نادرحبیب الهی«ریش سفید»

نادرحبیب الهی«ریش سفید»

نادرحبیب الهی«ریش سفید»

نادرحبیب الهی«ریش سفید»

گمان....


و آنهایی که نمی توانند موسیقی را بشنوند

گمان می برند کسانی که می رقصند دیوانه اند....


داس

داستان عجیبی ست...

دستی که داس را برمیدارد

همان دستی ست که روزی گندم کاشته بود



دیوار زندان...


کودکی که دارد از در و دیوار ِ / رویا هایش بالا میرود

و پیرمردی که از سر ِ بی کسی / با عصایش تانگو میرقصد...

کاش با آن پیرمرد کنار می آمدم تا به کودک بگوید :

دیوار ِ زندان / بالا رفتن ندارد

هومن شریفی