به گزارش بولتن نیوز، زنانی که در نیروهای مسلح امریکا خدمت می کنند و اکنون در کشورهایی همچون افغانستان و عراق حضور دارند، بیشتر از آنکه در جنگ هدف گلوله دشمن قرار گیرند، از طرف همرزمان خود در معرض تعرض جنسی هستند!
چندی پیش تلویزیون “راشاتودی” روسیه، در گزارشی که در این خصوص پخش کرده به این مسئله مهم که وزارت دفاع آمریکا را مشغول کرده، پرداخت و اذعان کرد که تجاوز به زنان در ارتش امریکا در حالیست که مسئولان از افزایش این آمار ابراز نگرانی کردهاند و بررسیها نشانگر آن است که یک سوم از زنان ارتش امریکا هدف تجاوز جنسی مردان ارتشی خود قرار گرفتهاند.
آمارهای رسمی دولت امریکا نشانگر آن است که از هر سه زن در ارتش امریکا یکی هدف تجاوز به عنف نظامیان قرار میگیرد. حتی در این مورد کتابی هم با عنوان “تجاوز به عنف دشمن خودی” انتشار یافته است. این کتاب داستان تکان دهنده زنان نظامی را شرح می دهد که قربانی سوء استفاده جنسی همرزمان امریکایی خود شدهاند.
یکی از فیلمسازان که سرگرم تهیه فیلمی در این خصوص است، می گوید: جرائم جنسی در ارتش امریکا به امری عادی تبدیل شده است. زیرا عاملان آن به ندرت تحت بازجویی و تعقیب قضایی قرار میگیرند. مرسدس گالگو گفت: “به علت اینکه زنانی که هدف تجاوز قرار می گیرند، معمولا از طرف فرماندهان و رده های بالاتر ارتش تهدید می شوند، جرات پیدا نمی کنند چنین مواردی را گزارش کنند.”
هم اکنون، زنان، پانزده درصد نیروهای ارتش امریکا را تشکیل می دهند. بسیاری از مطالعات نشان می دهد، احتمال تجاوز به عنف به آنها در مناطق جنگی حتی چهار برابر می شود. تجاوز جنسی در ارتش امریکا مشکلی است که روز به روز بدتر میشود .
وزارت دفاع امریکا، پنتاگون، گزارش داده است، موارد تجاوز به عنف در عراق و افغانستان در یک سال گذشته۲۶ درصد افزایش داشته است. اما آمارهای واقعی بسیار بیشتر از این است، زیرا این آمار فقط با استناد به اظهارات کسانی که قربانی بودهاند تهیه شده است.
کسانی که هدف تجاوز جنسی در ارتش امریکا قرار گرفتهاند معتقدند که ارتش برای آنها ارزشی قائل نیست و از آنها فقط به عنوان یک ابزار استفاده میکند.
شبکه تلویزیونی بیبیسی در گفتوگو با “مارتی ریبیرو ” یکی از سربازان زن شاغل در نیروی هوایی آمریکا، از سختیهای کار زنان در ارتش این کشور خبر میدهد؛ به طوری که بسیاری از زنان شاغل در ارتش آمریکا مورد آزار و اذیت همکاران مرد خود قرار میگیرند و در عین حال تمهیداتی برای برخورد با متخلفین از سوی مقامات آمریکایی در نظر گرفته نمیشود.
“ریبیرو ” در این مصاحبه گفت: با ورود به ارتش چیزی را دیدم که انتظار دیدن آن را نداشتم. وی با اشاره به اینکه پدربزرگ و پدرش نیز در نیروی هوایی آمریکا خدمت میکردند، گفت: آن ویژگیهای شخصیتی که در پدرم هرگز مشاهده نکردم، در ارتش آمریکا دیدم.
این سرباز آمریکایی که قربانی تجاوزات جنسی در ارتش آمریکا قرار گرفته بود، در چگونگی این اقدام گفت: در ارتش آمریکا به هر فرد دستور داده میشود که در مناطق جنگی اسلحه خود را به روی زمین نگذارند، اما من برای لحظهای برای استراحت و کشیدن سیگار این کار را کردم و این زمانی بود که از سوی همکار مرد خود مورد تجاوز قرار گرفتم.
وی با اشاره به اینکه برای طرح شکایت خود، این موضوع را با مسئولان ارتش آمریکا در میان گذاشته است؛ گفت: متأسفانه آنها به من اخطار دادند، در صورتی که علیه آنها تشکیل پرونده دهم، از آن به اتهام ترک وظیفه (زمینگذاردن اسلحه) بر علیه خودم استفاده میکنند.
