جهل چیست ؟؟؟ آنچه دیگران دارند و ما نداریم
پندار نادرستی که انسان را از خود دور تا آنکه بی خود می کند .
شخصی که قصد به جهل کشیدن ما و آگاهی ما را دارد ، برای تکذیب
کردنحقیقت ها از برهان های به ظاهر عقلانی و منطقی استفاده می کند .
و این از ویژگی های هر انسان است که بتواند
مستقل و بدون تاثیر پذیری از خواسته های درونی خود
و نیروهای مخالف و یا موافق خارجی
و بهره گیری از دانش دیگران ،
هر مسئله و یا موضوعی را تحلیل و بررسی و تفکیک و تجزیه کند ،
تا به حقیقت برسد .
که لازمه رسیدن به آگاهی از هر حقیقتی
داشتن عزت نفس و استقلال فکری است .
در غیر اینصورت انسان همچون گیاهی که ریشه هایش در اصل خود سست تر شود
تا آنکه برای همیشه از اصل خود جدا می شود و در فضا معلق ...
اجازه ندهیم ، دیگران ما را به جهل گرفتار کنند
به جهلی که بسیار شبیه آگاهی طراحی شده است تا بتواند ما را گمراه کند و
به گونه ای نشان می دهد که گویی ما تا کنون در جهل بودیم و تا کنون از حقوق
انسانی خود دور مانده و چه حسرت ها در ما ایجاد می کند
که حاصل این حسرت ها ، خشم ، کینه و تفرقه و دشمنی است ،
در حالیکه ما گمان می کنیم که در آگاهی هستیم در جهلی فرو می رویم
که نمی گذارد برای رسیدن به حقیقت ها کند و کاو کنیم
راه روشن است . اما آنهایی که در جهل خود گرفتار شدن
و این جهل را آگاهی می دانند ، بی راهه را ، راه می پندارند
خود را روشنفکر می دانند و بر همین باور جهل خود را نشر و انتقال
می دهند . اینان همان هایی هستند که بر فهم و دانسته های خود
بیش از اندازه تکیه کرده اند و باور دارند که در آنها تعصب ایجاد شده
این گونه اشخاص در گذشته های دور و نزدیک بشر را به جهل کشانده
و هم اکنون هم هستند و بدیعی است در آینده هم باشند .
تشخیص درست از نادرست در داشتن عزت نفس و استقلال فکر ماست
مراقب خودآگاه و ناخودآگاه خود باشیم
و با تشخیص درست مانع به جهل رسیدن خود شویم .
همچنین اشخاصی هستند که برای رسیدن به خواسته های درونی خود
راهی جز گمراه و سرگرم کردن انسان ها به خواسته های درونی همچون
شهوت در هوس و ثروت و مقام و بی قید و بندی و ... ندارند
و به همین منظور از جهل همان اشخاص جاهل مدعی آگاهی و روشنفکری
برای پیشبرد هدف خود استفاده می کنند
این اشخاص هم هدف خود را به حق می دانند
و آن را ، رهایی و یا آزادی تعریف می کنند .
در گذشته ها ، برای کدر کردن روشنی حقیقت و ایجاد ابهام و تردید در
اصل حقیقت ، تعاریف ، الگوها و کاراکترهایی نادرست به حقیقت نسبت
داده اند و آن را با ترویج در باورها ، نشانده اند که متاسفانه نسل به نسل گشته
اما خوشبختانه در زمان حال شاید نیمی از این کج فهمی ها و نادرستی های
وصله به حقیقت ، تشخیص داده شده و پیروی نمی شود.
مراقب باشیم ، گاهی برای به جهل کشیدن ما
از همین وصله های نادرست و کج فهمی ها ، استفاده می کنند تا حقیقت را
معیوب نشان دهند و این وصله های نادرست و کج فهمی ها را از
نقطه ضعف های حقیقت تعریف میکنند .
متاسفانه جهل بعضی و یا بیشتر پیشینیان ما این کج فهمی ها و وصله های
نادرست را پذیرفته و در عمل به کار گرفته بودند
اما ما می توانیم و باید حقیقت را تحلیل و بررسی کنیم و
این کج فهمی ها و وصله های نادرست را از حقیقت تفکیک و تجزیه کنیم
تا در جهل عصر گذشته و عصر حال و آینده گرفتار نشیم
و این همان داشتن استقلال فکری است .
عزت نفس ما را از پذیرفتن و باور هر چه غیر انسانی و نادرست است باز میدارد
و به ما در نگهداری ارزش های انسانی خود کمک میکند
عزت نفس از شناخت خود و خالق خود و جهان هستی به وجود می آید .