سوره 24 قرآن کریم ازنظر ترتیب نزول؛(سوره
مبارکه عبس)
سوره
مبارکه عبس، شامل 42 آیه است{42= جایگاه عددی حسنه =سته=شش=اسلام} و در جزء 30
قرار دارد.عددترتیب نزولش به قلب مطهر پیامبر(ص)24 و عدد ترتیب نوشتاری آن در قرآن کریم 80 است
{80=وجهالله=اعداد = یسبح}. عبس یعنی رو ترش کردن،اخم کردن به تمام هواهای نفسانی
که خداوند متعال نهی فرموده است و درواقع خصوصیت مخلصین درگاه الهی است. عبس، ریشهی
نام مبارک عباس(ع)هم میباشد که ایشان نمونه حقیقی عمل به این سوره مبارکه است که
تمام محسّنات جامع عدد 24 را درجه گرفت و به بهترین نمرهی عالم، با دوبال ملکوتی
به قرب الهی پروازکرد.در عاشورا، 9 مقام تسعه گرفت و جایگاه روز تاسوعا به ایشان
اختصاص یافت.
سوره 24 قرآن کریم از نظر نوشتاری؛
(سوره مبارکه نور)
سوره
مبارکه نور، شامل 64 آیه است{64=الله اکبر=دین=کلید=کشتی} و در جزء 18 قراردارد.
عدد ترتیب نزولش به قلب مطهر پیامبر(ص)102 {102=اعلا=ایمان} و عدد ترتیب نوشتاری
آن در قرآن کریم 24 است.
درحقیقت
بعد از همهی این مباحث،متوجه میشویم که هدف خلقت پروردگار عالم،رسیدن به نور
هدایت است و خداوند خود را به آیه نور(آیه35)، نور آسمانها وزمین معرفی میفرماید"الله
نور السماوات والارض..." و در تفاسیر، چهارده معصوم(ص)را در این آیه معرفی میکنند.
درحالیکه
نام این سوره مبارکه ؛ نور است اما اولین آیات حجاب در آن آمده است.
نکته خیلی زیبا اینجاست که تا باغبان،حجاب برای دانه نگذارد(یعنی رویش خاک
نریزد) دانهاش با ریشه و ساقه سالم به نور نمیرسد تا گل و میوه دهد (به کمال رشد
نمیرسد) و درواقع هدف باغبان از کاشتن دانه در دل خاک به عمل،ظاهر نمیشود!
پس
خداوند حکیم در عدد بیست و چهارمین سورهی قرآن کریمش،بهترین هدایت و بهترین
اهدایی رحمتش یعنی حجاب را پرده برداری میفرماید تا 24 را بشناسیم و این
همه،زیبایی عرفان مهندسی خلقت است.
جایگاه عددی حرف خ =24
عدد
ابجد حرف "خ" =600 است که برابر عددابجد کلمه عصمت(مقام به طهارت رسیدن
بنده در نزد خداوندکریم) میباشد.جایگاه عددی حرف"خ" برابر 24 است که
جمع ارقامش 6 میشود(6=4+2) و 6،پایهی60 و 600 است.
یکی
از صفات حرف (خ) خروره ،یعنی گیر دادن،امتحان کردن و آزمودن است.
بنابراین
وقتی در بطن عدد24 ،حدود خداوند است پس باید برای نگه داشتن وحفظ حدود الله ،
دائماً در صفت حرف (خ) قراربگیریم و در هر آن ولحظهای، امتحان خلوص دهیم و در
آزمایش به رضا رسیدن ( یعنی از خودِ خودیت رها شدن و به رضای او پیوستن) موفق شویم
تا به نقطهی اوج عصمت واصل شویم.
عدد
ابجد کلمه عصمت الله که مقام انسان کامل است برابر 666 و جمع ارقامش 18 میشود
(18=6+6+6).جالب است هنگامیکه حروف کلمهی" انسان"تفکیک و به عدد ظاهر
میشود هم در نهایت به عدد666 میرسیم.
ا ن س ا ن
51 + 60 + 51
= 162
6=1+5 6=0+6 6=1+5 666 و 18=6+6+6
درواقع
رسیدن به این عدد و درجه اول فقط برای معصومین(ص) و بعد پیامبران و اوصیاء آنها و
در مقام تنزیل ، مقام مقرّبین و سابقین و انسانهای برگزیدهی مؤمن است. از آنجاییکه
عدد18=حی است پس در این مقام، انسان به درجهی حی میرسد و زنده واقعی میشود."...یصعد
الکلم الطیب و العمل الصالح یرفعه..." (آیه10 سوره مبارکه فاطر). اللهم
الرزقنا
عدد 24 در سن بلوغ خانمها وآقایان (24=15+9)
سن
بلوغ آقایان 15 سال است، درحالیکه(در خلقت)جمع یک تا9 هستند
{آدم=45=9+8+... +2+1} پس 24=9+15
و سن بلوغ خانمها 9 سال است، درحالیکه(درخلقت)
جمع 1 تا 5 هستند یعنی 15
{حوا=15=5+4+3+2+1}پس 24=15+9 ، بنابراین هم
مرد و هم زن ، مقام عدد جامع 24 را دارند. جمعِ 2
تا 24 برابر 48 میشود که جایگاه عددی کلمه ربیع=فاتح=هشت=48 است. درنتیجه
از ازدواج موفّق بین دو مؤمن، آن خانه در جایگاه ربیع(بهار) قرار میگیرد و فاتحِ
هشت درِ بهشت میشوند.انشاء الله
در
قرآن کریم 24 بار اسم زن(امراه) و24 بار اسم مرد(رجل)آمده است!
اگر
سنّ بلوغ آقایان و خانمها را با هم جمع کنیم باز هم عدد 24(24=9+15) بدست میآید!
جمع اعداد از 1 تا 24 برابر 300 میشود
300=24+23+
... +2+1 و 300=ش است که صفت آن تفشّی یعنی افشاکردن میباشد. شین،حرفِ جامع است
زیرا عددابجد شین=360 میشود و هر دایرهای 360 درجه دارد پس 24 ،برابر کلّ درجات
دایرهی هستی است. یعنی در این دنیا باید مخلوقات به تمام درجاتِ24 ساعت عمر خود
برسند. عدد کلمه احاطه=24 است،پس عدد24 احاطهی وجودی ، ظاهری و باطنی به تمام
مخلوقات مخصوصاً انسان دارد.
شرح کلمهی ساعت، در 24 ساعت
اگر
زیبایی اعداد را متوجه شده باشید، این نکته تکان دهنده است و شگفتی و اعجاب انسان را به این همه عظمت و لطف خدای
مهربان در مهندسی خلقت برمیانگیزد! همانطور که بیان شد سقف اعداد تا 9 است، سنّ
بلوغ خانمها و آقایان که به عدد 9 و 15 است و در جمع 24 میشود، 15= جایگاه عددی
حرف "س" به عددابجد 60 که تمام مخلوقات دراین ظرفِ میزان خلق شدهاست و
دقایق وثانیهها به عدد 60 ظاهرشد درحالیکه 60 دقیقه برابر یک ساعت است. حال نکتهی زیبا اینجاست: عدد ابجد ساعت=531 و
حروفش همان حروف تاسع(یعنی 9 به حروف) است {ساعت=تاسع=531}. جمع ارقام 531 برابر9
(9=1+3+5) و عدد9،سلطان اعداد است و ضرب ارقامش برابر 15 (15=1×3×5) میشود که
6=5+1 .
جایگاه
عددی ساعت=54=جایگاه عددی "قرآن" است. جمع ارقام 54 برابر9 میشود(9=4+5)و
ضرب ارقامش20 میشود(20=4×5) که برابر حرف کاف است(ک=20) یعنی 24ساعت و کلام مبارک
خدا برای شما کافی است{یکی از اسماء قرآن،کافی است "الیس الله بکاف
عبده..."(آیه36سوره مبارکه زمر)، قرآن کریم شامل حدود 6666آیه است که جمع
ارقامش 24 میشود (24=6+6+6+6) و جمع ارقام 24 برابر 6 میشود که پایهی 60
است(6=4+2)}.
اندیشمندان
و کسانیکه تشنهی معارف خلقت هستید خوب دقت کنید! اینجا چه بلوغی را متوجه میشوید؟!
خالق قادر و توانا چگونه نظم هستی را در سرّ پایهی خلقت حضرت آدم(ع) و حوا(س) در
جسمانیّت، به ظهور تمام هستی ظاهر کردهاست؟! پس سرّ اعداد 9 و6 و3 چیست؟!
{ (آدم=45 و 9=5+4) ، (حوا=15 و 6=5+1)،(پایهی خلقت در 6 روز،روی عدد3 ظهور دارد
زیرا جمع اعداد 1تا3 برابر6 میشود؛6=3+2+1) }.
اگر
این سه عدد را با هم جمع کنیم 18میشود(18=9+6+3) و 18=حی=جایگاه عددی حرف
ص (که چشمهی فیوضات حقّ تعالی است)میباشد. ازآنجائیکه در عالم سرّ، اسرار از
گنج واحدجلّ جلاله به عدد یک و درحروف به الف ظهورداشت،(9+6+3 ) را با 1 جمع کنیم
19 =واحد میشود که جمع ارقام 19 برابر10 و تمام گنج 4روی 10 و ولایت 14معصوم(ص)
است.
حال
اگر 9و6و3 را در هم ضرب کنیم 162میشود(162=9×6×3)که برابر عدد ابجد کلمه انسان
است که تمام عوالم هستی در وجودش خلاصه شدهاست و جمع ارقام 162 برابر9میشود(9=2+6+1
)
124000 (تعداد پیامبران
الهی)
پروردگار
عالم، دایرهی حدود الهی رسولانش را به عدد 124000 قرارداد. درواقع برداشتن
حجابِ(=14) نعمتِ عدد24 بر بندگان، چنان عظیم است که برای رساندنش به حقیقت اربعین
4 روی 10 یعنی ظهور وتجلی انوار 14 معصوم(ص) ؛ اربعین حقیقی و ربیع واقعی و گنجی
که افشاکنندهی تمام اسرار وحدانیّت یکتا خداوند کریم جلّ جلاله است و رسیدن به
حکومت نور(یخرجهم من الظلمات الی النور) ، 124000 پیامبر عالی مقام فرستاده شد که
هریک از این عزیزان، عمر خود را صرف هدایت مردم کردند و جان خود را تسلیم جانان
نمودند.
بنابراین
برای هر یک ساعت شبانه روز حقیقی( که همهی عمر دنیا یک شبانه روز است)، 1000 (به
عدد الف)پیامبر فرستاده شده است که 24×1000 میشود 24000. و عدد 100 برابر حرف( ق
) است ،یعنی نگهدارنده 24000 میباشد. پس این گنج عظیم که حقیقت مهندسی آخرت انسانهاست
به چه قیمت گرانی که همان ثمن است به ما عرضه شده است! و ما باید چگونه این اعداد
را به عنوان مهندسی چهارچوب حدود الهی برای قیامت بفرستیم؟! امیدمان به فضل اوست
(هذا من فضل ربّی).
اما
از جمع ارقام 124000، عدد 7 بدست میآید (7=0+4+2+1) که تمام آن در 7 آیه سوره
مبارکه حمد غرق است.(عدد ابجد کلمه حمد=52
و جمع عددابجد حرف اول وآخر سوره مبارکه حمد هم 52 میشود(ب+ن) و 7=2+5 که
برابر تعداد آیات این سوره است) .
نکته بسیار جالب : همانطورکه پروردگارمان، اشرف مخلوقات خود را
انسان کامل خلق فرمود و تمام انسانها به تبعیت، نسبت به موجودات دیگر، اشرف و
خلیفه الله شدند. خداوند حکیم آنچه در عالم خلقت است را یکجا به انسان داده است و
انسان را بردارندهی حمل قرآن کریمش قرار داده است.(آیه21سوره مبارکه حشر: لو
انزلنا هذا القرآن علی جبل لرأیته خاشعاً متصدعاً من خشیة الله ...). حال اگر حرف
اول و آخر سوره مبارکه حمد را کنار هم بنویسیم ، "بن" میشود(بسم
الله ... والضالین) که فرزند آدمی ابن و بنت خوانده میشود
یعنی همهی حمد و به عبارتی کلّ قرآن در وجودش قرار دارد (البته به طور کامل در
وجود معصومین(ص) است) .
تعریف کلمهی هندسه
میتوان
گفت هندسه علمی است که صورت تصویری از حجم و محیط و... اشکال هر سیستم سازندگی چه
در خلقت ظاهری برای هر جسمی و چه برای ساختن ساختمان آخرتی را نشان میدهد. عدد
ابجد کلمه هندسه=124 (یعنی نگهدارنده 24)که 7=4+2+1 و جایگاه عددیش 43 است که 7=3+4 میشود. پس علم هندسه علمی است که
از مقدار و اندازه ، مساحت و محیط ، طول و عرض و ارتفاع ، عدد و رقم صحبت میکند و
عالمش را مهندس مینامند (زیرا ریشهی کلمه مهندس ، هندسه است).
افلاطون
میگوید: «خداوند دائم به کار هندسه مشغول است».
عرفان هندسی خانه خدا
همانطورکه
میدانید خانه مبارک خداوند متعال به شکل مکعب است که از 6 وجه تشکیل شده است (هر
وجه آن مربع است) که هر یک از این اشکال و اندازهها، اسرارآفرینش و بلوغ خلقت
است! به این مکان مقدس، کعبه میگویند و عددابجد کلمه کعبه=97 است که 16=7+9 و
7=6+1 پس خانه خدا ، باطن حمد است.
اما
ریشهی کلمه مربع،ربع است به معنی سبز شدن و بهار و در اعداد به معنی 4 است. یکی
دیگر از معانی ربع یعنی اقامت کردن،ایستادن. چنانچه دانه وقتی از دل زمین میروید،
سبز میشود و بر روی ساقهی خود قیام میکند و میایستد و در جایگاهی که ریشه کرده
است، اقامت میگزیند.