بنابر این، وی پس از ترک خدمت و بازگشت از افغانستان در این باره شکایاتی مطرح نکرده است؛ زیرا این طور گمان میکرد که در این جریان وی مقصر است.
این درحالی است که رهبران کنگره آمریکا در جلساتی که به منظور رفع مشکل تجاوز جنسی در ارتش آمریکا برگزار شد، به این نتیجه رسیدهاند که اقدامات بسیاری برای برخورد و ریشهکنی این پدیده در میان سربازان آمریکایی مورد نیاز است.
بنا بر این گزارش، در یک نظرسنجی منتشر شده در سال ۲۰۰۳ که توسط دانشگاه آیووا و با بودجه دپارتمان دفاع آمریکا انجام شد، از میان ۵۰۰ زن شاغل در ارتش آمریکا بیش از ۳۰ درصد آنها مورد تجاوز قرار گرفته یا تجاوز به آنها ناکام مانده است و این در حالی است دپارتمان دفاع آمریکا، در گزارش سالیانه خود در سال ۲۰۱۰ تخمین زد؛ که علی رغم گستردگی تجاوزات صورت گرفته در ارتش آمریکا، ۹۰ درصد این تجاوزات گزارش نمیشود.
در این باره گفتنی است، کشته شدن یک سرباز زن در ارتش امریکا در حالی که باردار بود، موجی از نگرانی ها را درباره افزایش خشونتهای جنسی در ارتش امریکا ایجاد کرد.
مادر این سرباز پس از مدتها توانست موافقت کنگره را به دست آورد و نگرانی خود را از نبود مدیریت صحیح در ارتش در خصوص سوءاستفاده های جنسی از سربازان در صحن کنگره بیان کند.
او در اظهارات خود در کنگره گفت: اگر ارتش نظام مؤثری در حمایت از کسانی که هدف تعرض و سوء استفاده جنسی قرار می گیرند داشت، اکنون دخترش زنده بود. او تاکید کرد، بی توجهی مسؤولان ارتش به شکایت دخترش در خصوص تجاوز عنف به وی در نهایت به کشته شدن او منجر شد.
“کریستوفر شیس” از نمایندگان جمهوریخواه مجلس کنگره پس از اظهارات مادر سرباز مقتول، گفت: در خصوص تعرضات جنسی، وزارت دفاع امریکا هیچ اعتبار و آبرویی ندارد.
وزارت دفاع امریکا اعلام کرد، در سال ۲۰۰۷ به پرونده ۶۰۰ مورد تعرض جنسی رسیدگی شد. از این میان فقط ۳۰ درصد در دادگاه نظامی و ۴۰درصد هم در دادگاه غیر نظامی پیگیری شد.
“جین هارمن” از دموکراتهای کنگره، گفت: این وضع باعث می شود تا قربانیان تعرضات جنسی از شکایت منصرف شوند و متخلفان نیز در جرم خود جری تر شوند. او در ادامه افزود: بیش از ۴۱ درصد از زنانی که در نیروهای مسلح امریکا خدمت می کنند هدف تعرض و تجاوز جنسی واقع می شوند. زنانی که در نیروهای مسلح خدمت می کنند از طرف همرزمان خود بیشتر در معرض تعرض جنسی هستند تا اینکه در عراق هدف گلوله قرار گیرند.
در این جلسه “مایکل روچل” از افسران بلندپایه ارتش نیز از کلیه نظامیانی که در ارتش مورد تعرض جنسی قرار گرفته اند عذر خواهی کرد.
جالب این جاست که کمیته کاری که وزارت دفاع دو سال پیش برای بررسی موارد تعرضات جنسی در ارتش تشکیل داده بود، هنوز اولین جلسه خود را تشکیل نداده است.
بر اساس آمارهای وزارت دفاع امریکا شمار تجاوزات جنسی به زنان در نیروهای مسلح امریکا در سال گذشته ۳۰۰۰ مورد بوده است.
نشریه تحقیقات کنگره آمرمکا “سی کیو ریسرچر ” نیز اخیراً در گزارشی نوشت: اریکا کراولی، گروهبان یکم ارتش آمریکا در کتاب جدید خود با عنوان “تصاویر زنان کهنه سرباز جنگی ” آورده است: “هنگامی که وی (کراولی) به ارزیابی سربازان پیش از اعزام به عراق مشغول بود، دریافت که بسیاری از زنان پیش از اعزام، باردار میشوند. ”
این
گزارش میافزاید: لوری سوینی، سرگرد بازنشسته ارتش نیز اذعان کرده است که
در زمان خدمتش در عراق، مشاهده کرده که زنان باردار میشوند.
