نادرحبیب الهی«ریش سفید»

نادرحبیب الهی«ریش سفید»

نادرحبیب الهی«ریش سفید»

نادرحبیب الهی«ریش سفید»

حرف من


قصه از حنجره ایست که گره خورده به بغض

صحبت از خاطره ایست که نشسته لب حوض

یک طرف خاطره ها!

یک طرف پنجره ها!

در همه آوازها! حرف آخر زیباست!

آخرین حرف تو چیست که به آن تکیه کنم؟

حرف من دیدن پرواز تو در فرداهاست

اینقدر بی رحمانه رفتار نکنیم !! (عاشقانه ای زیبا)


دل آدم ...چه گرم می شود گاهی ساده... به یک دلخوشی کوچک...


به یک احوالپرسی ساده...

به یک دلداری کوتاه ...

به یک "تکان سر"...یعنی...تو را می فهمم...


... به یک گوش دادن خالی ...بدون داوری!

به یک همراهی شدن کوچک ...

به حتی یک همراهی کردن ممتد آرام ...

به یک پرسش :"روزگارت چگونه است ؟"


به یک دعوت کوچک به صرف یک فنجان چای !

... به یک وقت گذاشتن برای تو...

به شنیدن یک "من کنارت هستم "...

به یک هدیه ی بی مناسبت ...

به یک" دوستت دارم "بی دلیل ...
 
اینقدر بی رحمانه رفتار نکنیم !! (عاشقانه ای زیبا)


به یک غافلگیری:به یک خوشحال کردن کوچک ...

به یک نگاه ...

به یک شاخه گل...

دل آدم گاهی ...چه شاد است ...

به یک فهمیده شدن ...درست !


به لبخند!

به یک سلام !

به یک تعریف به یک تایید به یک تبریک ...!!!


و ما چه بی رحمانه این دلخوشی های کوچک و ساده را از هم هم دریغ میکنیم و تمام محبت و دوست داشتن مان را گذاشته ایم کنار تا به یک باره همه آنها را پس از مرگ نثار هم کنیم

پــــــَــــــــر !



  جـــز تـ ـ ـ ـو 


تـــمام  دنیـــا ...

پــــــَــــــــر !


می دانی؟


دلم بالکنی می خواهد رو به شهر...

و کمی باد خنک و تاریکی!

یک فنجان بزرگ قهوه...

یک جرعه تو...

یک جرعه من!

و سکوتی که در آن دو نگاه گره خورده است...

بی کلام!

می دانی؟

دلم یک من می خواهد برای تو

و یک تو تا ابد برای من...!


50601446223433276028.gif

✘ خـــــــــــدایـــــا ✘

خدا جونم...

خودت که میدونی چقدر دوستت دارم، مگه نه؟

خدایــــــــــــــا...


امروز را مهمان قلبم باش


امروز پای سفره ی درد دلهای من باش

رهایـــــــم نکـــــــن!

خـــــــــدایا بیش از همیشه دلتنگم ...

به اندازه ی تمام روزهای نبـــــــــــودنم

...



"دلتـنـگــــــم"

خــــــــــــــــدایا ...!خسته ام میفهمی

من اینجـــــــــــــــــــــــا...

دلـــــــــــــــم سخت معجــــــــــــــــــــزه می خواهد
...!!!

دلشکسته ام خدای من میشنوی!!!

میدانم که حرفهایم بوی ناشکری میدهد"

خــــــــــــدای من !

نه اونقدر پاکم که کمکــــم کنی و نه اونقدر بدم که رهـــام کنی...

میــــــــون این دو گمم !

هم خــــودم رو و هم تــــــو رو آزار میدم...

هر چه قدر تلاش کردم نتونستم اونـــــــــی باشم که تو خواستی...

و هــــــرگز دوست ندارم اونی باشم که تو رهـــــــام کنی...

انقدر بــی تو تنهــــــام که بی تو یعنی “هیــــچ” یعنی “پـــــوچ” !

  خـــــــــدایا هیــــــــچ وقت تنها رهــام نکن ....


خدایا نگاه بارانیت را از من برنگیر!

این روزها بدجور دلم برایت تنگ میشود!

دوست دارم کنارم بنشینی و به "گریه هایم" لبخند بزنی

دوس دارم برایم از روزهای خوب وعده دهی

خدای من

آمده ام که بگویم دلم برای خنده های بی غصه تنگ شده
...

 در پایان حرفهایم...

تا جایی که یادمان هست :

همیشه ما رو از "چوب خدا" ترسوندن ولی حتی!!!

یه نفر هم به "بوس خدا" امیدوارمون نکرد
!!!

نمی دونم چرا
!

ولی شما دیگه به آیندگان فقط "چوب خدا" رو یاد ندین!!!