بنابراین
خداوند حکیم خانهی خودش را مربع قرارداد تا محلّ اقامت دین و جایگاه اقامهی
احکام دین ، مخصوصاً نماز باشد. که در قرآن کریم 68 بار کلمه صلوه آمده است، اما
با تأکید اقم الصلوه (نماز را بپا دارید). در واقع یعنی درحالیکه نماز
بدون خانه خدا که قبله مسلمین است باطل است (باید رو به قبله خوانده شود)، ولی
باید نماز ، در قلب هرکس اقامه شود سپس در منزل و هرجا که سجادهاش به سجده خدا
پهن میشود ، آنجا برایش مربع نماز بپا میشود.
پس
درواقع پروردگار عالم ، کعبه را با هزاران حکمت قرار داد که یکی از آن این است که
در هنگام نماز وقتی قلبی به اقامه در وجه باطن ، رو به خانه خدا که قلبِ عالم است
اقامه نماز میکند، در حقیقت عمر زندگی دنیا و عمر زندگی آخرتی خود را به قیام
بهار و سرسبزی عمل آباد میکند و هر آن، بنده در مقابل مولایش تربیع میشود و دانههای
ناشکفتهی وجودش سبز میشود. شاید به همین دلیل است که خداوند کریم در کلام
نورانیش نمیفرماید: إقرا الصلوه (نماز را بخوان) ، بلکه میفرماید: أقم الصلوه
(نماز را بپا دار)تا در حقیقتِ نماز، به اقامت حقیقی مقیم شویم و آن میسر نمیشود
مگر اینکه به صاحب نماز و جان نماز و امام نماز اقتدا کنیم ؛ یعنی به مولایمان
صاحب الزمان مهدی موعود(عج) .
مربع
4 ضلع دارد . برای بدست آوردن محیطش یک ضلع را در 4 ضرب میکنیم و برای مساحت یک
ضلع را در خودش ضرب میکنیم. محیط اطرافش، تمام زمین خداست که به چهار فصل ظاهر میشود؛عالم
به 4 فصل به حقیقت ربیع دنیا میرسد. و برای مساحت، عددِ ضلع در خودش ضرب میشود
چون صاحب بهار و خالق بهار است که عالم در مساحت خلقتش همه در ربیع، خلق شده است و
هرگز کسی در ساحت پاکش راه ندارد مگر اینکه به اربعین ربیع دست پیداکند(در کتاب
عرفان عدد ده ؛گنج عشر به طور کامل توضیح داده شده است).
و
حقیقت ربیع همانطورکه از مربع خانهی خدا(خانه توحید)به عالم، دحوالارض شده است،
در عالم اسرار گنج توحید را خداوند متعال به نام زیبایش احدجلّ جلاله ظهور فرمود
که خود را اینچنین معرفی فرمود:قل هو الله احد. عدد ابجد احد=13 و 13 برابر است
با جایگاه عددی حرف" م "که عددابجدش 40 میباشد. و عدد 13 ،جایگاه طهارت
و حقیقت تسبیح و تنزیه و قدّوسیت و سبّوحیت خالق یکتا که حقیقت گنج بهار و سبز شدن
و اقامه همهی مخلوق به وحدانیت خالق خود میباشد و در جمع ارقام 13 (4=3+1)عدد 4 بدست
میآید که همان ربع و ریشه ربیع است و پایهی عدد40 که اربعین است،میباشد.درواقع
گنج، از جمع عدد 1 تا4 ظهور پیدا میکند (10=4+3+2+1) که عدد عشر حاصل میشود،
درواقع 4روی 10 است؛ وجود مبارک 14 معصوم (ص)،حقیقت بهار و ربیع حقیقی که تمام
انسانها را به ولایت و رسالت و امامت و مقام خلیفه الهی خودشان به بهار الی یوم
القیامه بهشت راهنمایی و رهبری میفرمایند و فقط این چهارده نور مقدس(ص) هستند که
در مقام تنزیه و تسبیح معصوم خلق شدهاند و معصوم هستند و معصوم میمانند(آیه 33
سوره مبارکه احزاب:انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا).
تمام مخلوقات در اسرار عالم بالا که همه در یک نور جمع هستند {به نام نورٌ
واحد(ص)}از این نور مطهر خلق میشوند و پیامبران بزرگوار از نور ائمه (ص)خلق شدهاند(آیه
1 سوره مبارکه نسا: یا ایها الناس اتقوا ربکم خلقکم من نفس واحده و خلق منها زوجها
...) .
خانه
مبارک خدا 12 ضلع و6 وجه دارد و هر ضلع حدود 15 متر و خلاصه هر کدام از اعداد ،
اسرار خلقت است که در کلام نمیگنجد! عدد ابجد کلمه کعبه=97 است که جمع ارقامش 16
میشود(16=7+9) که برابر با جایگاه عددی حرف "ع" است. و جمع ارقام 16 هم
7 میشود(7=6+1)که برابر تعداد آیات حمد است و کعبه، باطن حمد و عالم، در حمد
خداوند غرق است. اگر ارقام 97 را در هم ضرب کنیم 63 میشود(63=7×9) که برابر سنّ
مبارک پیامبر(ص) و حضرت علی(ع) است. ازطرفی همانطورکه کعبه، خودش شکل مربع دارد ، عدد 63 برابر جایگاه عددی کلمه اربعین
است{ عدد ابجد کلمه اربعین=333 (9=3+3+3) و جایگاه عددیش 63 (9=3+6) میشود}. پس
باطن کعبه که رسالت و جان باطن آن، ولایت است. و خداوند کریم تولد نورانی وجود
مقدس امیرالمؤمنین علی(ع) را از درون خانه کعبه ظهورداد تا چشمها ببینند و دلها
زنده شوند و عملها به ربیع دنیا وآخرت برسد. وهمانطورکه میدانید در ماه قمری 2
ربیع وجود دارد(ربیع الاول و ربیع الثانی) و در 17 ربیع الاول تولد نورانی حضرت
رسالت پناه؛محمد مصطفی(ص) و فرزند نورانیش امام صادق (ع) میباشد.پس جان کعبه ، در
حقیقت وجود مقدس 12 امام(ع) و 14 معصوم (ص) است که معرّف و رساننده پیام حق از
خداوند به انسانها و هدایت کننده آنها به قرب خداوند هستند و درحقیقت، معرّف
واقعی خداوند هستند.(اللهم صلّ علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم)
خانه
خدا که به شکل مکعب است، 6 وجه مربع دارد که هر مربع 4 ضلع دارد. درواقع 24 ضلع میشود(24=4×6)
که احاطه وجودی به تمام شبانه روز مخلوقات دارد. ولی چون اضلاع دوتا دوتا برای هر
مربع، رویهم قرار میگیرد به نمایش 12 ضلع ظاهر است و 12 ضلع در باطن ، تمام شب
که پنهان است و تمام روز که عالم آشکار است ، میشود.
مثلث
در
این قسمت سعی دارم با شرح مثلث و دایره در مهندسی خلقت، راهی به سوی کسب معارفش
باز کنم تا انشاء الله بیشتر دقت کنیم و متوجه اسرار خلقت شویم.مثلث با سه ضلع ،
پایهی کلّ اشکال است(ساختمان همهی اشکال هندسی، مثلث است)و ریشهی عددی مثلث ،
ثلث یعنی 3 است. در عالم اسرار ، پایه ظهورخلقت عددی، 1 و 2 و 3 میباشد.
درواقع ذات اقدس خداوند متعال، فرد است و هرگز در عدد نگنجد و خود را به نام مبارک
احد جل جلاله معرفی میفرماید که این نام زیبا ، شامل سه حرف است(حروف
، مخلوق خداوند کریم هستند و او خود را به نامهای زیبایش معرفی فرمود).
این
مثلث 3 ضلع دارد و این سه خط ، همان سه تا عدد 1 درحرف الف(=111) است (پس باطنش،
همان گنج الف است)درحالیکه الف ،یک حرف است اما به سه حرف گویش میشود. این مثلث
به صورت قائم الزاویه است زیرا پروردگار هستی وقتی ظهور خلقت روی زمین را اراده میفرماید،
از نقطهی ارض که زیر خانه مبارک خودش است آغاز میکند و قامت خانهی خود را روی
آن نقطه {به امر واجب الاجرای خودش و به دست پاکترین انسانهای روی زمین(اولین
بار، حضرت آدم(ع) و حوا (س)} قائم میکند (درواقع قیام میدهد که آنجا محلّ ظهور
قائم آل محمد(ص) است). زاویه قائمه در دنیا،90 درجه است. و 90 برابر عدد ابجد حرف
"ص" است. صورتِ باطن صاد ، چشمهای از آب کوثر در عرش است و مُحاذی آن
چشمه در دنیا ، در کنار خانه خدا چشمهی زمزم است.
پس نقطه هنگامی به گردش میآید که پرگار هستی به مرکز آن
(درواقع سرّ نقطه)و به فراخی شعاع که وسعت هستی است(به اراده و مشیت خالق بیهمتا)
دایره را افشا میکند.
دایره
بنابراین
خالق یکتا ، شکل ساختمان بندی عالم را (در ظهور) به شکل دایره قرارداد. دایره از
اشکال مقدّس خوانده میشود زیرا در محیط و مساحت و شعاع و قطر که هر یک از 4 ابعاد
هندسی است، اندازه گیریش تعریف عرفانی و مخصوصی دارد. دایره نسبت به اشکال دیگر
استثنا است چرا که طول و عرض و ارتفاع، خصوصیات همه اشکال است اما دایره در قطر و
شعاع و عدد پی(14/3) تعریف میشود. و در دایره ، نقطه شروع و نقطه پایان در هر جای
کمان دایره هم باشد به هم میرسد . بنابراین عالم به صورت دایره است زیرا در
شروع ؛ انا لله است و پایان هم؛ انا الیه
راجعون میباشد.
آنکه
پر نقش زد این دایرهی مینایی کس ندانست
که در گردش پرگار چه کرد
در
واقع دنیا نسبت به عالم بالا، مثل قیف است که نقطه مرکز ، در زیر خانه خدا ظهور
دارد و دهانهاش به وسعت لایتناهی در عالم اسرار است!
خداوند
حکیم تمام سیارات ، مدارات،ستارگان ،خورشید و زمین و... را به شکل دایره خلق
فرموده است. عددابجد کلمه دایره=220 و جایگاه عددی آن 40(=م) است که عالم در گنج
طهارت و اربعین که باطن بهار است ، خلق شده و در واقع همهجا آیات خالق سبحان است
که سبّوح است و قدّوس و تمام آفرینش تسبیح گوی اویند(یسبّح لله ما فی السّماوات و
ما فی الارض)
تسبیح
گوی او نه بنی آدم است و بس تسبیح کرد
هربلبلی که به شاخسارست
در عالم قرب ، پیامبراکرم(ص) در نزدیکترین حد به قرب ، واصلگردید
که خداوند در آیات 8و9 سوره مبارکه نجم میفرماید: ثمّ دنا فتدلّی. فکان قاب قوسین
أو أدنی. چنان نزدیک بود که دو سرِ قوس نزولی وصعودی،که به دو سر کمان مثال زده میشود
، در نزدیکترین فاصله بودند.پس عالم در قوس قرار دارد.
14 معصوم(ص): (شروع کمان به وجود مطهرپیامبر(ص) وانتها به
وجود مطهر
امام زمان (عج))__ 5=4+1 که همان
5تن(ص) است
12امام(ع): (شروع کمان به وجود
مطهرامام علی(ع) وانتها به وجود مطهرامام
زمان (عج))
__ 3=2+1 و 3=آب که به صورت بسیط میشود: الف+با=111+3=114 که 114 سوره قرآن مجید
در بسم الله الرحمن الرحیم سوره مبارکه حمد جمع است.
از
این کلام نورانی ، حقیقت مهندسی ظهور مییابد
. و چنانچه پروردگار، عالم را در 7 تا 2 تا قرارداد و در آیه 87 سوره مبارکه حجر ،
قرآن کریم را هم فرمود: سبعاً من المثانی. و فرمود: هو الاول و الآخر و الظاهر و
الباطن ، پس به این منظور ما هم با استفاده از آموزههای مولایمان و احادیث
معصومین(ص)، مهندسی را به صورت دایره و 7 تا 2 تا در مقابل آفرینش خلقت وجود مبارک
ائمه طاهرین(ص) و آسمانها و زمین و قرآن عزیزمان را به حروف و اعداد بررسی میکنیم.
امیدوارم این کتاب بتواند مجهولاتتان را به معلومات مبدل سازد و به ایمان و اعتقاد
و معرفتتان بیفزاید و این حقیر در پیشگاه سرورم ؛ امام زمان (عج) روسفید باشم و
شفاعتشان نزد باری تعالی شامل حالم شود .
درکتاب
نورٌواحد تا حدودی وجود مبارک پنج تن(ص) را در عالم سرّ و کنز الهی خواندیم که
درواقع همهی چهارده معصوم(ص) هستند و وجود مبارکشان به یک نور؛نورٌواحد(ص) خوانده
میشود. و پروردگارعالم باطن قرآن را سبع مثانی نامید(طبق آیه 87 سوره مبارکه
حجر)که معنی میشود7 تا 2 تا یعنی 14 تا. و پیامبراکرم(ص) فرمود تمام باطن قرآن در
سوره ی مبارکه حمد قرار دارد و این سوره 7 آیه دارد که حقیقت آن 7 تا 2 تاست که
توضیحات کامل در کتاب نورٌواحد(ص) بیان شده است.
حتی
در اعمال حج ، حاجی باید 7دور گرد خانه خدا طواف کند و بعد 2 رکعت نماز طواف
بخواند یعنی 7 و 2 و به نحوی میتوان گفت 7 تا 2 تا. و در حج واجب یک بار طواف حج
عمره است و یک بار طواف حج تمتع ، پس 7 تا 2 تا طواف میشود. در نماز واجب هم کمتر
از دو رکعت نداریم و در هر رکعت ، واجب است که یک بار سوره مبارکه حمد خوانده شود
، پس در دو رکعت میشود 7 تا 2 تا و در هر رکعت، 2 سجده واجب است که یک رکن حساب
میشود و هر بار 7 موضع روی زمین میآید که 7 تا 2 تا میشود.
نتیجه
اینکه عالم برپایهی4 رکن که همان گنج عشر و 4روی 10 یعنی14، مهندسی خلقت است،که به صورت دایره در دو قوس
نزولی و صعودی ظهور دارد و باطن آن معرف
خداوند احد و واحد است که فرمود: هو الاوّل و الآخر و الظاهر و الباطن(آیه 3 سوره
مبارکه حدید).
ظهور
این مهندسی به عدد14،جودِ پروردگارعالم است که در مجرای جواد(ع) تجلی میکند.
عددابجد نام مبارک جواد=14 است. از اینرو حقیقت علوم اسراری از ساختمان خلقت به
وجودش در دنیا ظاهر شده است، البته تمام معصومین(ص)،14 هستند و همینطور گنج قرآن
که نسخهی حکمت این مهندسی است. در ضمن دستورالعمل مهندسی ساختن خانهی آخرت و رسیدن
به اصلِ سیرت انسانی است تا مؤمنین در انطباق ؛ مقابل آیینهی تمام نمای جمال و
کمال و صفات الهی که معصومین(ص) هستند قراربگیرند و به رضای خالق یکتا برسند.
ازفضائل امام جواد(ع)؛مهندس الارواح و العقول
شروع
ولایت و سن مبارک امام جواد(ع) وعددابجد اسم مبارکشان همه از اسرارعالم غیب و شهود
است چنانچه شیخ محی الدین عربی درباره فضائل ایشان میفرماید:
وعلی باب الله المفتوح و
کتابه المشروح ماهیّة الماهیّات مطلق المقیّدات سرّالسّرّیات الموجود و ظلّ
الله الممدود المُنطبع فی مرآت العرفان المنقطع مِن نیله حبل الوُجدان
غوّاص بحرالقدم مهبِط الفضل و الکرم حامل سرّ الرسول مهندس الارواحِ العقول ادیب معلمة
الاسماء و الشئون قهرمان الکاف و النون(کُن) غایة الظهور و الایجاد محمدبن
علی الجواد علیه الصلوه والسلام.
ترجمه:تحیات
زاکیات و صلوات متوالیات بر باب فیوضات الهی و دفتر علوم نامتناهی ماهیة ماهیات و
اصل اصول حقیقت مطلقهی مقیّدات به قیود ابواب وفصول آشکارکننده،سرّمخفیات موجود ،
و ظلّ(سایه)الهی ممدود،متجلی( نشان دهنده) در مرایای عرفان(آیینهی عرفان، برای
شناخت)که منقطع است از ادراک حقیقتش و سائل عقل و وجدان (کامل دین درولیّ) غواص
دریای قِدم، مهبط(فرودگاه یا ذیقعد) فضل وکرم ،حامل اسرار حضرت رسول(ص)،مهندس
عوالم ارواح و عقول،ادیب کامل مکتب اسماء الهی و اوصاف شئون، حکمران فرمان ایجاد به
لفظ کاف و نون(کن یعنی امر ایجادی)غایه ظهور وجود و علت غائیهی از ایجاد موجود(موجود=59=مهدی
عج الله)، محمدبن علی الجوادعلیه الصلوه و السلام.
شرح:
فقط عدد ابجد نام مبارک امام جواد(ع) دربین اسامی مبارک ائمه معصومین(ص)،14 میشود
و همانطورکه از اول مبحث عدد14 به نام نورٌواحد (ص)گفته شد حقیقت مهندسی عالم، برپایهی گنج عددی 4روی 10 یعنی 14میباشد و مجرای
رسانندهی گنجِ جودِ(=13)ذاتِ احدیت از عالم اعلا و اسرار به عالم سِفل و عالم دنیا
است که به وجود آقا امام جواد(ع) افشا و اظهار شدهاست.
نکته
مورد توجه اینکه آقا از فرزندان امام حسین(ع)است و به عدد 4 متولدشدهاند (یک،خود
ایشان و سه ذریه دربطنشان) و عدد4، همان گنج 4روی 10 است(10=4+3+2+1).
ازطرف
دیگر ایشان نهمین امام معصوم(ص)هستند که عدد9 ،سلطان اعداد و درواقع مهبط سلطان
جودِ اَجود الاجودین است.
لقب
ایشان تقی میباشد یعنی ظرفِ نگهدارندهی تمام جودِالهی است بدون اینکه ذرهای از
آن را ضایع کند و به تمام وجه آنرا به عالمیان رسانده ومیرساند. زیرا ایشان امام
متقین است وبدون تقوی نمیتوانیم گیرندهی جودِ حقیقی در دنیا و آخرت باشیم زیرا
بهشت ، جایگاه متقین است و عاقبت زیبا برای متقین است(والعاقبة للمتقین).
درواقع
مهندسی و اندازه و چگونگی تمام قواعد و قانون ساختار خلقت از عالم اسرار تا سفلِ
زمین و حتی خانهی ما و قبرمان و منزلمان در بهشت هم باید برطبق الگوبرداری از
رمزِ عدد14 باشد و ستون بندی و استحکام آن باید تقوی یعنی ریشهاش (ق) باشد زیرا
حرف(ق) که قاف خوانده میشودیعنی نگهدارنده (یعنی چنان آرامش را تضمین کند که
مصداق آیه شریفه:لا خوف علیهم و لا هم یحزنون،شود) و یکی از اسماء قرآن مجید است.
پس
بدون عمل کردن به آیات مبارک قرآن و بدون شیعه شدن ناطق قرآن،خانهای محکم نمیتوان
ساخت(ذالک الکتاب لاریب فیه هدی للمتقین؛آیه 2 سوره مبارکه بقره) و طبق کلام مبارک
خداوندجل جلاله متقین به جایی میرسندکه "لا خوفٌ علیهم ولاهم یحزنون" شامل
حالشان میشود. اینجا آرامگاه واقعی است؛خانهای که در زلزلهی قیامت نلرزد و
خراب نشود،خانهای که آسیبها و خطرات عذابها خرابش نکند.
پس
همهی اسرار خلقت در گنج 4روی 10 یعنی14 وعدد5 (5=4+1) ؛ نورٌواحد (ص) است. و در
ظاهر،به عدد ِ نسخهی حکیم ؛قرآن کریم 30 جزء به 28 حرف الفبا و حدود 6666 آیه
مبارکه و 120 حزب و همه در 12 باب و به عدد سبع مثانی و در ستة الایام ِخلقت دنیا
و از عدد یک تا 9 فلک، و از عدد یک تا 40 اربعین ،و قبل از آن تا ثلاثین و
اتممناها بعشر، در آغاز صورت دایرهای خلقت که به دو قوس نزولی و صعودی ظهور دارد
که در عالم قرب،قاب قوسین او ادنی خوانده شد و در انتها به صورت کعبه که آینهی
گیرنده و جذب کننده در سفلِ دنیا میباشد ، و در مراتب آفرینش دو مرحلهای بودن
خلقت دنیا و همینطور زنده شدن و مردن به دو مرتبه و خلاصه اعدادی که هرکدام با
رموز مختلف که هم به صورت عددی ظاهرمیشوند و هم حروفی، هم در تقسیم قرارمیگیرند
و هم در ضرب،هم در جمع و هم در منها، پس در چهار عمل اصلی ظاهرمیشوند و حتی
اَشکال را دربردارند که بصورت اشکال هندسی؛دایره،مربع و مستطیل ظهور دارند که زمین
و کُرات به شکل دایره و خانهی مبارک کعبه، مکعب است و ...
درشرح وجود مقدس حضرت محمدمصطفی(ص)
وجود
مقدس پیامبر(ص)، اول مخلوق عالم و اشرف مخلوقین؛سرّ الاسرار کائنات و ظرف آفرینش
است(بدون خواهر وبرادر)،درمقابلش وجود مقدس حضرت مهدی صاحب عصر والزمان(ص)است که
با همان نام (م-ح-م-د) و همان لقب(ابوالقاسم)به عدد یک متولد شد که هیچ خواهر
وبرادری ندارد و از ایشان ،فرزند معصوم هم نمیآید چون ایشان آخرین معصوم(ص)
هستند.
حال
ازاحادیث زیبای جناب شیخ محی الدین عربی رحمه الله علیه بیان میکنم تا با شناخت
حقایق خلقت و چگونگی مهندسی آن در این اسرار به معرفت ذات اقدس حق تعالی برسیم.
قال
الشیخ محی الدین عربی: صلوات الله و ملائکته حَملةِ عَرشه و جَمیعِ خَلقه
مِن ارضه و سمائه علی سیّدنا و نبیّنا اَصل الوجود و عین الشاهد و المشهود اوّل الاوائل
و اَدَلِّ الدّلائل و مبدء الانوار الازلی و مُنتهَی العُروج الکمالی غایهِ
الغایات المُتعیَّن بالنّشأت اَب الاکوانِ بفاعلیّةٍ و اُمِّ الاِمکان بقابِلیّة
اَلمَثلِ الاعلی الاِلهی هَیولی العَوالِم الغَیرالمُتناهی روحِ الاَرواح و نورِ
الاشباح خالق اِصباحِ الغَیب رافِعِ ظَُلمة الرَّیب مُحتَدِ التّسعة و التسعین
رحمةٍ للعالمین سیّدنا فی الوجودٍ صاحبِ لِواء الحمد و المَقامِ المحمود
المُبَرقعٍ بالعُما حبیب الله محمّد المصطفی صلّی الله علیه وآله و سلّم.
حاصل
ترجمه: تحیات زاکیات حضرت خداوند وسایر آفرینش عُلوی و سُفلی از هرگونه
موجودات پست
و بلند؛خصوصا ملائکه مجرّده که از طبقات علویّه و بردارندهی ارکان عرش
حضرت
احد،نه بر سیّد و پیغمبر ما باد که اوست اصل حقیقت هستی و عین هر شاهد و
نفس هر
مشهود،اوّل اوائل(اَب الاکوان؛پدرِ همهی موجود شدنها)موجودات و محکمترین
دلائل
بر هستی،ذات مبدء الانوار مجردهی ازلیِه و منتهای معارج کمالیه خود چنانچه
مبدء
المبادی است غایه الغایات است که در نشأ از نشأت است،متعیِّن به تعیِّن
مخصوصی است
و در هر عالمی از عوالم مخصَّص به امتیاز دیگران وجود پاک بواسطهی جهت
فاعلیه که
جنبهی مایلی الرّبیه است،پدر روحانی موجودات است،چنانچه بواسطهی جهت
قابلیت
فیوضات که جنبهی نفسیّه است مادر عالم امکان،و آن حضرت در مقام فاعلیّت
مثل اعلای
الهی است و درمرتبهی قابلی هیولای عالم غیرمتناهی و آن روح مجرد، ارواح
مجرده را
روح است و اجساد ظلمانیه را نور شکافندهی ظلمت شبهات و ریب(شک وظن) و خود
مظهر(اصل ظهر وجود) و اصل اسامی تسعه و تسعین (99)است { عدد ابجد
عصمتالله=666(18=6+6+6و9=8+1) وجایگاه عددی آن 99 (18=9+9 و 9=8+1)میشود.
ورحمت
رحمانیهی حق برتمام عالمیان سیّد ما است(ایشان رحمت رحمانیّهی حق است و
در مقابل
امام منتظر مهدی موعود(ص) در زمان ظهور، رحمت رحیمیت حق میباشد) در حقیقت
عالم
هستی صاحب لواء حمد است و دارای مقام محمود مستور است به حجاب عمّا،یگانه
حبیب خدا
بنام نامی و اسم گرامی محمدمصطفی صلی الله علیه وآله وسلم.
بر هر
داننده مخفی و پوشیده نماند عبارات شریفه وکنایات ملیحه که در این فصل محمّدی(ص)با
الحان رمز والفاظ نَغز سروده شده جمیعا شواهد یک حقیقتاند و جواسیس(تجسس کننده)یک
معنی ،عبارتُنا شتّی و حُسنُک واحدٌ و کُلٌ الی ذاک الجمال یُشیرمطّرزاوراق. هریک
از کلمات را با تعاریفی که در مسفورات(سفرها)اکابر(بزرگان) و صوفیهها مسطوراست
شرح وتفسیر نموده و در هر موردی که مناسب تمثیل باشد با اشاره مختصری توضیح مینماید.
وجناب
محی الدین میفرماید: العرشُ مستویَ الاسماء المُقیّدَه و الکرسی موضعُ الاَمر و
النّهی اَصلُ الوجود (یعنی اصل هستی) و میفرماید: الوجود فقدانُ العبدِ اوصاف
البشریّه. و دررسالهی اصلاحات فتوحات میفرماید:الوُجود وُجدان الحق فی الوَجد.
که
اوّل در هستی و نخستین صادر از حضرت حق،حقیقت محمّدیه(ص)است. وحقیقت هستی اصلیتی است
برای او ثابت.همه باطن از مجرای جود، ظهور و وجود ازمجرای جواد،موجود است :
جود=13
=احد(جل جلاله) {ذات احدیت} ---->
وجود=19=واحد{به
تجلی واحد} --->که نقطهی ایجاد میباشد-->ایجاد=19
جواد=14{کنز14معصوم(ص)}
----->
موجود=
59 = عددابجدمهدی عج الله{به ظهورحضرت
مهدیعج الله} ----->
وجد =
13 {یافتن توحید محض} ---->که در دنیا به ظهور313 باید انجام شودکه عدد300 ،
افشاکنندهی 13 است.
وجدان=64=عددابجد
دین{درخصوص دین}دربطن همهی انسانهااست چراکه فطرتاً خدایی بدنیا آمدهاند.
خلاصه:
ذات احدیت،به تجلی واحد، کنز 14 معصوم(ص)،به ظهورمهدیعج الله،یافتن توحید محض
درخصوص دین هستند. همهی این اسماء مبارک چهارچوب مهندسی خلقت هستند و گنج
عشر و رابع که همان 4روی 10 است و باطناً وجود مقدس چهارده معصوم(ص) است.
عرفان مهندسی خلقت بنابرآیات قرآن کریم
خداوندکریم
اراده فرمود که عالم در 7 تا 2 تا ظهور پیداکند.چنانچه ازنظرظاهر،تمام مخلوقات بین
دو تا هفت؛عدد 7 طبقه آسمان و 7طبقه زمین قراردارند.و از آن بالاتر در گنج حمد
خداوند که در 7آیه(سوره حمد) که سبع مثانی است یعنی 7 تا 2تاست و در واقع در باطن
قرآن(طبق آیه 87 سوره مبارکه حجر:ولقد اتیناک سبعا من المثانی و القرآن العظیم)
غرق است.ایام هم در 7روز هفته و در سال که هر سال هم 52 هفته است(52=عددابجد حمد)
غرق میباشد. انوار مقدس ولایت و رسالت (ص) به 14 نور مقدس معرفی میشوند که همان
7 تا 2 تا است .
حکمت
بالغهی خداوند حکیم اینگونه است که تمام ایام و عمر ما را در سالها قرار میدهد،
و سال در 12 ماه ظهور دارد و 12 ،2تا 6 ماه است و در واقع عالم ظاهر دنیا در عدد
6روز خلق شده (طبق آیه 4سوره مبارکه حدید) و در آخرت باید صاحب 6 دانگ بهشت شویم
(البته یا نعوذ بالله 6دانگ جهنم)! یک شبانه روز هم 24 ساعت است که شامل 2 تا 12
ساعت میشود و به عبارتی 4 تا 6 ساعت است و کلّ
قرآن کریم هم6666 (4تا6) آیه است.
پس
درواقع عالم،درظهور 14 و باطن 12 قراردارد. و اسرار کنزالله عالم ،12
امام(ع) و 14 نورمقدس معصوم(ص) ظهوردارد که ولایت کبرای این عزیزان به ظاهر و باطن
در ظلّ ولایت مطلق خداوند سبحان جلّ العظمته است.
و
دربلوغ این ظهور درجمع 12 و 14 به عدد26 میرسیم که آن روز، روزتجلی ظهور بلاعزل و
بلاواسطهی کنزالله الهی بوجود مظهر الظهور؛منور النور؛ مکرم الوجود و مقدس
القدوس؛امام عصر والزمان؛مهدی موعود(ص)است که به عدد ولایی و معصومیت 26 ظاهرمیشود(امام12+معصوم14=26).
پس ایشان هم به عدد چهاردهمین معصوم(ص) روبرو با پیامبر(ص) است{معصوم اول_معصوم
آخر} و هم به عدد دوازدهمین امام روبرو با امیرالمؤمنین علی(ع) است{امام اول_ امام
آخر} و تمام کنندهی حقیقت نقطهی باء بسم الله است.
آن
روز،روز حکومت نور است و حکومت طهارت و حکومت عدل الهی مستقر میشود.آنروز،روز
حکومت وحدت وجود و رسیدن به معرفت واقعی ذات اقدس الهی است که هیچ کس تمرّد و نافرمانی
ندارد؛روز به یقین رسیدن قلوب مؤمنین است. و روز افشاء کلّ مهندسی خلقت و حکمت
خلقت از ظاهر و از باطن است زیرا تمام علوم افشاء میشود.چنانچه در احادیث آمده که
تا ظهورآقا،فقط 2قسمت علم ظاهرشده و 26(یا بقولی25)قسمت باقی مانده با ظهور ایشان
افشاء میشود و حتی تمام معادن و مخازن به صاحب ارائه میشوند و تمدن محض که اگر
امروز یک شهر؛مدینه النبی است اما در آنروز تمام دنیا مدینهی فاضله میشود و همهی
مردم ، متمدن واقعی میشوند.
حدیث در شرح وجود مقدس امام زمان(ص)
حال
حدیث زیبای وجودمقدس امام زمان (ص) را از شیخ محی الدین عربی شرح میدهم. این حدیث
مبارک و گوهرکلام نور را در مقابل حدیثی که برای وجود مبارک رسول الله(ص) بیان شد
قراردهید و با دقت وتوجه زیاد تدبر کنید و ببینید تمام آن حقایق اسراری دروجود
امام زمان(ص)است ! و در ظهور آورنده و پرده بردارنده از همهی آن زیباییها فقط به
اذن خداوند حکیم و علیم و قادر متعال است.
قال
الشیخ محی الدین عربی: و علی سِرّ الاسرار{سرّ،در اصطلاح اهل حقیقت
لطیفه ایست و سرّ
الاسرار،مقام احدیّه} العَلیّه{علویه} و
حفی الارواح القدسیه {محمدیه(ص)} معراج العقول موصل الاصول{وصل کنندههای همهی
اصلها از عالم سرّ الاعلا به عالم سِفل السُّفلی} قطب دَحَی الوجود { عدد
ابجدقطب=111 یعنی الف وجود است. عدد ابجد وجود=19 است که مجرای تجلی جودِ الهی که
همان مهندسی خلقت است. دحی الوجود یعنی کشیده شده در ورطهی عالم خلقت.} مرکز
دائرة الشّهود {کسیکه تمام اسرار مهندسی خلقت به مرکزیت ولایتش افشا و اظهار میشود}
کمال النشاة و المنشاء الکمال جمال الجمیع و مجمع الجمال الوجود{وجود=19=واحد که
همان تجلی واحدیت پروردگار عالم به کلمهی توحید محض است} المعلوم و العلم الموجود
{عددابجد موجود=59=مهدی (ص)} المائل نَحوه الثابت فی الولودالمحاذی للمِراتِ المصطفویّه
{میل کننده در تمام کردن و ظهوردهندهی باطن نورمحمدی(ص)}
المتحقق
بالاسرارالمرتضویّه{درتمام کردن و ظهور دهنده باطن علویه؛امیر المؤمنین علی(ع)}
المُترشّح بالانوار اِلاهیه{در تمام کردن وظهورانوارزهرائیه} المربی
بالاَستارالرّبوبیّة فیّاض الحقایق بوجوده {وجود=19} فَسّام الدقائق بشهوده الاسم
الاعظم الالهی الحاوی للنَّشات الغیرِالمتناهی غوّاصِ الیمّ الرحمانیّة مُسلِکِ
الالاء الرحیمیّة طورتجلی الاهوتیّة نارِ شجرة الناسوتیّة ناموس الله الاکبرغایة
البشرِ اَبی الوقت مولی الزمان {یعنی زمان خلق شده از وجود او و در پشت او قرارمیگیرد.
پس زمان، ریزهخوار وجود اوست و از ایشان روزی میگیرد} الذی هو للحقّ
اَمانٌ ناظم مناظم السّرّ و العَلَن ابی القاسم م-ح-م-د بن الحسن علیه الصلوة
والسلم.
ستایش
و سپاس پاینده از حقایق مجرده و حاملین عرش برآن حقیقت مضمر(درضمیرقراردارد) و نور
مستتر الهی باد که حقیقت اسرار علیّه {علوی(ع)}است و باطن اسرار قدسیه {محمدیه(ص)}
ادراک کُنه ذاتش معراج عقول بشریه است و او خود رسانندهی فروع بر اصول نظریه قطب
آسیای وجود و مرکز دایرهی شهود،غایت کمال، نشأه طبیعت و منشإ هرگونه کمال و نهایت
جمال جمیع عوالم و مجمع هر نوع جمال (آنچه خوبان همه دارند تو تنها داری)جمیع
عوالم و مجمع هر نوع جمال، وجودمعلوم وعلم موجود که مایل است به جانب او هرآنکس
که ثابت است در دم ولودحقیقت ذات شریفش محاذی مرآت {مرآت یعنی آینه و این همان اصل
معنا مقصود ماست که وجود مقدس حضرت صاحب الزمان(ص) در مقابل پیامبر(ص) و در ولایت
در مقابل امیرالمومنین علی(ع)است؛شیخ محی الدین میفرماید:برآیینهی مصطفویه و
مرتضویه، محاذی است یعنی منطبق و در راستای وجود مقدس انعکاس تمامی و کمالی
وجودهای مقدس است} مصطفوی و متحقق باسرارمرتضوی؛تحقق بخشندهی تمام ظرف اسرار وجود
مقدس امیرالمؤمنین علی(ع){مرتضی}به نام ظرف رضا رسیدن، مترشح با انوار الوهیت و
تربیت شده با استاد ربوبیت(جلوهی زهرایی وجود مقدس)افاضه و بخشایش حقایق بوجود
اوست،قسمت و امتیاز دقائق بشهود او اسم اعظم الهی و دارای نشأت غیرمتناهی،غواص
دریای رحمانیه و ناظم آلاء رحیمیه،طورتجلی الوهیة و
نار(نور)شجره(درخت)ناسوتیه(دنیا)، ناموس اکبر(آبروی کبیر؛بزرگ)اکبر الهی و نهایت
امکان بشریه، صاحب وقت و مولای زمان،ناظم عالم امکان (زمان روزی خوار آقا و مرزوق
ایشان است و ایشان امام یعنی در جلوی زمان است که صاحب زمان میشود)،مایه آسایش و
امان،ابوالقاسم م-ح-م-د ابن حسن علیه و علی آبائه الصلوه و السلام.
حدیث در شرح وجود مقدس امیرالمؤمنین علی(ع)
اکنون
به حدیث دربارهی مولا و سرورمان امیرالمؤمنین علی(ع)؛شاه ولایت که محاذی آن حجت
ابن الحسن امام زمان(ص) است خوب دقت کنید. قال شیخ محی الدین عربی: وعلیّ سرّ الاسرار و
مشرق الانوار المهندس فی الغیوب الآهوتیّةِ السّیّاحِ فی الفیافی الجَبَروتیّةِ
المصوِّرِللهیولَی المَلَکوتیّةِ اَلوالی لِلولایةِ النّاسوتیّةِ اُنموزَجِ الواقع
و شخصِ الاطلاقِ المُنطَبعِ فی مرایا الانفُسِ و الافاقِ سرِّ الانبیاءَ و
المرسلینَ سیّد الاوصیاءِ و الصّدّیقینَ صورة الامانةِ اِلاهیّةِ مادّةِ العلوم
الغیرِالمُتناهیّةِ الظّاهرِبالبُرهانِ الباطنِ بالقَدرِ و الشّأنَ بسملةِ کتابِ الموجودِ فاتحةِ مصحَفِ الوُجود حقیقةِ
النُّقطةِ البائیّةِ المُتَحقّق بالمراتب الانسانیّةِ حَیدرِ آجامِ الابداع
الکرّارِ فی معارِکِ الاختراع السّرِّ الجلی و النّجمِ الثّاقب علی بن ابیطالب
علیه الصّلوة والسلام.
ترجمه:
تحیات خداوند جلّ اسمه برآن حقیقت ولایت باد که سرّ اسرار عالم خلقت است و مشرق
طلوع انوار احدیت خود در غیوب عوالم لاهوت.مهندسی خبیر است و در صحاری فضای جبروت
سیّاح بصیر والی ولایت ناسوت است و مصور هیولای ملکوت شخص مجسّم عالم کلی است
مختصر نمونهی بیان واقع شعاع منعکس در مرایا(مناظردیدن) اَنفس و آفاق است و ولایت
ساریه (سیرکننده)در تمامی ظواهر و اعماق سرّجمیع انبیاء مرسلین و سید اوصیاء
صدیقین صورت امانت الاهیه و مادهی علوم غیرمتناهیه،هویت آن حقیقت درنظرها هویدا
وآشکار است(همان ولایت کبری و 4روی10 و گنج عشر که عددابجد نام مبارک حضرت
علی(ع)110 است یعنی نگهدارندهی خزانهی عشر) و ادراک جلالت او بر عقول بشریه(اوّل
ما خلق الله عقلی) و آغاز مصحف وجود خود حقیقت بائیه ونطق الله عالم خلقت است (کلّ
محتوای قرآن در بسم الله سورهی حمد و تمام آن در باء بسم الله و تمام آن در نقطه
زیر باء است که امام علی(ع) میفرماید:اَنا نقطه تحت الباء،من نقطه زیرباء هستم)
که تحقق مراتب موجودات به اوست و تحقق با مراتب انسانیهی اوست.شیر نیستان
ابداع،صاحب حملات مکرّره در معارک(معرکه)اختراع سرّآشکار الهی و نجم الله الثاقب
علی بن ابیطالب (ص).
اگر
تک تک کلمات این احادیث نورانی را درکنارهم قراردهیم گویای افشای حقیقت اسرار
آفرینش از گنج رسالت و ولایت، از عالم سرّ به عالم اسفل که دنیاست میباشد. و تمام
کننده هستند در هدف باریتعالی از این انعکاس که خود مرآت حقّ هستند ، معرفی و شناخت
ذات اقدس احدیّت و افشای گنج توحیدند و این رسالت و ابلاغ هدایت مخلوق به سوی خالق
و درنهایت به ذیقعد قرب است(هدف خلقت)چنانچه خداوند کریم در کلام نورانیش میفرماید:"عند
ربّهم یرزقون" و در آیه 55 سوره مبارکه قمر میفرماید:"فی مقعد صدق عند
ملیک مقتدر" .
درحقیقت
این طی مسیر برای سالک الی الله راه نداردجزاینکه با چراغ راه حرکت کند و آن انوار
بدون ظلمات 12نورمقدس امام(ع)و14 نور مقدس معصومین(ص) هستند که مسیر هدایت طولی و
عرضی را در نقطهی هدایت تک تک افراد بشر نمایان کرده و حجت رابرآنها تمام کرده و
گرهی عشق و معرفت را در بافت بندگی مجسم مینمایند.پس بدون شناخت این عزیزان راهی
جز گمراهی وضلالت نیست و به مقصد نمیرسیم.
دراین
صورت هم گنج قرآن مجید و هم ائمه معصومین(ص)راهنما و دلیل هستند. امیدوارم بتوانم
به حول و قوهی الهی و دست شفاعت امام زمان(ص)به خوبی این زیبائیهارا درغالب
کلمات واعداد ترسیم و تبیین نمایم.
اولین معصوم؛وجود مبارک پیامبر(ص)،درمقابل آخرین معصوم؛امام
زمان(ص)
1-حضرت
رسول(ص) به عدد 14 متولد شدهاند زیرا یک خودشان و 13 نور مقدس در بطن ایشان است؛همانطورکه
در حدیثی که ذکر شد خواندید که ایشان "اَب الاکوان" و "اصل
الوجود" هستند که درعالم سرّ،نام آسمانی آقا،احمد(ص)میباشد
ز احمد(ص) تا احد یک میم فرق است جهانی اندراین یک میم غرق است
عددابجد"م"=40
و جایگاه عددی"م"=13 است.حضرت در عالم ظهور آسمانیاش خودش یک و13 نور
مقدس در بطن اوست که وجود مبارکش 14 میباشد
و درخلقت نور مبارکش که اوّل تعیّن و اولین سرّخلقت است صاحب کلّ نور میباشد. و
درمقابل ایشان وجود مقدس امام زمان(ص)،مقام چهاردهمین
معصوم راداراست.
2-نام
مبارک مبارک پیامبر(ص) در عالم زمینی؛محمد(ص)است.
ونام مبارک منجی عالم هم م-ح-م-د(ص)است.
3-کنیه
مبارک پیامبر(ص)؛ابوالقاسم است(پدر همهی
قسمت کنندهها). وکنیه مبارک حضرت مهدی(ص)هم ابوالقاسم
است.
4-یکی
از نامهای وجود مقدس پیامبر(ص) ؛ماحی است(محو کننده)وعدد ابجد ماحی=59 میباشد. یکی از نامهای امام
زمان(ص)هم ماحی است که غیراز اینکه محوکنندهی گناهان بندگان است باذن الله، خودش هم
در حالت ظاهر محو است و دیگراینکه عدد ابجد نام مبارکش مهدی=59 میباشد(14=9+5).
5-وجود
مقدس امام زمان(ص)،صاحب عمامه و ردای پیامبر(ص) و شمشیرذوالفقارامیرالمومنین
علی(ع)است.
6-پیامبر(ص)
صاحب کلّ نور است یعنی نور تامّ و ایشان ظهرِ
وجود است. امام زمان(ص)در سال 256 هجری بدنیا آمدند که عددابجد نور=256 و حکومتش زهرایی یعنی حکومت نور است
بدون ظلمت،و او در اصل تمام کننده و ظهوردهندهی
کلّ نور است الی یوم القیامه.
7-پیامبر(ص)سیدالمرسلین است و امام زمان(ص) سیدالاصفیاء و النّجباست.
8-پیامبر(ص)
خاتم النّبیین و امام زمان(ص) خاتم الوصیین و خاتم المعصومین(ص) است.
9-پیامبر(ص)
امام الرحمه و امام زمان(ص) امام المرحمه (یعنی ظرف گیرندهی تمام رحمت در
دنیا و آخرت)است.
10-پیامبر(ص)نقطهی ظهور سرّحقیقت محمدی(ص) و خلقت است. امام
زمان(ص)درنقطهی مقابل، تمام کننده و جلوه دهنده و مظهرظهور
تامّ تمام آیینهی سرّحقیقت محمدی(ص)است.
11-عددابجد
نام زیبای آسمانی پیامبر(ص)؛ احمد=53 و جایگاه عددی احمد=26 است. و جمع عدد ولایی و
معصومیت امام زمان(ص) 26 میشود{امام 12+معصوم14=26} یعنی درجایگاه نام آسمانی
پیامبر(ص) جلوه میکند.
12-ریشهی
اسم مبارک پیامبر(ص)در آسمان و زمین ، حمد میباشد{ریشهی
احمد(ص) و محمد(ص)،حمد است} که حضرت خود،صاحب سبع مثانی است. امام زمان(ص)
درضمن اینکه نام مبارکش م-ح-م-د است، اگر جمع عدد ولایی ومعصومیتش (26) را در 2
ضرب کنیم52 میشود(52=2×26)که عددابجد حمد=52
است.
13-پیامبر(ص)
خزانهدارکلّ اسرار هستی است و امام زمان(ص)ظهوردهندهی کلّ خزانه در زمان ظهورش و حکومت برحقّش
میباشد. بنابرحدیثی،علم 27 قسمت است که تا ظهور آقا فقط 2 قسمت آن آشکار میشود و
25 قسمت آن درزمان حکومت برحقش. و همانطورکه تمام خزائن آسمانها،زمینها،کوهها
و دریاها درزمان ظهورآقا گنجهای خود را آشکار و به ایشان عرضه میکنند، دین اسلام
به تمام و کمال بر همهی ادیان غالب شده و خالصانه و کامل عرضه میشود.
14-پیامبر(ص)در
سن 40 سالگی در 27 رجب مبعوث شدند و در این
روز(27) کلّ باطن قرآن به قلب مبارکش دفعتاً نازل گردید که همان کلّ علم و کلّ نور
بود. در زمان ظهور امام زمان(ص) هم کلّ علم در 27
قسمت به تمام معنا،ظاهرو باهر میشود.
15-در
زنده ماندن پدر بزرگوار پیامبر(ص)؛حضرت عبدالله معجزه بود چنانچه به قرعهای که به
ایشان افتاده بود باید کشته میشدند و بنابر حکم دیه،تا 10 بارقرعه کشی شد و هربار10شتر
برایش دیه گذاشتند و تا100شتر قرعه به شتر افتاد و آقا(عبدالله) جسم مبارکش به
سلامت ماند(ایشان درمقام ذبیح قرارگرفت)تا خداوند قدوم ذریهی پاکش را که وجود
حضرت محمد(ص)است را به دنیا رساند.
معتصم
عباسی لعنة الله علیه امام حسن عسگری(ع)را تحت فشار قرار میداد تا ازدواجی
سرنگیرد و فرزندی بدنیا نیاید.اما به خواست خداوند منان ،مادر گرامی امام
زمان(ص)؛حضرت نرجس خاتون که ملیکا نام داشت و شاهزادهی رومی بود و پدرش از
نوادگان شمعون از حواریون حضرت عیسی(ع) بود،بصورت معجزه خواستگاری وعقد در خواب
انجام میشود... و مخفیانه به سامرا تشریف فرما میشوند... و درهنگام حمل آقا
،آثار حمل را نداشتند و خلاصه دردانهی خلقت به خواست پروردگارعالم در سال 256
هجری (=عدد ابجد نور) قدوم مبارکش به دنیا میرسد.
16-پس
درواقع حقیقت وجود مبارک حضرت رسول(ص)که کلّ نور است با کنارزدن حجاب 14 که درباطن
خود حامل انوار 14 نورمقدس است(عددابجد حجاب=14
) به عدد چهاردهمین نور مقدس از ذریههایش در سال نور(=256)ظهور تک گل همیشه بهار
را نوید میدهد. و ایشان بعد از طی سالیان غیبت که حقیقت وجود نازنینش 14 میباشد(14=حجاب)خداوندکریم
بعداز تمام کردن سرّغیبت،حکومت و ظهور نورانیش جلوهی تمام نمای مرآت اسرار گنج
توحید را افشا و حکومت توحید ناب را که همان معرفی ذات اقدس احدیت جل جلاله اش
است، برهمهی عالمیان حاکم میسازد. وشاید آن همان وعدهی زیبای حق است که هرکس در
بهشت آمد بیرون نمیرود،که حضرت آدم(ع)و حضرت حوا(س)که دربهشت خلق شده بودند
سرانجام در زمان حکومت آقا یکبار دیگر،اول به آخر و ظاهر به باطن،گردش وعدهی
نورانی حق را افشا میکنند.حکومت این عزیز،همان حکومت ورای دنیاست که بهشت در
دنیا مستقرمیشود،صورت حقیقی دنیا تعریف میشود.
17-وجود
مقدس پیامبر(ص)کسی است که تمام وجودش قلب عالم امکان است{عدد ابجد نام مبارک
محمّد(ص) بامیمِ مشددبرابر132 و 132=عدد ابجد قلب است} و در دنیا ظرف کلّ قرآن شد.
و ایشان کسی است که اول بار دفعتا در 40 سالگی در 27 رجب درغار حرا کلّ باطن قرآن
به قلب مبارکش نازل شد و ایشان به پیامبری مبعوث شدند.
وجود
مولا صاحب الزمان(ص)تمام کنندهی کلّ ظهور ظاهری و باطنی قرآن است به عدد ولایی و
معصومیتش که 26 میشود(26=14+12) ،چراکه اگر اعداد 1تا26 را باهم جمع کنیم 351 میشود(351=26+25+......+2+1
) و عددابجد نام مبارک" قرآن "= 351.یعنی در زمان ظهور و فرج وجود مقدسش
،جمع کلّ تمام تأویل و تفسیر و ظاهر و باطن قرآن در جانِ ولایت 12 امام(ع) و
14معصوم(ص) از عدد 1تا26 بصورت جانِ قرآن ظاهرمیشود.
18-نکته
زیبا و جالب دیگرکه در مقابل کلّ قرآن وجود نازنین پیامبراکرم(ص) است که ریشهی
نام مبارک آسمانی{احمد(ص)} و زمینی{محمد(ص)} آقا، حمد میباشد و طبق حدیثی که قبلا
ذکرشده تمام محتوای قرآن در سوره مبارکه حمد جمع است...یعنی حمد،محتوای کلّ قرآن است.و
امام زمان(ص) به عدد ولایی و معصومیتش(26)،جمع کنندهی کلّ قرآن است. چنانچه عدد
ترتیب نزول اولین و آخرین سوره از لحاظ نوشتاری را با هم جمع کنیم 26 میشود{ازلحاظ
ترتیب نزول : (عدد سوره حمد=5 )+(عدد سوره ناس=21) برابر26میشود} پس 26 مجموع کلّ
اول تا آخر قرآن کریم است{ازلحاظ ترتیب نوشتاری: (عدد سوره حمد=1) +(عددسوره
ناس=114 )برابر115 میشود که در قرآن کریم 115 بارنام دنیا و 115 بار نام آخرت
آمدهاست} .
نکته:
پس در این زمان که مولایمان در غیبت کبری است در این گنج ولایت باطن کلّ قرآن
آشکار میشود و شیعیان با تمسک و عمل صحیح و خالصانه و تدبرو تأمل در قرآن میتوانند
به مولای خود تأسی کنند و بندگی خالق خود را انجام دهند.
19-حضرت
رسالت پناه؛پیامبراکرم(ص) در هنگام تولد در دنیا خود به عدد 1 است و حامل 13 نور مقدس میباشد (زیرا او اَب الاکوان
است )یعنی به عدد 14 متولدشده است و همانطورکه توضیح داده شده،سبع مثانی است. و
امام زمان(ص) افشاکنندهی 13 است چراکه فرزند
سیزدهمین معصوم(ص) میباشد.
اما
همانطورکه میدانید عدد13 برابرنام مبارک اسم مکنون و مخزون پروردگار عالم میباشد(احد=13)
و گنج معرفی خودش را در نشان خانهی توحید خود ظاهر فرمود و با تولد مولی الموحدین
امیرالمؤمنین علی(ع)،پرده از این راز برداشت و به وجود معصوم چهاردهم؛امام زمان(ص)
عدد 313 ظاهرمیشود. عدد300=ش و صفت آن افشاکنندگی است و 13 ، راز توحید است .که
یکی از نشانههای ظهورحضرت،آماده شدن 313 یار مخلص است و دیگراینکه برای تولدش هم
باید مادری باشد که نام زیبایش نرجس(س) میباشد (عددابجدنرجس=313). و هنگام ظهور،
آقا به دیوار کعبه تکیه میزند که جان توحید و اقرار به وحدانیتِ احدیت ذات اقدس
پروردگاراست به عدد 13 پس امام زمان(ص) که خود مطهر و معصوم است،افشاکنندهی 13
توحید و جایگاه طهارت و معرف ذات اقدس احدیت است که میشود 313 و افشاکنندهی
حکومت توحیدی به طورکامل میشود. جمع ارقام 313 برابر 7میشود(7=3+1+3) که تمام
کنندهی حمد و ظهورِ آن است.
جالب
است بدانید در حج تمتع برهرفردی واجب است که 13 عمل را انجام دهد تا حاجی شود. 13=
جایگاه عددی حرف "م" که عدد ابجد" م "=40 میباشد.یعنی 1-حاجی
باید موحّد واقعی شود و 2-در حقیقت به جایگاه طهارت برسد{به عدد13(=م)اعمال حج} .چون
توحید اولین اصل از اصول دین ماست اما حج از فروع دین است. درواقع باید با صحیح
عمل کردن، از فروع به اصول دین وصل شویم که عملمان عطر توحید را در تمام عمر
افشاکند. و عدد 40 همان اربعین است که ریشهاش ربع و ربیع یعنی بهار و سبزشدن و
شکوفاشدن و خلاصه باید درخت عمر وزندگی و ایمان به بار و میوه دادن برسد و هرگز
خزان نداشته باشد.
پس
خیلی مهم است که هر انسان برجسته ومؤمنی در هر زمان که زندگی میکند،باید به 313
عمر ِخود برسد تا یک بندهی موحد و مؤمن نام بگیرد! و خیلی زیباست که سنگ حجرالاسود که نشان طواف هر حاجی میباشد و آنجا
جایگاه بیعت با امام زمان(ص)است عدد ابجدش 313
میشود و جمع ارقام 313 برابر 7 (=تعداد آیات سوره مبارکه حمد) است. جایگاه عددی حجرالاسود=70 میشود که 70=عدد ابجد
"ع" و یکی از اسماء قرآن کریم، عین است و همینطور وقتی به امام
زمان(ص)سلام میدهیم،میفرمایند که بگویید: السلام علیک یا عین الله و آنجا عین
الله است.
نکته:
عددابجد سیصدوسیزده=256=نور میشود و جمع ارقام 256 برابر13 است (13=6+5+2)که
جایگاه عددی م =13 و عددابجد م=40 است( جایگاه عددی کلمهی نور هم 40 است)، در
عالم سرّ خواندیم که :
زاحمد(ص)تا
احدجلّ جلالهیک میم فرق است جهانی
اندر این یک میم غرق است پس یک حاجی هم
باید به میم برسد و عالم ظهور،هم اینکه بلوغ رسیدن به میم همان 40 واربعین وبهار
است.
20-خاطرنشان
میشود که ازنظر خلقت، اولین ظهور و اولین وجود مبارکی که پروردگارعالم خلق فرمود
ظهور نوری وجود مبارک سرّحقیقت محمدی(ص)و مقام و مرتبهی عظمای خلقت؛محمدمصطفی(ص)است
که از نور مقدسش امیرالمؤمنین علی(ع)در مرتبه دوم و حضرت زهرا(س)سیدة النساء
العالمین در مرتبه سوم وامام حسن مجتبی(ع) درمرتبه چهارم و امام حسین(ع)درمرتبه
پنجم که در بطن وجود امام حسین(ع) 9 نور مقدس ذریه معصوم(ص) قرارگرفتند که 14=9+5
{تمام وجودمقدس 14معصوم(ص)} و حلقه نورانی 14 معصوم(ص)به نام نورٌواحد یعنی 5تن
(ص)(5=4+1)در اسرار خلقت و در عالم قرب و سرّ وجود پیداکرده که همه مرآت حقّ(یعنی
آینه صفات و جمال و مظهر ظهور اسماء حق تعالی شدند) و درمرتبهی خلقت بالاخص به آل
الله منصوب و وجود مبارکشان طبق آیه 33 سوره مبارکه احزاب از هر رجس و پلیدی دور
است :انّما یرید الله لیذهب عنکم الرّجس اهل البیت و یطهّرکم تطهیرا. و این خاندان
محترم،آل اطهار هستند.
بنابراین
خداوند کریم،عالم خلقتش را به طفیل وجودهای مبارک خلق فرمود و همیشه از ازل تا ابد
عالمیان را در محور حجت معصوم خود قائم قرار فرمود و تاآخر عمر دنیا حتی در آخرت
بوجود معصومین(ص) که تجلیگاه معرفی خداوند هستند،محوریت ظاهر وباطن قرارگرفتند.
پس در
آخرالزمان آخرین وجود معصوم(ص)؛وزنهی ثقل؛گیرنده ظرف قدر و تمام رزق خلقت؛ امام
زمان(ص)است و همانطورکه بیان شد ایشان به عدد چهاردهمین معصوم(ص)؛14،جمع کنندهی حلقه نورٌ واحد(ص) است زیرا 5=4+1میشود
و آقا به نام مبارکش مهدی(ص)،عدد را به خوبی نشان میدهد: عددابجدنام مبارک
مهدی(ص)=59 است یعنی نهمین فرزند از پنجمین معصوم؛ امام حسین(ع)،پس در نَصَب ایشان
به پدرشان امام حسین(ع)عدد 5 حلقهی نورٌواحد بسته میشود{14=9+5 و 5=4+1}. بنابراین وجودهای مبارک،هم اول هستند
وهم آخر،هم ظاهر هستند وهم باطن. درود و صلوات خداوند و ملائکهاش برمحمد(ص) و آل
محمد(ص).
نکته:
اولین سوره قرآن ازلحاظ کتابت سوره مبارکه حمد است که حمد،ریشه نام مبارک محمد(ص)
و سبع مثانی است ووجود پیامبر(ص)هم حامل 14 و سبع مثانی هستند. اما ازنظرترتیب
نزول، سوره حمد پنجمین سوره است.یعنی همانطورکه قرآن عزیز،کتاب الله است درمقابلش
آل الله قراردارد.چنانچه پیامبر(ص)درحدیث ثقلین فرمود:کتاب الله و عترتی... . پس
با یک نکتهی ترتیب نوشتاری و ترتیب نزول سورههای مبارک قرآن مجید،حکمت زیبایی از
اعجازرا میبینیم!
21-درزمان
حضرت محمد(ص) نصراول که فتح مکه بود اتفاق
افتاد و نصر ثانی در آخرالزمان باظهور امام
زمان(ص)،که با تکیه زدنش به خانه خدا و جمع 313 یار،افشاء حقیقت توحید و غلبه کامل
حق ظاهرمیشود.آیه81سوره مبارکه اسرا: "و قل جاءالحق وزهق الباطل إنّ الباطل
کان زهوقا". وآیه 28 سوره مبارکه فتح:هو الّذی أرسل رسوله بالهدی و دین الحقّ
لیظهره علی الدّین کلّه و کفی بالله شهیدا.
22-روزاول
هفته؛شنبه متعلق به پیامبر(ص) است که حامل 14
بود وآخر هفته؛جمعه متعلق به امام زمان(ص)
است که چهاردهمین معصوم(ص)است و جمعه جمع کننده تمام زیباییهای هفته است.( در
قسمت ایام هفته بطورکامل توضیح داده میشود)
23-وجود
مبارک پیامبر(ص)به عدد یک متولد شدند و ایشان
اولین وجود مقدس از چهارده معصوم(ص) و آخرین پیامبر از صدوبیست وچهارهزارپیامبر
است.
امام
زمان(ص)به عدد یک متولد شدند؛یک فرزند امام
عسگری(ع) و آخرین اوصیاء از دوازده امام(ع) و چهارده معصوم(ص)هستند.
یک و یک یعنی:
درواقع
درحقیقتِ دایرهی آفرینش که یک و یک در مقابل هم قرارمیگیرند، چندین سرّ را افشا میکنند:
الف) جمع
یک و یک به عدد،2 میشود(2=1+1) و 2برابراست باعدد ابجد حرف"ب" که کلید
ومفتاح همهی عالم از اعلا تا اسفل،باب الله عالم باطن،ظرف گیرنده؛قرآن ناطق؛ولایت
کبری؛مولی الموحدین؛علی ابن ابیطالب(ص)است که بدون ایشان هرگز باب قرآن که همهی
گنج است باز نمیشود و ورود درآن غیرممکن است برای همین خداوند خواست دیوار کعبه
برایش شکافته شود نه از در ورودی...!
یکی
از اسرار قرآن هم این است که مفتاح حروفش در کلام مبارک خداوندکریم،حرف ب است.تمام
سورههای قرآن با حرف "ب" شروع میشود حتی سوره مبارکه توبه که بسم الله
ندارد با کلمهی برائت شروع شده که اولش
حرف "ب" است.
ب)
یک(=30) و یک(=30) به حروف و جمعشان دو(=10)به حروف ، گنج خلقت را در عرض عالم
زمینی و رساندنش به عالم آخرت به صورت جسمانی ظهورمیدهد.و عدد10(=دو) همان گنج
عشر یعنی 4روی 10 و باطناً وجود مبارک چهارده معصوم(ص)است که حفظ تمامی گنج
عشر(عدد10)به وجود مقدس امام علی (ع) است {علی=110 و 100=ق یعنی نگهدارنده} پس او
حقیقت عددیِ 2 (=ب) و حقیقت حروفی دو (=10) میباشد.{اینجا، کلید مهندسی گنج
ولایت به وجود اولین وآخرین معصوم(ص) گشوده شد تا باطن 12 امام(ع) افشا شود}.
چنانچه
بیان کردیم در حکومت امام زمان(ص) تمام
اسرارقرآن به محتوی و گنج ظاهر و باطن افشامیشود{جمع عدد ولایی ومعصومیت ایشان 26
میشود(26=14+12) و با جمع اعداد یک تا 26 به 351 میرسیم که 351=عددابجد قرآن} که
امروزه در این جایگاه ولایت صراط همه ما شیعیان، قرآن است و در عصر غیبت خداوند
کریم با ظاهر نکردن ظهور جسمانی مولایمان این حقیقت را افشامیکند و همه را سر
سفرهی قرآن دعوت میفرماید که اکنون باید تفحّص وتدبّر درآیات الهی بیش از پیش
باشد و علاوه برحفظ ظاهر، باید به حفظ باطن و اسرار قرآن تذکر داده شود.
اما
نکته قابل توجه این است : همانطورکه یک=30 و قرآن هم شامل 30 جزء است ،اگر اعداد
یک تا 30 را با هم جمع کنیم کلمه مهدویت نصیب ما میشود:
مهدویت=465 و 465 =30+29+ 28+ . . . +3+2+1.
یک(=30) + یک(=30)=60=س:
جمع
یک و یک به حروف 60 میشود(60=30+30) و جایگاه عددی مهدویت=60 است که 60= س
و همهی مخلوقات دنیا در60(=س) خلق شده و ازهمین باب میمیرند. زیرا دردنیا، درظرف
زمان قرار میگیریم که هر دقیقه 60 ثانیه و هر ساعت 60 دقیقه است .
حرف"
س " قلب قرآن و یکی از اسرارآمیزترین حروف الفباست که در کتاب راز انسان به
طور کامل توضیح داده شده است که در اینجا به اختصار بیان میکنم:
مقام
حرف "س" در الفبا ، میزانترین حروف است زیرا زُبر و بینهی
"سین" با هم برابر است {( زبر: س=60) = (بینه: ین=60)} و چنانچه میدانید
قرآن کریم شامل 120 حزب است پس تمام قرآن سین است (سین=120) و تمامش قلب،که خداوند
خطاب به وجود مقدس پیامبر(ص) که قلب عالم خلقت و آفرینش است در سوره مبارکه یس
فرمود:" یس.والقرآن الحکیم" ، یا از حروف ندا است و سین همان باطنِ قرآن
حکیم است(یعنی علی(ع))که در اسرار عالم قرب، سرّ قلبِ باطن آشکار شد و حقیقت گنج
مفتاح (ب)، که پیامبر(ص) فرمود: آنجا که آیات مبارک آمن الرّسول برایم قرائت شد
صدای صوت قرآن ، صدای علی(ع)بود. خوب دقت کنید! چنانچه هرانسانی بخواهد
ورودی ظاهری در قرآن داشته باشد(و حروف آن را لمس کند) باید از نظر ظاهر،طهارت
داشته باشد یعنی وضو بگیرد(و غسل واجب برگردنش نباشد)،درحالیکه از نظر باطن باید
نون (یعنی محتوای ایمان و عقیدهاش)پشت حرف باءِ بسم الله قرآن قرار بگیرد و قلب
به میم شود(م=40) تا ورودی در باطن قرآن مجید پیدا کند.
پس
کلمه مهدویت ما را به قلب قرآن میرساند و انسانها درمقام حقیقی انسانیت ،قلب به
میم میشوند. و در زمان حکومت مولایمان قلب است که باطن را ظاهر میکند و حکومت
قلبی همان حکومت سین است که جز میزان و عدل حکمی صادرنمیشود و حیاتش حیات طیب میباشد.
از
طرفی 60=عددابجد "ام ابیها" که جایگاه عددی آن 33 است و اگر به
حروف بنویسیم سیُ سه=135 میشود که برابرعددابجد نام مبارک فاطمه(س) است. جایگاه
عددی آب به صورت بسیط یعنی الف+با برابر 33 میشود {33= (3=با)+(30=الف)} و
عددابجدش 114میشود{114=(3=با)+(111=الف)، بنابراین حقیقت قرآن که کوثر وجود است
به عدد 114 سوره مبارکه،حقیقت آب است و جایگاه عددیش33 که به حروف هم میشود برابر
نام فاطمه (س) {سیُ سه =135=فاطمه(س)} که کوثر عالم وجود؛امّ ابیها؛میزان حق و ظرف
عالم امکان است.
ج)در
اسرار خلقت در عالم سرّ فرموده اند که خلقت اولین نور که سرّالاسرار همهی خلائق
است،ظرف وجودی پیامبر(ص)میباشد و آن نور دو قسمت شد درحالیکه از آن نور هرگز کم
نشد و آن نور ثانی، امیرالمؤمنین علی(ع)بود و آن نور سومین ظهورش ،فاطمه زهرا(س)
بود درحالیکه از کلّ نور هرگز کم نشد و چهارم وپنجم امام حسن(ع) و امام حسین(ع)
که همانطور که بیان شد همه کلّ نور شدند و نور اصلا کم نشد و درواقع در باطن
پنجمین نور که امام حسین(ع)است ، 9 ذریه نوری معصوم(ص) قرارگرفت.درظاهر پنج تن(ص)
و درباطن چهارده نور مقدس(ص) در جلوهی یک نور تام؛نورٌواحد(ص) خلق شدند. منظورم
این است که در جلوهی انوار،در دنیا هم بزرگواران ،تمامی نور هستند و هر یک در زمان
خودشان به امر ایجادی خداوند احد جلّ جلاله رساننده انوار هدایت هستند.
پس در
اسرار پیامبر(ص) و امام زمان(ص)،باطن ولایت و گنج 2 به عدد و
"دو" به حروف(دو=10)که تمامی12 نور مقدس ائمه(ص) هستند(12=10+2)
ظاهر شد.
شاید
دلیل این که سال شمسی و قمری 11 روز فاصله
دارند این باشدکه فاصله حقیقی این دو ،حرف یا میباشد که 11=یا و یا،حرف انتخاب
است (رجوع شود به کتاب راز دنیا) . جمع اعداد یک تا 11 برابر 66 میشود
(66=11+10+...+2+1) و نام مبارک الله = 66 که تمامی این ظهورات معرفی خود
اوست. جمع ارقام 11 هم 2 میشود(2=1+1).
بنابراین
یک و یک، احاطهی وجودی در ظاهر و باطن ما دارد. این توضیحات را بیان کردم تا
متوجه شوید که ولایت کبری ائمه(ص) که در ظلّ ولایت مطلق پروردگار عالم است،چگونه
محیط بر تمام ذرات خلقت هستند. یعنی همانطور که زمان برما احاطه دارد و ثانیهها
و دقیقهها بر ما آثار خود را جاری و ساری میکنند که از بدو تولد تامرگ ،آن به آن
با ما و در ما ظهور و بروزمیکنند، بلوغ ظاهری و باطنی ، عقلی وجسمی ، پیری و جوانی
و... را در ما آشکار میکنند ، همانطورکه درسال چهارفصل و 12 ماه و 365 روز را با
ثانیههای متفاوت وآثارمختلف جلوه میدهند.
شرح عدد 114 سوره مبارکه قرآن
پروردگار
علیم و حکیم تعداد سورههای کلام مبارکش ؛ قرآن را 114 تا قرار داد که نکات زیبا و
شگفت انگیز و جالب توجهی دارد . از جمله اینکه عدد114 اینگونه معنی میشود : عدد100
= عدد ابجد حرف (ق) است که در عربی به معنی نگهدارنده میباشد. و عدد 14 حقیقت
وجود 14 نور مقدس معصومین (ص) و باطن کنز الله خداوند میباشد.
پس قرآن
که معجزه و کلام الله است و حفاظت آن ، اعجاز خداوند حکیم است ، در دنیا مقابل معصومین(ص)
قرار دارد چنانچه پیامبراکرم(ص) در حدیث ثقلین هر دو وجود مبارک (کتاب الله و
عترتی) را ثقل و وزنهی سنگین یا ثمن خلقت پروردگارعالم معرفی فرمود. و قرآن ،
ولایت صامت و ائمه (ص)، قرآن ناطق میباشند. و در این دوره که ولی زمان؛مهدی
موعود(ص) از دید ما گنهکاران غائب است قرآن ؛ صراط و میزان ، نسخهی حکیم الحکما ،
نگهدارنده و هدایتگر ، جانِ دین و ولایت است. پس عدد 114 رمز است!
نکته
دیگر: اگر ارقام 114 را باهم جمع کنیم 6 میشود(6=4+1+1). عدد 6،
رمز مهندسی خلقت و ظرف حیات و شاید نفس خلقت است!(طبق آیه 4 سوره مبارکه
حدید:هوالذی خلق السماوات و الارض فی ستة ایام...).
ازطرفی
باطن ظهور کتابت قرآن هم ، عدد 6 است. چنانچه به قول پیامبر اکرم(ص) که فرمودند کلّ
محتوای قرآن در سوره مبارکه حمد و تمام محتوای سوره حمد در 19 حرف بسم الله الرحمن
الرحیم آن میباشد. حال اگر 114 سورهی مبارک قرآن را بر عدد 6 تقسیم کنیم 19 میشود(19=6
÷114) {چون بنا دارم فقط عدد14را توضیح دهم، تفسیر عدد 19 را با رجوع به کتاب
عرفان سجده و بلوغ نه مطالعه نمایید}.
پس در
حقیقت عدد 114 یکی از ملکوتیترین، پرمعناترین و بالغترین اعداد است که خداوند
حکیم و علیم سورههای مبارک کلامش را به عدد 114 ظاهر میفرماید!
114=عددابجد
اسم مبارک "جامع" که جمع جمیع اسرار و باطن خلقت و جمع تمام
بینات را مبیّن است. چنانچه خداوند کریم حدود 104 کتاب آسمانی را بوسیلهی 313 پیامبر مرسل فرستاده است که همه در 4 کتاب
جمع شدهاند و جمع 4 کتاب در قرآن کریم که جامعِ جمع اسرار و کلّ کتب آسمانی است
قراردارد.
پس
همانطورکه در کتاب عرفان عشر،کنز الهی را در گنج عددی سرّ ذات اقدس احدیت خواندیم
که 10 شد و باطنش 4روی 10 بودیعنی14(زیراجمع 1تا4برابر10میشود:10=4+3+2+1) که وجود
مبارک کنزاللهِ عالم ؛14 معصوم (ص) هستند. پس قرآن کریم جمع کنندهی تمام سفرهی
رحمتِ 4 کتاب آسمانی خداوند حکیم است.
اگر
ارقام عدد 19 که جمع حروف بسم الله الرحمن الرحیم است را باهم جمع کنیم 10 میشود(10=9+1)،
پس حقیقت مفتاح و کلید گنج قرآن که خود در ترازوی باطن ، مقابل قرآن است ، وجود
مقدس 14معصوم(ص)میباشند.
ادامهی
حدیث درباره سوره مبارکه حمد به این مضمون است که کلّ محتوای بسم الله الرحمن
الرحیم در حرف "ب" قرار دارد و کلّ حرف"ب" در نقطهی زیرِ"ب"
و حضرت علی(ع)میفرماید: انا نقطه تحت الباء(من نقطه ی زیر باء هستم).پس همه ی 14
نورمقدس ، نقطهی زیر باء هستند زیرا بدون این عزیزان ، قرآن خوانده و عمل نمیشود.
در واقع باطن 14 است و قرآن ، نگهدارندهی 14 است که به114 سوره خوانده میشود. پس
14 همانطورکه مهندسی خلقت است ، مهندسی کلّ قرآن هم است.
اولین وآخرین
سوره ازنظرنوشتاری(حمد-ناس)
- 1 -
جالب اینکه اولین سورهی قرآن ازلحاظ کتابت، سوره ی مبارکه حمد (که باطن کلّ114
سوره قرآن است) و آخرین سورهی قرآن از لحاظ کتابت،سورهی مبارکه ناس(صد و
چهاردهمین سوره) است. حکیم الحکماء؛رب العالمین یکی از اسماء قرآن را حکمت قرار داد
و به حکمت عددی و ظاهر، سورهی مبارکه ناس 6 آیه دارد(جمع ارقام 114 هم 6 میشود6=4+1+1
) و تمام آیات مبارکش به حرف "س" ختم میشود که عددابجد"س"=60
است و درجمع ارقام 60 بازهم به 6 میرسیم(6=0+6)
که پایهی 60 است.
- 2 – همانطورکه به فرمودهی رسول
گرامی(ص) محتوای کلّ قرآن در سوره مبارکه
حمد جمع است ، تمام خلقت ظهوری جسمانی در دنیا درعدد60غرق است زیرا دنیا به خود
زمان را گرفته و در واقع عمر را شامل میشود. پس هر موجودی از نطفه یا دانه
یا...خلاصه تولد به هرصورتی دردنیا ، از همان ابتدا درمحدودهی زمان سنجیده میشود
که هر دقیقه 60 ثانیه و هر ساعت 60 دقیقه است(60=س). عالم باطن در سرّحرفی60 جلوه
کرده که آن حرف "س" است و درحقیقت قلب عالم امکان ؛ ظرف وجودی پیامبراعظم(ص)
است و از حروف مقطعهی قرآن است.
سوره
مبارکه "یس" که قلب قرآن نامیده میشود، از نظر کتابت در مرتبهی
سی وششم است که 36=جایگاه عددی"میم"(عالم قلب به میم است).
از نظر ترتیب نزول به قلب مبارک پیامبراکرم(ص) در مرتبهی 41 است که
41=عددابجد"ام"یعنی ریشه و مادر ِهمه ی حروف است، زیرا حرف
"س" میزان ِ تمام حروف الفباست(به کتاب راز انسان مراجعه شود).
درواقع
قلب در بدن، حکمِ اُم را دارد. وقتی هر نطفهای بخواهد حیات خود را اعلام کند اول
نقطهای که ظهور میکند، قلب است که با تپش خود، حیات زندگی دنیاییش آغاز میشود و
از اینجا بقیهی بدن کشیده میشود. میزان کارکردن قلب ، سلامت بدن را تضمین میکند(حیات
بدن بستگی به کار قلب دارد) و روزیکه قلب از کار بیفتد، تمام بدن میمیرد.حیات
قرآن هم در باطن ، قلب است و حیاتش طیبه و بدون واسطه از ذات اقدس الهی رزق وحی را
دریافت میکند و آن بدن مطهر حجت خدا ؛ امام زمان(عج) است. پس سوره مبارکه حمد در
مقابل سوره مبارکه ناس و در حرف آخر(س) قرار میگیرد.
- 3-سوره
مبارکه حمد،گیرنده ی روحانی کلّ محتوای قرآن و سوره مبارکه ناس،گیرنده ی جسمانی
قرآن است.
خداوند
سبحان بندگان خود را در باطن حرف"س" که میزان است ومقام جمع الجمعی دارد
درآخرین سورهی قرآن؛سوره مبارکه ناس از6جهت(به تعداد 6 آیه) در پناه خود میگیرد(سوره
با "قل اعوذبربّ الناس " شروع میشود).
نکتهی
دیگراینکه اسم این سوره مبارکه "ناس" یعنی مردم است که عدد ابجد
ناس"=111=عدد ابجد" الف " است و الف ، اولین حرف ِ الفبای عربی
و همهی زبانهاست. عدد ابجد " آ "=1 میباشد، پس درحالیکه آخرین سوره
است اما مقام الف را دارد که یک است (سوره مبارکه حمد ، مقام یک یعنی اولین سوره
را دارد که یک ، همان مقام الف است). پس سورههای مبارکه حمد و ناس هم اوّلند
و هم آخر ، هم ظاهرند و هم باطن.
- 4 -
ازطرفی عدد ابجد کلمه یک=30 میباشد ، هم سورهی مبارکه حمد که مقام یک را از
نظرترتیب نوشتاری قرآن مجید دارد؛ حامل محتوای کلّ 30 جزء قرآن است و هم سورهی
مبارکه ناس آخرین سورهی جزء 30 قرآن میباشد یعنی به آن ، 30 تمام میشود. جایگاه
عددی کلمه ناس=30 و برابر جایگاه عددی کلمه الف(=30) میباشد که این سوره تمام
کنندهی کلّ 30 جزء قرآن کریم است.{پس هم سورهی اول قرآن؛ حمد شامل کلّ محتوای
قرآن است و هم سورهی آخر؛ ناس درمقام جایگاه عددیش(=30) کلّ محتوا را دربردارد}.
عدد ابجد کلمه الف= 111= ناس و جایگاه عددی الف=30= ناس . و سوره مبارکه حمد هم که
به عدد یک ،شروع قرآن کریم است (یکِ عدد = حرف الف) و الف، کلّ محتوای حروف است که
حمد هم کلّ باطن قرآن کریم است و جایگاه عددی الف=30 ، پس جمع جایگاه هر دو سوره
که الف هستند 60 (=س) میشود(60=30+30). اگر خوب در این نکته بیندیشید ، اعجاز
عددی را درک خواهیدکرد! پس در قرآن و این کلامهای نورانی تدبّرکنید.
درنتیجه درظاهر، اوّل وآخر قرآن با دو تا یک
جلوه میکند؛یکِ اول ،عدد است و یکِ دوم ، حرفِ الف است. سورهی مبارکه ناس
درحالیکه آخرین سوره است اما از سه جهت به یک میرسد:
1-
به کلمهی اول(37=عددابجد"اول")
زیرا
سورهی مبارکه نباء،اولین سورهی جزء 30 است و تمام این جزء را به خود اختصاص داده
است چراکه این جزء به "عمّ جزء" معروف است(این سورهی مبارکه به وجود
مقدس امیرالمؤمنین علی(ع) تعلق دارد). بعد از سورهی مبارکه نباء تا انتهای جزء
،37 سوره قرار دارد و سورهی مبارکه ناس سی و هفتمین سوره است پس مقام اول را
داراست زیرا 37= عدد ابجد "اول".
2-یکِحروفی(30=عددابجد"یک")
زیرا
سورهی مبارکه ناس در جزء 30 قراردارد و 30 = عددابجد"یک"(ی=10 + ک=20).
پس درحالیکه آخرین جزء است (و آخرین سوره) اما مقام یک را داراست.
3-یکِ عددی(الف=111=ناس)
عددابجد
"ناس"=111 و برابرعددابجدکلمهی"الف" است که در حروف
الفبا،مقام اول؛ مقام یک و مقام جمع الجمع را دارد چون گنج تمام حروف است و تمام
حروف در بطن الف میباشند.وهمانطورکه قبلاذکرشدعدد ابجد حرف الف( آ )برابر یک
است.
پس
اول قرآن کریم با یک شروع شده وآخر هم به یک ختم شده است،یعنی تمام قرآن درباطن
دوتا یک میباشد که اولی یک به عدد است به مقام شروع سورههای قرآن از لحاظ
نوشتاری (سورهی مبارکه حمد) و دومی یک به حروف است به مقام آخرین سورهی قرآن از
لحاظ نوشتاری (سورهی مبارکه ناس) که روبروی یک به عدد(درابتدا)،مقام الف که صاحب
عدد ابجد یک است قرار دارد؛یعنی یک به عدد و یک به حروف! پس قرآن ظاهری
دارد که باطن است وباطنی دارد که ظاهراست! در واقع قرآن ، گنج الف است.
اولین وآخرین حرف قرآن؛ ب . س
عدد
ابجد اولین حرف قرآن؛ ب=2 و عددابجد آخرین حرف قرآن؛ س=60 است و از نظر سنجش زمان، عمر هر چیز به ثانیه
شروع میشود که ثانی هم به عربی یعنی 2 و بدنیا آمدن جسمانی هم از وجود خانمهاست
که به عربی میشود مؤنث یعنی دوّمی. پس با حرفِ(ب) به عدد2 شروع و در آخر به عدد
دوم به حروف (ثانی،مؤنث) تمام میشود(این همان مثل 2×2 تا 4 تا است که قانون خلقت
است).
یکی
از معجزات قرآن کریم عدد ترتیب نزول سورههای مبارکه به قلب مطهرپیامبر(ص) و عدد
ترتیب نوشتاری آنها میباشد که هر دو از نظر معنی وتدبر، افشاکنندهی باطن قرآن
کریم در مقام سورههای مبارکه هستند.
چنانچه
عدد نوشتاری سوره مبارکه حمد،یک است و عدد ترتیب نزول آن 5 است و در باطن محتوی، حامل
کلّ محتوای قرآن است و خداوند متعال قرآن را سبع مثانی یعنی 7 تا 2 تا بیان
فرمود(آیه 87 سوره مبارکه حجر:ولقد اتیناک سبعا من المثانی و القرآن
العظیم) ،سوره مبارکه حمد هم 7آیه دارد و در واقع به عدد14 ظهور پیداکردهاست ( به
طورکامل در کتاب نورٌواحد(ص) توضیح داده شده است). جمع عدد ترتیب نوشتاری و ترتیب
نزول این سوره مبارکه (6=1+5) ، 6 میشود که رمز خلقت عالم است. و جمع عدد ترتیب
نوشتاری و ترتیب نزول سوره مبارکه ناس (135= 114+21)، 135 میشود که قابل توجه
عالم است ؛ برابر با عدد ابجد نام مبارک فاطمه(س) که کوثر وجود است میباشد.(هم
فاطمه و ابوها و بعلها و بنوها.اللهم صلّ علی محمد و ال محمد)
همانطورکه
در عالم اسرار، خداوند کریم خلقتش را از یک نورٌواحد(ص) ظهورداد(عدد ترتیب نوشتاری
سوره مبارکه حمد=1) و آن نورٌ واحد را ، پنج تن(ص)(عدد ترتیب نزول سوره مبارکه حمد=5)
معرفی فرمود که در باطن، چهارده نور مقدس معصوم(ص) هستند(سوره مبارکه حمد ، سبع
مثانی است یعنی 14 تا، در حالیکه 7 آیه دارد). بنابراین متوجه میشویم که چرا پیامبراکرم
(ص) فرمود: اهل بیت(ص)، باطن قرآن هستند و قرآن، باطن اهل بیت (ص) است و در حدیث
ثقلین فرمود:دوچیز گرانبها یا دو وزنه سنگین میزان برای شما به امانت گذاشتم ؛کتاب
الله و عترتم که این دو از هم جدا نمیشوند تا روزی که در کنار حوض کوثر با هم نمایان
میشوند.{انّی تارک فیکم الثّقلین کتاب الله و عترتی (اهل بیتی) و انّهما لن
یفترقا حتّی یردا علی الحوض. ما إن تمسّکتم بهما لن تضلّوا بعدی...}
خوب
دقت کنید! آخر قرآن کریم به سوره مبارکه ناس(صدوچهاردهمین سوره) و حرف
"س" (میزان است) رسید که اینجا جمع شدن باطن کتاب الله و عترت(ص) در
جانِ میزان و حقیقت معنایشان که کوثر وجود و همان حقیقت آب ، که برابر 114 است
ظاهرمیشود.{آب:(الف=111)+(با=3)=114 }
جمع
تعداد آیات سوره مبارکه حمد(=7) و آیات سوره مبارکه ناس(=6)، میشود 13 که برابر
است با نام مبارک احد جلّ جلاله.
