فقط هفت سال قحطی غذا بهانه ای شد که یوسف از غیبت خویش کوتاه آمد
"ای امام زمان (عج)"...
ده ها سال قحطی ایمان ما برای زمینی شدنت کافی نیست؟....
اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَةِ بنِ الحَسَن ،
صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ ،
فِی هَذِهِ السَّاعَةِ وَ فِی کُلِّ سَاعَةٍ ،
وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِیلًا وَ عَیْناً ،
حَتَّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلا" ،
خدایا ، در این لحظه و در تمام لحظات ،
سرپرست و نگاهدار و راهبر و یارى گر و راهنما و دیدبان ولىّات ،
حضرت حجّة بن الحسن ،
که درودهاى تو بر او و بر پدرانش باد ،
باش، تا او را به صورتى که خوشایند اوست ،
و همه از او فرمانبرى مىنمایند ،
ساکن زمین گردانیده ،
و مدّت زمان طولانى در آن بهرهمند سازى ،
امام
علی (ع) : روزی امیر المومنین (ع) خدمت حضرت محمد (ص) شرفیاب شد پیغمبر
پرسید : در چه حالی هستی ابوالحسن ؟ عرض کرد : در حالیکه هشت طلبکار دارم : خدا واجبات طلب می کند . شما سنت از من می خواهید . نویسندگان عمل راستگوئی . فرشته
مرگ از من روح می خواهد . خانواده از من غذا می خواهد . شیطان از من گناه
می خواهد . نفس از من لذت می خواهد . و دنیا تمایل و رغبت . کتاب نصایح
شهر آبستن غم هاست خدا رحم کند
شهر این بار چه غوغاست خدارحم کند
بوی دود است که پیچیده ، کجا میسوزد ؟
نکند خانه ی مولاست خدا رحم کند
همه ی شهر به این سمت سرازیر شدند
در میان کوچه دعواست خدا رحم کند
هیزم آورده که آتش بزنند این در را
پشت در حضرت زهراست خدا رحم کند
همه جمع اند و موافق که علی را ببرند
و علی یکه و تنهاست خدا رحم کند
بین این قوم که از بغض لبالب هستند
قنفذ و مغیره پیداست خدا رحم کند
مادر افتاد و پسر رفت زدست ، درد این است
چشم زینب به تماشاست خدا رحم کند
مو پریشان کند و دست به نفرین ببرد
در زمین زلزله برپاست خدا رحم کند
ماجرا کاش همان روز به آخر می شد
تاز آغاز بلاهاست خدا رحم کند
غزلم سوخت دلم سوخت دل آقا سوخت
روضه ی ام ابیهاست خدا رحم کند
می خواست با علی سوی مسجد رود ولی محبتت چشمه ایست ازجنس نور""..."
دردا که تازیانه ی غنفز امان نداد
می خواست که دهد جان به بشت در
جون بی کسی علی دید جان نداد
هرقهرمان کند به نشان خود افتخار
ولی زهرا نشان خود به علی هم نشان نداد
هم ارادت، هم سلام از راه دور
دوستان همه نابند طلا سیری چند؟
درد از همه شان دور . بلا سیری چند؟
بی گل روی عزیزان نفسم می گیرد
بی حضور رفقا صلح و صفا سیری چند؟
دوستان خانه مادر بزرگه سلام . ببخشید نرسیدم پیشتون بیام یکم اذیت کنم
به قول عزیزی : مادر دو بخش است"ما" و"در" وهرچه ما میکشیم از بخش دوم است"در"ایام فاطمیه را پیشاپیش به همتون تسلیت میگم.... یاعلی
اللهم العن قاتلیک یا فاطمه الزهرا
سه
نفر در تقسیم 17 شتر با هم نزاع می کنند . اولی مدعی 1/2 دومی 1/3 و سومی
1/9 از شترها بودند و به هر ترتیب که می خواستند شتر ها را تقسیم کنند
نتوانستند یعنی :
17*1/9=1.8 17*1/3=5.6 17*1/2 =8.5
هیچ یک از علمای وقت نتوانستند مشکل آنان را حل کنند موضوع را نزد علی (ع )می برند.....
ایشان یک شتر خود را به آن 17 شتر اضافه می کند ، سپس 2/1 آن یعنی 9 شتر را
به اولی و 3/1 که 6 می شود را به دومی و 9/1 آن را که 2 می شود به سومی می
دهد و جمع کل شترهای تقسیم شده 17 نفر می گردد. و در نتیجه یک شتر باقی
مانده خود را نیز بر می دارد .