“مری آن
رایت” سرهنگ بازنشسته ارتش آمریکا یکی از حوادثی را که بیشتر نظامیان زن با
آن روبرو میشوند تجاوز جنسی میداند که بسیاری از این زنان نظامی کشته
شده ، یا بطور مستقیم توسط متجاوزان کشته شده یا در اثر فشارهای روحی که پس
مورد تجاوز قرار گرفتن به آنها وارد میشد، دست به خودکشی زدند.
رایت یکی از سه مقامات وزارت امور خارجه آمریکا است که در ماه مارس سال ۲۰۰۳ در تظاهراتی که علیه تجاوز آمریکا به عراق به راه افتاد شرکت و از سمت دولتی خود استفا کرد.
آزادی جنسی که از آن به عنوان یک انقلاب یاد می شود یکی از افتخارات معاصر تمدن غرب است. انقلابی که اولین و بیشترین قربانیان آن را زنان و دختران تشکیل می دهند. گذشته از نتایج غیر مستقیم اجتماعی، مادران تنها، فرزندان رها شده، بیماری های جنسی و هرج و مرج احساسات در افراد و نیز سقط جنین گسترده از نتایج مستقیم این آزادی بوده است که بیشترین صدمه را به جسم و روح زنان به خصوص در آمریکا وارد ساخته است.
انقلاب جنسی، زن و جامعه آمریکا
آیا
انقلاب جنسی برای زنان آمریکا خوب بوده است؟ به هیچ وجه. در حقیقت، اگر به
واقعیتها دقت کنیم آشکار خواهد شد که انقلاب جنسی برای زنان آمریکایی یک
نگون بختی بزرگ بوده است. در آمریکای امروز به مردان آموزش داده می شود که
به زنان همچون کالای جنسی بنگرند و جامعه به شدت بی بند و بار شده است. در
نتیجه، آمریکا در میان کشورهای جهان بالاترین رتبه را در بارداری نوجوانان
دارد و هر ساله ۱۹ میلیون نفر نیز به کسانی که به بیماری های مقاربتی دچار
شده اند، افزوده می شود.
بیش از نیمی از تمامی کودکانی که از زنان زیر ۳۰ سال متولد می شوند؛ زنازاده هستند و با این حال مردم آمریکا از هم پاشیدن واحد اجتماعی خانواده را همچنان تماشا می کنند. با این وجود اگر کسی به زنان آمریکایی در مورد پوشش مناسب و پرهیز از بی بندوباری و حفظ خود برای ازدواج و زندگی مشترک تذکری دهد به شدت مورد انتقاد قرار می گیرد. در صورتی که این اصول رعایت می شد آمریکای امروز دیگر با مشکل بیماری های جنسی، بارداری نوجوانان و سقط جنین مواجه نبود.
انقلاب جنسی حدود سه دهه است که جامعه ی آمریکا را تحت تاثیر قرار داده و رفتارها و رویکردهای مربوط به روابط جنسی، خانواده و جامعه را تغییر داده است. هدف از انقلاب جنسی، ایجاد شادی و لذت از طریق رابطه جنسی بدون تعهد بود؛ اما اکنون نتیجه ای به جز ناامیدی و ناراحتی به جای نگذاشته است.
از اواسط دهه ۱۹۷۰، نظم اجتماعی سنتی در مورد روابط جنسی در آمریکا از میان رفت و متحول شد و روابط جنسی کنترل شده میان زن و شوهر تغییر رویه داد و راهی را در پیش گرفت که اکنون به ایدز و بیماری های مقاربتی منجر شده است. جامعه آمریکا از سنت های بسیار مورد اطمینان خود به شدت بیگانه شده و از ازدواج کردن برای زندگی، به طلاق به عنوان راهی برای زندگی رسیده است.
اکنون برای این جامعه سقط جنین جزو حقوق بشر و نشانه افتخارآمیز شخصیت و آزادی محسوب می شود و در حقیقت، سقط جنین به یک انتخاب بدل شده است. بنابراین در این عصر کودکان به راحتی مورد سوء استفاده جنسی قرار می گیرند و زنان به راحتی در معرض تجاوز قرار می گیرند و از میان رفتن احساس شرم از رفتارهای نادرست جنسی موجب شده است که افراد بیشتر دست به خشونت جنسی بزنند و جامعه کمتر شاهد رفتارهای تعهدآمیز و عاشقانه باشد.
