بر سر اغلب این نام‌ها با هم توافق دارند؛ هر چند که در مورد تعدادی از آن‌ها همچنان اختلاف وجود دارد.

دیگر نام‌های خدا در قرآن

نامهای دیگری برای خداوند در قرآن یافت می‌شود اما جزء لیست ۹۹ نام نیکوی معروف خداوند ذکر نشده است.

لیست زیر شامل نام‌هایی است که در لیست آن ۹۹ نام قرار ندارند.

المالک
الملیک
ذو الفضل العظیم
ذو انتقام
شدید العقاب

از امام صادق (علیه السلام) از پدر و اجدادش از على (علیه السلام) از پیامبر (صلى الله علیهوآلهوسلّم) نقل شده که پس از اشاره به وجود نود و نه نام براى خدا 
تفسیر نمونه ج : 7 ص : 27 
مى فرماید : و هى الله ، الاله ، الواحد ، الاحد ، الصمد ، الاول ، الاخر ، السمیع ، البصیر القدیر ، القادر ، العلى ، الاعلى ، الباقى ، البدیع ، البارىء ، الاکرم ، الباطن ، الحى ، الحکیم ، العلیم ، الحلیم ، الحفیظ ، الحق ، الحسیب ، الحمید ، الحفى ، الرب ، الرحمان ، الرحیم ، الذارء ، الرزاق ، الرقیب ، الرؤف ، الرائى ، السلام ، المؤمن ، المهیمن ، العزیز ، الجبار ، المتکبر ، السید ، السبوح ، الشهید ، الصادق ، الصانع ، الظاهر ، العدل ، العفو ، الغفور ، الغنى ، الغیاث ، الفاطر ، الفرد ، الفتاح الفالق ، القدیم ، الملک ، القدوس ، القوى ، القریب ، القیوم ، القابض ، الباسط ، قاضى الحاجات ، المجید ، المولى ، المنان ، المحیط ، المبین ، المغیث ، المصور ، الکریم ، الکبیر ، الکافى ، کاشف الضر ، الوتر ، النور ، الوهاب ، الناصر ، الواسع ، الودود ، الهادى ، الوفى ، الوکیل ، الوارث ، البر ، الباعث ، التواب ، الجلیل ، الجواد ، الخبیر ، الخالق ، خیر الناصرین ، الدیان ، الشکور ، العظیم ، اللطیف ، الشافى

ولى آنچه در اینجا بیشتر اهمیت دارد و باید مخصوصا به آن توجه داشته باشیم این است که منظور از خواندن خدا به این نامها و یا احصاء و شمارش اسماء حسناى پروردگار ، این نیست که هر کس این 99 اسم را بر زبان جارى کند و بدون توجه به محتوا و مفاهیم آنها تنها الفاظى بگوید سعادتمند خواهد بود ، و یا دعایش به اجابت مى رسد ، بلکه هدف این است که به این اسماء و صفات ایمان داشته باشد ، و پس از آن بکوشد در وجود خود پرتوى از مفاهیم آنها یعنى از مفهوم عالم و قادر و رحمان و رحیم و حلیم و غفور و قوى و قیوم و غنى و رازق و امثال آن را در وجود خود منعکس سازد ، مسلما چنین کسى هم بهشتى خواهد بود و هم دعایش 
تفسیر نمونه ج : 7 ص : 28 
مستجاب و به هر خیر و نیکى نائل مى گردد
ضمنا از آنچه گفتیم روشن مى شود که اگر در پاره اى از روایات و دعاها اسامى دیگرى براى خدا غیر از این اسماء ذکر شده و حتى شماره نامهاى خدا در بعضى از دعاها به یکهزار رسیده هیچگونه منافاتى با آنچه گفتیم ندارد ، زیرا اسماء خدا حد و حصر و انتهائى ندارد ، و مانند کمالات ذات و بى انتهایش نا محدود است
هر چند پاره اى از این صفات و اسماء امتیازى دارد
و نیز اگر در بعضى از روایات مانند روایتى که در اصول کافى از امام صادق (علیه السلام) در تفسیر این آیه نقل شده مى خوانیم فرمود : نحن و الله الاسماء الحسنى : به خدا سوگند ما اسماء حسناى خدا هستیم اشاره به آن است که پرتو نیرومندى از آن صفات الهى در وجود ما منعکس شده و شناخت ما به شناخت ذات پاکش کمک مى کند
و یا اگر در بعضى دیگر از احادیث آمده است که همه اسماء حسنى در توحید خالص خلاصه مى شود ، نیز به خاطر آن است که همه صفات او به ذات پاک یکتایش بر مى گردد

فخر رازى در تفسیرش به مطلبى اشاره مى کند که از جهتى قابل ملاحظه است و آن اینکه تمام صفات پروردگار به دو حقیقت بازگشت مى کند ، یا به بى نیازى ذاتش از همه چیز و یا نیازمندى دیگران به ذات پاک او

www.howzeh.net



نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد