نادرحبیب الهی«ریش سفید»

نادرحبیب الهی«ریش سفید»

نادرحبیب الهی«ریش سفید»

نادرحبیب الهی«ریش سفید»

من با که گویم این که بهارم خزان شده


من با که گویم این که بهارم خزان شده


ماهم به خاک تیره غربت نهان شده


بانوی بی نشان که به هرسو نشان ز اوست


رفت از برم به قامت همچون کمان شده

 


بر عالمیان رحمت رحمان زهراست


بر عالمیان رحمت رحمان زهراست


در هر دو جهان سرور نسوان زهراست


نوری که دهد شاخه ی طوبی از اوست


کوثر که خدا گفته ، به قرآن زهراست


الا ای چاه ! یارم را گرفتند


الا ای چاه ! یارم را گرفتند


گلم ، باغم ، بهارم را گرفتند


میون کوچه‌ها با ضرب سیلی


همه دار و ندارم را گرفتند

 

امام زمانی ها....


منم زینب که بی دلدار مانده ست


به قلبم خون به چشمم خار مانده ست


نگاهم خیره می ماند همیشه


به آن خونی که بر دیوار مانده ست.

 

 

هر سینه که دوستدار زهراست


هر سینه که دوستدار زهراست


آشفته و بی قرار زهراست


گنجینه ی هفت آسمان ها


در سینه ی خون نگار زهراست


از شرح کرامتش همین بس


عالم همه وامدار زهراست