نتیجه این آموزش به زنان آمریکا که آنها باید آزاد باشند و این طرف و آن طرف بچرخند و با هر کسی که خواستند رابطه جنسی داشته باشند شرایط اسفناکی است که امروزه برای زن آمریکایی و جامعه این کشور به وجود آمده است. در ادامه به علایم این وضعیت اسفبار به وجود آمده برای زنان آمریکا می پردازیم.
طلاق و کاهش نرخ ازدواج
بر
اساس آمارها پس از وقوع انقلاب جنسی، نرخ طلاق در آمریکا به سرعت افزایش
یافت به نحوی که درسال ۱۹۷۰، ۴ درصد از کل جمعیت بزرگسالان کشور مطلقه
بودند حال آن که این آمار درسال ۱۹۹۲ به ۱۱ درصد افزایش یافت و امروزه بر
اساس گزارش های مستند، بیش از ۳۰ درصد از ازدواج ها به طلاق می انجامد. بر
اساس اعلام مرکز تحقیقی پیو هم اکنون تنها ۵۱ درصد آمریکایی های بالای ۱۸
سال متاهل هستند. در حالی که در سال ۱۹۶۰ این آمار ۷۲ درصد بود.
در آمریکای امروز بیش از نصف زوج ها قبل از ازدواج با هم زندگی می کرده اند. نرخ طلاق در میان زوج هایی که در اولین ازدواجشان زندگی می کنند بسیار بیشتر از سایرین است. آمریکا بالاترین نرخ طلاق را با فاصله بسیار زیاد از دیگر کشورهای جهان داراست که نشان دهنده سستی و ناپایداری شدید نهاد خانواده در فرهنگ اجتماعی کنونی آمریکاست.
بیماری های جنسی
بر
اساس شرایط فیزیولوژیک جسمی، این زنان هستند بیشترین احتمال ابتلا به
بیماری های مقاربتی را دارند و به همین دلیل سالانه ۲۴ هزار زن آمریکایی به
دلیل بیماری های مقاربتی نازا می شوند. در آمریکا سالانه ۱۹ میلیون نفر به
بیماری های مقاربتی دچار می شوند. تقریبا نیمی از آنها افرادی هستند که در
گروه سنی ۱۵ تا ۲۴ سال قرار دارند. آمریکا سالانه ۱۷ میلیارد دلار برای
درمان بیماری های جنسی هزینه می کند. در سال ۲۰۱۱ بیش از ۴/۱ میلیون عفونت
کلامیدیایی در آمریکا گزارش شده بود که ۳۳ درصد افراد مبتلا زیر ۲۰ سال سن
داشتند.
تخمین زده می شود که یک نفر از هر ۶ آمریکایی که سنی بین ۱۴ تا ۴۹ سال دارد دچار ویروس تبخال تناسلی است. در آمریکای امروز نزدیک به ۵۰ درصد از دانش آموزان دبیرستانی حتما سکس را تجربه کرده اند و یک نفر از هر ۴ دختر نوجوان آمریکایی حداقل به یک بیماری مقاربتی دچار است. ۲۴ درصد از نوجوانانی که دچار بیماری های مقاربتی هستند اعلام کرده اند که هنوز هم به رابطه جنسی بدون در نظر گرفتن اصول محافظتی ادامه می دهند. بدین ترتیب سلامت جسمی و جنسی زنان آمریکایی که مهمترین عامل موثر در زندگی فردی و اجتماعی ایشان محسوب می شود در اثر بی بندو باری به شدت در خطر قرار گرفته است.
بارداری دختران نوجوان
گفتیم
که در آمریکای امروز نزدیک به ۵۰ درصد از دانش آموزان دبیرستانی حتما سکس
را تجربه کرده اند. بر این اساس جای تعجب نیست که بدانیم مطابق برآوردها،
هرساله ۱۱ درصد از دختران زیر بیست سال ازدواج نکرده آمریکایی حامله می
شوند. به عبارت دیگر در هر ۴۸ ثانیه یک دختر جوان ازدواج نکرده، یک فرزند
به دنیا می آورد. دختران نوجوان آمریکایی در معرض تبلیغات وسیعی از طریق
فیلم ها و رسانه ها هستند که سکس و بارداری در سنین نوجوانی را موضوعی عادی
نشان می دهد.
بر این اساس است که یک نفر از هر پنج دختر نوجوان آمریکایی علاقه دارد که در دوران نوجوانی اش باردار شده و فرزندی به دنیا آورد. در میان تمامی کشورهای جهان، آمریکا دارای بالاترین آمار حاملگی نوجوانان است.
در حقیقت، نرخ باردار شدن دختران نوجوان در آمریکا بیش از دو برابر این آمار در کانادا، بیش از سه برابر فرانسه و بیش از هفت برابر ژاپن است. عدم آمادگی این نوجوانان برای وظایف مادری و نیز عدم بلوغ اجتماعی کافی برای قبول مسئولیت در قبال کودکان متولد شده موجب افزایش تعداد کودکان بی سرپرست شده که مورد انواع سوء استفاده ها قرار می گیرند. این پدیده نسلی از انسان های عقده ای و دچار مشکلات روانی و عاطفی را در آمریکا به وجود آورده است.
کودکان بی سرپرست
بیش
از نیمی از زنان زایمان کننده زیر ۳۰ سال آمریکایی فرزندانی به دنیا می
آورند که حاصل ازدواج نیستند. هم اکنون بیش از یک کودک از هر چهار کودک
آمریکایی به صورت تک والدی بزرگ می شود. تقریبا ۴۲ درصد از تمامی مادران
مجرد برای تامین غذای خو به کمک دولت محتاجند و در شرایط مالی بسیار بدی
زندگی می کنند. رسیدگی کامل به این کودکان برای مادران مقدور نبوده و این
کودکان در اکثر جنبه های زندگی خود با مشکل مواجه هستند.
هرزه نگاری
یکی
از پیآمدهای آزادی جنسی رواج لجام گسیخته هرزه پردازی های جنسی به صورت
فیلم و تصویر بوده است. ۳۰ درصد از حجم ترافیک اینترنتی در آمریکا مربوط به
هرزه پردازی های جنسی است. آمریکا بیش از تمامی ملل دیگر در کل تاریخ در
دهه های اخیر محصولات هرزه تولید کرده است. ۲۵ درصد از تمامی کارمندانی که
در محیط کار به اینترنت دسترسی دارند در حین کار به سایت های جنسی مراجعه
می کنند.
آشکار است که در این محصولات آنچه که تخریب و لگدمال می شود شخصیت و هویت زنانه است. این نوع محصولات موجب شکل گیری نگاهی سخیف و آلوده به شهوت حیوانی به وجود زن شده است که طبق آن زن هویت و شخصیتی غیر از کام دهی به هر شکل ممکن و تبعیت از شهوات دیگران چیزی ندارد. از این روست که آمارها نشان می دهند تماشای محصولات هرزه پردازی موجب افزایش جرات و قصد در افراد برای ارتکاب به تجاوز و اهانت جنسی به زنان می شود و اکثر متجاوزین جنسی دستگیر شده اعتراف کرده اند که به تماشای این محصولات عادت داشته اند.
سقط جنین
به
طور کلی از سال ۱۹۷۳ که دادگاه عالی آمریکا سقط جنین را تایید کرد بیش از
۵۰ میلیون جنین در شرف تولد کشته شده اند. در صورتی که تمامی انواع سقط
جنین، شامل آنهایی که توسط داروهای خاص انجام می گیرند را در نظر بگیریم
سالانه بیش از یک میلیون سقط جنین در آمریکا روی می دهد. تعداد کودکانی که
سالانه در اثر سقط جنین در آمریکا از بین می روند برابر با تعداد تمامی
نظامیانی است که تا کنون در کل جنگ های تاریخ آمریکا کشته شده اند. گزارش
شده است که ۴۱ درصد از کل بارداری ها در شهر نیویورک به سقط جنین ختم می
شود. همچنین مطالعات نشان می هد ۸۶ درصد از سقط جنین ها به خاطر آسایش طلبی
و دوری از دردسرهای بارداری روی می دهد. این درحالیست که سقط جنین تبعات
جسمی و روانی عمیقی بر زنان دارد که ممکن است تا سال ها آنها را درگیر کرده
و زندگی عادیشان را دچار مشکل کند.
خشونت و تجاوز جنسی
خشونت
و تعرض فیزیکی از کتک خوردن زنان تا تجاوز جنسی کامل را در بر می گیرد.
آمارها نشان می دهند که بیش از نیمی از زنان آمریکایی، در دوران کودکی یا
بزرگسالی مورد تعرض جسمی قرار گرفته اند و حدود ۲۰ درصد زنان دست کم یک بار
تجاوز جنسی را در طول زندگی خود تجربه کرده اند. تقریباً سالانه ۲ میلیون
زن آمریکایی مورد اشکال مختلف تعرض فیزیکی قرار می گیرند. بر این اساس،
شمار زنان مورد تعرض فیزیکی، به تفکیک موارد تعرض، به ۶ میلیون مورد بالغ
می شود.
