داستان عجیبی ست...دستی که داس را برمیداردهمان دستی ست که روزی گندم کاشته بود
داستان عجیبی ست...
دستی که داس را برمیدارد
همان دستی ست که روزی گندم کاشته بود
ممنوووووووون
ممنوووووووون