اگر
حرف اول و آخر قران مجید را به هم وصل کنید میشود:
بس . که قرآن برای عالمیان بس وکافی است. خداوند متعال در کلام مجیدش میفرماید:
الیس الله بکاف عبده(آیه 36سوره مبارکه زمر).
دیگراینکه
عددابجد بس=62 که برابر نام مبارک "حمید" خداوند متعال
است که قرآن مجموعهی حمد اوست و خداوند خود،حمید و خالق حمد است.و همچنین برابر
نام مبارک "واجب الوجود" پروردگار عالم است که هدف پرده برداری
از تمام اسرار،رسیدن به خود اوست. و نیز برابر عددابجد کلمه "باطن"
است که اسم مبارک خداست ؛ او هم ظاهر است و هم باطن.
{بس=62=حمید=واجب
الوجود=باطن}
مقام یک به عدد در مقابل یک به حروف
1-اینجا
حقیقت بزرگی که شاید همان نباء عظیم باشد آشکار میشود که تمام محتوای کلّ خلقت که
شروع آن " انـّا لله " و پایانش " و انـّا الیه راجعون
" است، از یکِ ذات اقدس الهی شروع و به یکِ ذات اقدس خودش پایان مییابد.پس
عالم،بین یک ویک است که اگرکنارهم بنویسیم11میشود برابرکلمه"هو"
و عملش "حج" است که به هو نمیرسیم مگراینکه درطواف رضای او بچرخیم.
2-دیگر
مقام باطن خانهی خدا. یعنی توحید محض که ظهور اعمال حج است و عدد ابجد حج= 11
که دوتا یک است و حقیقت طواف،رسیدن به قرب ذات اقدس ِ هو میباشد که عدد ابجد
هو=11 است؛ این دو تا یک از یک نظر هرگز باهم جمع نمیشوند زیرا که یکی از آنها
حرف ِ الف است و دیگری عددِ یک و همیشه حروف به گرد اعداد که روح حروف هستند
در طوافند زیرا عدد، ثابت است و ذات اقدس الهی ، کفواً احد است.عدد 11 برابر با
کلمهی دوا است پس تمام این منظور، رسیدن به یا من اسمه دوا و ذکره شفا است.
و از نظر
دیگر اگر دو تا یک باهم جمع شوند ، 2 میشود(2=1+1) که برابر حرف "ب"
است که وجود مقدس مولی الموحدین علی(ع) ظهور تولد مبارکش در خانه توحید و ظرف
وجودش، باء بسم الله است و نطق الله عالم که به وجودش ، دیوار حجاب ِ سکون اسرار
الهی از خانهی خدا تا قرب هو شکافته شد و به نطق اسرار که به صورت کتابت قرآن با
صدا و حرکات در نوشتاری و به خواندن و عمل و ظهور انوار ظاهر و باطن به وجودش جلوهگرشد.
3-ماه
مبارک رمضان هم ، در بین دو تا یک قراردارد. شرح کامل آن در زیرآمده است.
ماه مبارک رمضان در بین دوتا یک
خداوند
کریم دربین ماههای سال قمری، ماه رمضان را سیّدِ ماهها قرارداد(ماه نهم) که شروع
و پایان ِاین ماه ، بین دو تا یکِ مهم قرار دارد : روز اول ماه که باید به یقین ،
نیت روزهی اول ماه شود و اگر با شک، نیت شود و بعد معلوم شود که آخر ماه شعبان
است ، روزه حرام میشود (به همین دلیل، اگر مطمئن نباشند باید نیت یوم الشّک کنند).
پس ماه رمضان با شروع یک، جواز ورودی از باب الله را به مؤمنین میدهد. که همان
باطن قرآن مطهر از ورودی سورهی مبارکه حمد است که در واقع جان ِ30 جزء قرآن است.
و روز
آخر هم ، باید به یقین وارد روزِ اول ماه شوال شود و آن، عیدفطر است و اگر کسی
روزعید فطر را به شک روزه بگیرد حرام است.
بین
این دوتا یکـِ حرام ، باید تمام ماه را روزه بگیریم که در واقع روزهی اصلی ، روزه
از گناه است پس ماه رمضان حریم دارد . روزه واقعی یعنی گناه نکردن! یعنی
کمال از حیوانیت به حقیقت انسانیت رسیدن ، و حقیقت روزه یعنی انسان کامل.
همانطورکه
انسان در بدو تولد پاک از گناه به دنیا میآید و تا بلوغ احکامی، خداوند او را پاک
قرار میدهد و بیگناه است اما از روزی که به سنّ بلوغ میرسد و رعایت احکام بر او
واجب میشود باید با نیت صحیح و اطمینان قلبی و ایمان کامل ، بنده و عبد و مطیع
خالصانهی پروردگارش شود.در واقع ورود به شهرالله پیدا میکند که حقیقتِ روزه باید
شامل حالش شود و تا روزیکه عمرش تمام میشود ، هرگز افطار به گناه نداشته باشد و
دوباره با همان پاکی که بدنیا آمده از دنیا برود. البته پاکی از دنیا رفتن با پاکی
متولدشدن ، بسیار تفاوت دارد و قابل مقایسه نیست! چراکه پاکی بدنیا آمدن برای
کافر، یهودی، مسلمان و تمام ادیان است اما پاک از دنیا رفتن، مخصوص انسانهای خالص
و مخلصی است که راهی جز بندگی خدا انتخاب نکردند و توفیق بزرگی یافتهاند.(اللهم
الرزقنا)
پس
برای اینکه دو روز اول وآخر عمر شبیه هم باشد(پاک از گناه باشیم)باید تمام عمر،
گناه نکرده باشیم مثل معصومین(ص)که هرگز در دنیا افطار به گناه نداشتند و همه
روزه(ازگناه) از دنیا رفتند و آن سرا برای ایشان عید فطر است(خوشا آنان که دائم در
نمازند).
پس
قرآن ، باطن ماه رمضان است و تماما مطهر است. به همین دلیل غذای روحانی ماه
رمضان ،قرآن میباشد و باطنش مقام حج است(در ادعیه ماه رمضان مرتب از خداوند
کریم میخواهیم:اللهم ارزقنی حجّ بیتک الحرام فی عامی هذا و فی کلّ عام... چرا که
دو تا 1 کنار هم عدد11را نشان میدهد که برابرحج است اما این دو تا یک هرگز باهم جمع
نمیشوند زیرا یک به واقع در خانه خدا حقیقت وحدانیت پروردگارعالم است و الفِ وجود
مقام چهارده نور مقدس(ص) که طواف وحقیقت مقام مقدس عبودیت و بندگی و طواف واقعی و
جان حج را دارند ). برکات نزولش قدر و حقیقت قدر، تمام قرآن عزیز است و ظرفِ قدر،
قلب وجود مقدس امام معصوم(ص) است که همهی 14معصوم(ص)حقیقت روزه و ظرف کلّ قرآن کریم هستند.
قرآن؛کتاب
الله ،ائمه(ص)؛آل الله و رمضان؛شهرالله است و
تنها ماهی که نامش در قرآن آمده است(آیه185 سورهی مبارکه بقره:شهر رمضان
الذی انزل فیه القرآن...) و سید همهی ماههای سال قمری میباشد.
نکته
دیگر اینکه ماه رمضان ماه نهم است و عدد 9 چنانچه درکتاب عرفان سجده(بلوغ
9)نوشتهام سلطان اعداد است(فقط اشاره کنم که چرا 9 سلطان اعدادشد؟ زیرا هر عددی
در9 ضرب شود درانتها جمع ارقامِ جوابش هم 9 میشود...).ماه رمضان هم سلطان همهی
برکات و عنایات ، باطن عمردنیا وآخرت است و واقعاً نزول قدر است که هر کس تا به
بلوغ 9 نرسد، قدر را نمیشناسد.
اما
زیبایی دیگرش اینکه 9=عدد ابجدحرف " ط " که از حروف استعلاست و
طلب به اعلا رفتن میکند(انسان بدون روزهی حقیقی به اعلا نمیرود). صفت
این حرف انطباق است و تمام عالم در انطباق قرار دارد ؛همه طبقات،تمام سکنات ،هیچ
ساختمانی بدون انطباق آجرها و مصالحش راست قامت و مقاوم نمیایستد.
پس 11
ماه سال را باید در انطباق ِ ماه رمضان قراربگیریم تا سالم و مقاوم و پاک بمانیم.
و همینطور از روزیکه به سنّ تکلیف میرسیم(رعایت احکام بر ما واجب میشود) تا
بمیریم باید در انطباق روزه از گناه ، پشت سر امام معصوم (ص) قرار بگیریم تا شیعهی
واقعی بمانیم تا بمیریم و محشور شویم.
درواقع
11 ماه درکنار 1 ماه رمضان میشود 111 ،آنگاه عیدفطر میشود
یعنی رسیدن به گنج فطرت که همان، الفِ وجود است.
برای
همهی ما انسانهای گنهکار فرصتی است تا در بین دو یکِ مقدس ماه رمضان ، به حقیقت
قدر و به عمل به باطن قرآن کریم و گرفتن نمرهی یکِ بندگی از امام زمانمان که خود
، درجه یکِ عالم و حجت خداست ، به 111 یعنی الف وجود خود برسیم ، اینجا مقام تقرب
و تکرم است.
پس قرآن
هم باطن روزه است و بین دو تا یک قراردارد که متذکرشدم و خودِ قرآن ، قامت الف
انسان کامل است پس میشود111(الف). و خداوند کریم میفرماید:لا یمسّه الّا
المطهّرون.
خیلی
زیباست که کتاب آسمانی ما ؛ قرآن عزیز هم مقام 9 را در بین کتب آسمانی دارد. خداوند
سبحان ، باطن 104 کتاب آسمانی و 1001 اسماء حسنی خود را درقرآن؛کلام الله خود قرارداد و نفوذ مخلوق را بر آن بست.
عدد ابجد
کلمه قرآن=351 که جمع ارقامش 9 میشود(9=1+5+3)که همهی عالمیان اگر بخواهند در
دنیا و آخرت به رضای خداوند و قرب او برسند باید با عمل خالصانه و نیت بندگی
خداوند سبحان و اعلا مرتبه به آیات قرآن منطبق شوند.
عددابجد
رمضان=1091 (11=1+9+0+1 و 11=هو=دوا
که در واقع دوای عمرِ ما،روزه است که حقیقت رمضان میباشد). 1000، بلوغ
کامل تمام اعداد است که برابر عدد ابجد حرف"غ" میباشد و حروفِ غین همان
حروف غنی؛اسم مبارک پروردگار عالم است .91 ، برابر عدد ابجد"کامل"
است یعنی خداوند غنی بذات، ماه رمضان را بالاترین بلوغ به کمال رسیدن برای بندگانش
قرارداد،ضمن اینکه ماه رسیدن بالاترین معجزهی عالم ؛ قرآن به بالاترین ظرف تطهیر عالم؛
قلب انسان کامل؛ امام زمان ولی الله الاعظم(ص) است که ایشان حقیقت قدر هستند.
جایگاه
عددی رمضان=74 است (11=4+7 که 11=هو=حج=دوا) که برابر با عدد ابجد کلمه دلیل و سید
میباشد(74=دلیل=سید) . پس ماه رمضان سیّد همه ماههای سال است زیرا نامش
در قرآن آمده و نهمین ماه است. و هم دلیل به حقیقت حج و هو و قرب و قبولی و
به عید فطر رسیدن است.
پس در
صفحهی آخر جزء 30 خداوند خواست ، کلام مبارکش به سورهی اخلاص(توحید) برسد و
بندگانش بعد از خواندن 111 سوره مبارک به اخلاص (صد و دوازدهمین سوره)وصل شوند.
یعنی انشاءالله اول باید به الفِ وجود (111) برسیم که همان باطن روزه وجان
قرآن است تا در مرحلهی بعدی جزء
مخلصین درگاه احدیت (جل جلاله) شویم. 112 برابر با 4 تا 28 تا است و
درواقع تمام عمر ما شامل 4 فصل است(کودکی،جوانی،میانسالی،پیری)که درهر فصل باید
28 حرفِ عملمان منطبق با قرآن باشد تا به اخلاص برسیم.انشاالله
به
نظر این حقیر همهی این زیباییها، خبر عظیم(نباء) است.
چرا به
نویسندهی کتاب،مؤلف میگویند؟! زیرا او آنچه در گنج ِ الف ِوجودش میبیند با قلم
ظاهر بر لوح کتاب مینویسد. پس امیرالمؤمنین علی(ع)را بشناس که الواح طیبهی تمام
114 سوره قرآن مجید؛کلام الله اکبر را بر لوح صفحهی کتاب الله،کتابت فرمود! بابی انت
و امّی و نفسی یا امیرالمؤمنین(ص)