سالانه حدود ۵/۱ میلیون زن از سوی شریک زندگی خود مورد تجاوز فیزیکی یا جنسی قرار می گیرند. از هر ۶ زن در ایالات متحده، یک نفر یک تجاوز جنسی کامل یا اقدام به تجاوز جنسی را در کودکی یا بزرگ سالی تجربه کرده اند. خشونت از طرف همسر، دوست پسر، دوست صمیمی و هم خانه شایع ترین شکل خشونت علیه زنان است. ۷۶ درصد زنانی که از سن ۱۸ سالگی مورد تعرض فیزیکی یا تجاوز جنسی قرار گرفته اند، از سوی همسر فعلی یا سابق خود، هم خانه خود یا دوست پسرِ خود مورد تعرض قرار گرفته بودند.
بر اساس گزارش مرکز مواد مخدر و جنایت سازمان ملل از سال ۲۰۰۳ تا ۲۰۱۰ آمریکا پس از آفریقای جنوبی بالاترین تعداد تجاوز جنسی را دارا بوده است. وحشت از آزار جنسی، جامعه زنان آمریکایی را فرا گرفته است. در آمریکا در هر دو دقیقه یک زن مورد تجاوز جنسی کامل قرار می گیرد.
در واقع در هر روز ۷۲۰ زن و یا در سال ۲۶۲٫۸۰۰ زن مورد تجاوز جنسی قرار می گیرند. این درحالیست که که دختران و زنان بسیاری به خاطر ترس از آبرو، بر هم خوردن زندگی شخصی، ترس از مطرح شدن نامشان در اداره پلیس یا محاکم قضایی از شکایت و یا گزارش خودداری می کنند و هر روز نیز اخبار و گزارشات بسیاری از آزار و اذیت جنسی زنان توسط اساتید، پزشکان، روحانیون کلیسا و حتی پلیس منتشر می شود.
تجاوز به عنف در کشور آمریکا، یکی از جرائمی است که کمترین میزان مجازات علیه آن اعمال می شود.
بر اساس گزارش های معتبر از هر
چهار زن آمریکایی یک نفر ممکن است در طول زندگی خود مورد تجاوز قرار بگیرد.
حتی زنان نظامی ارتش آمریکا نیز از تجاوز جنسی در امان نیستند. در ژوئن
۲۰۱۲ روزنامه های آمریکا نوشتند که از هر سه زن نظامی آمریکایی یک نفر
قربانی تجاوز جنسی بوده است و تنها دادگاه نظامی عهده دار رسیدگی به
شکایاتی در این زمینه می باشد.
در ارتش آمریکا، اگر مردی به تجاوز متهم
شود، این زن شاکی است که به دروغ گویی متهم می شود و شکایت از تجاوز جنسی
جابجایی در یگان نظامی و اخراج را به دنبال خواهد داشت. در سال ۲۰۱۱ در
ارتش آمریکا نزدیک به ۳۲۰۰ تجاوز جنسی ، یعنی یک تجاوز در هر سه ساعت صورت
گرفته بوده است.
عدم امنیت زنان
زنان
در آمریکا از احساس امنیت پایینی برخوردارند و این در حدی است که برای
حفاظت از خود به حمل اسلحه روی می آورند. در می ۲۰۱۲ اعلام شد شمار زنان
آمریکایی که به منظور دفاع از خود اقدام به خرید اسلحه کرده و در کلاس های
تمرین تیراندازی شرکت می کنند رو به افزایش است.
آمارها نشان می داد شمار زیادی از
زنان در آمریکا به منظور محافظت از خویش به سراغ خرید اسلحه رفته و به طور
همزمان، به عضویت در باشگاه های تیراندازی درآمده و در کلاس های تمرین
تیراندازی و شکار نیز شرکت می کنند. صاحبان فروشگاه های اسلحه در آمریکا از
افزایش مشتریان زن در این فروشگاه ها به میزان هفتاد و پنج درصد خبر
دادند.
طبق آمار و ارقام منتشر شده در گزارش سالانه فدراسیون ملی ورزش
تیراندازی آمریکا نیز، بیش از هشتاد و سه درصد زنان این کشور برای محافظت
از خود اقدام به خرید اسلحه می نمایند.
نمادهای شیطان پرستی
نمادهای شیطان پرستی
شیطان پرستی جدید به خدایی اعتقاد ندارد و شیطان را تنها نوعی کهن نماد ( archetype ) می داند و انسانها را تنها در برابر خود مسئول میداند و این نوع شیطان پرستی اعتقاد دارد که انسان به تنهایی می تواند راه درست و غلط را تشخیص دهد به همین دلیل هم این اعتقاد بیشتر به عنوان یک اعتقاد فلسفی شناخته می شود.
شیطان در این اعتقاد نماد نیروی تاریکی طبیعت ، طبیعت شهوانی ، مرگ ، بهترین نشانه قدرت و ضدمذهب بودن است.
این اعتقاد شیطان پرستی دارای شاخه های متعددی است اما می توان گفت جز یکی دو نوع آن همگی دارای اصول زیر می باشند:
Atheism - : خدایی در شیطان پرستی وجود ندارد.
Not dualistic - : روح و جسم غیرقابل دیدن هستند و هیچ جنگی بین عالم خیر و شر وجود ندارد.
Autodeists - : خود پرستی ، خدایی جز خود انسان وجود ندارد و هر انسانی خود یک خداست.
Materialistic - : اعتقاد به اصالت ماده
- وابسته به راه چپ بودن در برابر راه راست که راه خدایی است.
- ضد مذهب بودن خصوصا مذاهبی که اعتقاد به زندگی پس از مرگ دارند.
- عدم پرستش شیطان زیرا شیطان جسم نیست و وجود خارجی ندارد.
- اعتقاد به استفاده از لذت در حد اعلای آن زیرا تمام خوشی دنیایی است و این خوشی ها خصوصا لذات جنسی پتانسیل لازم را برای کارهای روزانه آماده می کنند و به هر شکلی انجام آنها لازم و ضروری است.
در بررسی نمادهای متعلق به شیطانپرستی خط بسیار روشنی از ارتباط صهیونیسم و شیطانیسم به وضوح قابل مشاهده است .
در ذیل برخی از نمادها که به عنوان نگین انگشتر ، گردنبند ، تصاویر بر روی دستبندها، پیراهن ، شلوار ، کفش ، ادکلن ، ساعت و ... درج شده و از جمله به ایران اسلامی نیز راه یافته است ، مورد بررسی و معرفی قرار میگیرد :
نمادهای شیطان پرستی
نمادهای شیطان پرستی
اگر نوشته وسط نماد یعنی (Satanism) به معنای شیطانگرایی به همراه دایره حذف کنیم ، آن وقت یک ستاره پنجضلعی بر جای میماند که همان نشانه ستاره صبح یا پنتاگرام (pentagram) باقی میماند .
نمادهای شیطان پرستی
این سمبل نیز همان پنتاگرام است ، با فرق اینکه انواع آن گاه پنجضلعی وارونه (snvertedpentagram ) یا دیو (Buphomet ) و به شکل در میان نمادهای شیطانپرستان به چشم میخورد .
برخی از شیطانگرایان محدوده جغرافیایی « تحت سلطه » این نماد و در واقع منطقه نفوذ شیطانگرایی را در نقشه ذیل توصیف مینمایند . (محدوده در ایسلند و اروپا)
نمادهای شیطان پرستی
درمیان پنتاگراهای قبلی تصویر سر یک بز تعبیه شده است که اقدامی ضد مسیحی ، به این معناست که مسیحیان معتقدند که مسیح همچون یک بره برای نجات ایشان قربانی شده است و با توجه به اینکه ایشان بز را نماد شیطان و در برابر بره میدانند این آرم را انتخاب کردهاند.
*******نمادهای شیطان پرستی********
نمادهای شیطان پرستی
666:یک سمبل با عنوان « شماره تلفن شیطان » توسط گروههای هوی متال وارد ایران اسلامی شده اما در حقیقت علامت انسان و نشانه جانور در میان شیطانپرستان تلقی میشود و براساس مکاشافات 13:18 « ... پس هر کس حکمت دارد عدد وحش را بشمارد ،زیرا که عدد انسان است و عددش 666 است . » از سالها پیش تاکنون این عدد با اشکال مختلف بر روی دیوارهای شهرهای بزرگ کشور مشاهده میشد .
*******نمادهای شیطان پرستی********
نمادهای شیطان پرستی
صلیب وارونه (upside down cross ) : این نماد و حکایت از « وارونه شدن مسیحیت دارد » و عمدتا استهزا و سخره گرفتن این دین است.صلیب وارونه در گردن بندهای بسیاری مشاهده شده و خوانندههای راک انواع مختلف آنرا به همراه دارند.
*******نمادهای شیطان پرستی********
نمادهای شیطان پرستی
نماد صلیب شکسته یا چرخ خورشید (swastika or sun wheelc):چرخ خورشید یک نماد باستانی است که در برخی فرهنگهای دینی همچون کتیبههای بر جای مانده از بوداییها و مقبرههای سلتی و یونانی دیده شدهاست .
لازم به توضیح است این علامت سالها بعد توسط هیتلر به کار رفت ، لکن برخی با هدف به سخره گرفتن مسیحیت این سمبل را وارد شیطانپرستی کردند .
*******نمادهای شیطان پرستی********
نمادهای شیطان پرستی
چشمی در حال نگاه به همه جا (All seeing Eye) : چشم در برخی نمادهای روشنفکری نیز به کار میرود . اما شیطانپرستی اعتقاد دارند چشم در بالای هرم « چشم شیطان » است و « بر همه جا نظارت و اشراف دارد » .این علامت در پیشگویی، جادوگری، نفرینگری و کنترلهای مخصوص جادوگری مورد استفاده قرار میگیرد .گفتنی است این نماد بر روی دلار آمریکایی به کار رفته است .
*******نمادهای شیطان پرستی********
نمادهای شیطان پرستی
این نمادها به انگلیسی (Ankh) انشاءمیشود و سمبل شهوترانی و باروری است .این نمادها به معنای روح شهوت زنان نیز تعبیر میشود . امروزه نماد “ فمنیسم “ در واقع یک نماد برداشت شده دقیقا از سمبلهای شیطانی است .پرچم رژیم صهیونیستی : قابل توجه جدی است که رژیم صهیونیستی علاوه بر حمایتهای آشکار و پنهان ،حتی از قرار گرفتن نماد رسمی کشور نامشروعش در کانون علائم شیطانگرایان نیز پرهیز ندارد .
*******نمادهای شیطان پرستی********
نمادهای شیطان پرستی
ضد عدالت (Anti justice) : با توجه به اینکه تبر رو به بالا نماد عدالت در روم باستان به شمار می آمده است شیطانپرستان تبر رو به پایین را با عنوان نماد ضد عدالت در راه پیمودن مسیر تاریک انتخاب کردهاند.همچنین گفتنی است که فمنیستها از دو تبر رو به بالا به معنی مادرسالاری باستانی استفاده مینمودند.
*******نمادهای شیطان پرستی********
نمادهای شیطان پرستی
سر بز (Goat Head) : بز شاخدار ، بز مندس mendes (همان ba"al بعل خدای باروی مصر باستان) ، بافومت ، خدای جادو ، scapegoat (بز طلیعه یا قربانی) این یکی از راههای شیطانپرستان برای مسخره کردن مسیح است زیرا گفته میشود که مسیح مانند برهای برای گناهان بشر کشته شد . همانطور که در توضیح نمادهای اول اشاره شد ،این نماد تصویر کاملی است از بز قرار گرفته در نماد پنتاگرام .
*******نمادهای شیطان پرستی********
نمادهای شیطان پرستی
هرج و مرج (Anarchy) : این نماد به معنای از بین بردن تمام قوانین است و دلالت بر این امر دارد که « هر چه تخریب کننده است تو انجام بده » این نماد عمدتا مورد استفاده گروههای هویمتال است .
خداوند بزرگ در سوره “تین”(انجیر) به این میوه قسم خورده است و دانشمندان
دینپژوه میگویند، احتمالاً علت آن است که انجیر، یکی از میوههای همه
چیز تمام است و کلکسیونی از املاح و ویتامینها دارد؛لذا مورد توجه خاص
قرآن قرار گرفته است اما این سوگند، ویژگی ظریف دیگری هم در بر دارد که
موجب مسلمان شدن یک تیم تحقیقاتی ژاپنی شده است.
قصه از اینجا شروع شد که یک گروه پژوهشی ژاپنی، در بین مواد خوراکی به
دنبال منبع پروتئین خاصی بودند که به میزان کم، در مغز انسان و حیوانات
تولید میشود. این پروتئین، کاهش دهنده کلسترول خون و مسئول تقویت قلب و
شجاعت انسان است و بازتولیدش بعد از ۶۰سالگی تعطیل میشود.
دانشمندان ژاپنی پی برده اند که این ماده تنها در انجیر و زیتون وجود دارد
و برای تأمین آن، باید انجیر و زیتون را به نسبت یک به هفت مصرف کرد. بعد
از ارائه این نتیجه یکی از قرآن پژوهان مصری نامهای به این تیم تحقیقاتی
مینویسد و اعلام میکند که در کتاب مقدس مسلمانان، خداوند به انجیر و
زیتون در کنار هم قسم خورده. نام انجیر فقط یک بار و نام زیتون نیز هفت
بار در قرآن
آمده است.