نادرحبیب الهی«ریش سفید»

نادرحبیب الهی«ریش سفید»

نادرحبیب الهی«ریش سفید»
نادرحبیب الهی«ریش سفید»

نادرحبیب الهی«ریش سفید»

نادرحبیب الهی«ریش سفید»

آیاتی را از قرآن در اثبات امامت امام علی(ع) بیان فرمائید؟


آیاتی را از قرآن در اثبات امامت امام علی(ع) بیان فرمائید؟



پاسخ اجمالی

 

بهترین راه اثبات امامت امام علی(ع) برای اهل سنت، تمسک به قرآن و روایاتی که در توضیح آنها در کتب خودشان نقل شده است، می باشد و البته بدیهی است که انسان باید حقیقت جو باشد تا به توجیهات ناصواب و غیر عقلانی متوسل نشود و چشم را به روی حقیقت نبندد.

 

 

در قرآن مجید آیات فراوانی است که با استفاده از احادیثی که از پیامبر اکرم (ص) در شأن نزول آنها وارد شده است، امامت امام علی (ع) را اثبات می نمایند.

 

 

به آیاتی چند توجه فرمایید:

 

 

1. آیه تبلیغ: «یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک...[i]» که طبق روایات معتبر از اهل سنت در جریان غدیر خم نازل شده است و در این روز تاریخی پیامبر(ص) با اعلام ولایت و جانشینی حضرت علی(ع) رسالت خود را تکمیل فرمود.

 

 

2. آیه ولایت: «انما ولیکم الله و رسوله و الذین امنوا الذین یقیمون الصلاة...[ii]» که ولایت حضرت علی (ع)[iii] در کنار ولایت خدا و رسول(ص) قرار داده شده است.

 

 

3. آیه اولی الامر: یا ایها الذین امنوا اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم...[iv]» که اطاعت از اولی الامر را به نحو مطلق واجب کرده است، و از این الزام مطلق بدست می آید که امام باید معصوم باشد لذا غیر از حضرت علی(ع) که از عصمت برخوردار نیست، نمی تواند امام باشد. علاوه روایاتی که از کتب اهل سنت در ذیل این آیه به معرفی حضرت علی(ع) به عنوان امام و جانشین پیامبر (ع) پرداخته است، بیش ار اندازه است .

 

 

4. آیه صادقین: یا ایها الذین امنوا اتقوا الله و کونوا مع الصادقین...[v]» که می فرماید: ای اهل ایمان، تقوا داشته و با صادقین باشید و در روایات بیان شده است که: منظور از صادقین حضرت علی(ع) و اهل بیت پیامبر(ص) می باشند.

 

 

 

[i] . مائده، 67.

 

[ii] . مائده، 55.

 

[iii] چون طبق روایات معتبر آنکه در رکوع انگشترش را به سائل داد حضرت علی (ع) بوده است.

 

[iv] . نساء، 59

 

[v] . توبه، 119.

 

پاسخ تفصیلی

 

تمسک به قرآن و روایاتی که در توضیح آنها در کتب اهل سنت نقل شده است، بهترین راه برای اثبات امامت امام علی(ع) برای اهل سنت می باشد. در این راستا باید ببینید دلالت و مفاد آیه چیست و برای فهم مفاد و مدلول آیات، توجه به قرائن لفظیه و حالیه و روایاتی که شان نزول، تفسیر، مصداق آیات را بیان می کنند، از اهمیت ویژه ای برخوردارند.

 

 

در قرآن مجید آیات فراوانی داریم که به بیان و اثبات امامت حضرت علی (ع) و دیگر ائمه طاهرین دلالت دارد. و البته دلالت این آیات[1] با توجه به احادیث بسیار زیاد (متواتر) است که از رسول گرامی اسلام در شأن نزول این آیات وارد شده است. احادیثی که مورد قبول شیعه و سنی است، ما در اینجا به چند آیه اشاره می کنیم[2]:

 

 

1. آیه تبلیغ: ای پیامبر! آنچه را از سوی پروردگارت نازل شده است به طور کامل (به مردم) برسان، و اگر انجام ندهی، رسالت او را انجام نداده ای، و خداوند تو را از (خطرهای احتمالی) مردم نگاه می دارد، و خداوند جمعیت کافران لجوج را هدایت نمی کند»[3].

 

 

خداوند متعال پیامبرش را با شدت هر چه تمامتر امر فرمود که رسالت خود را ابلاغ نماید و طبق روایات، پیامبر اکرم (ص) به دنبال نزول این آیه، در جایی به نام غدیر خم، حضرت علی(ع) را به جانشینی خود برگزید.[4]

 

 

جریان غدیر در سال آخر عمر پیامبر اکرم (ص) در حجة الوداع اتفاق افتاد و آن حضرت، با بیان «... من کنت مولاه فهذا علی مولاه...» یعنی …هر کس من مولای او هستم علی مولای اوست و...، به امامت علی بن ابیطالب تصریح فرمود و رسالت خود را ابلاغ فرمود.

 

 

این واقعه توسط عده ی زیادی(110 نفر) از صحابه[5] پیامبر اکرم(ص) و همچنین از 84 نفر از تابعین و 36 نفر از دانشمندان و مؤلفین، نقل شده است. علامه امینی با مدارک و دلایل محکم از منابع معروف اسلامی(اهل سنت و شیعه)، در کتاب شریف الغدیر تمامی این نقل ها را آورده است.

 

 

2. آیه ولایت: «ولی و سرپرست شما تنها خداست و پیامبر او، و آنها که ایمان آورده اند و نماز را به پا می دارند و در حال رکوع زکات می پردازند[6]».

 

 

بسیاری از مفسران و محدثان گفته اند که این آیه در شأن علی (ع) نازل شده است.

 

 

«سیوطی» از دانشمندان اهل سنت در تفسیر «الدر المنثور» در ذیل این آیه از «ابن عباس» نقل می کند که: «علی (ع) در حال رکوع نماز بود که سائلی تقاضای کمک کرد و آن حضرت انگشترش را به او صدقه داد، پیامبر (ص) از سائل پرسید: چه کسی این انگشتر را به تو صدقه داد؟ سائل به حضرت علی (ع) اشاره کرد و گفت: آن مرد که در حال رکوع است»، در این هنگام این آیه نازل شد.[7]

 

 

همچنین از دانشمندان اهل سنت «واحدی[8]» و «زمخشری[9]» این روایت را نقل کرده و تصریح کرده اند که آیه «انما و لیکم الله ...» درباره حضرت علی (ع) نازل شده است.

 

 

فخر رازی در تفسیر خود از عبدالله بن سلام نقل می کند، هنگامی که این آیه نازل شد، من به رسول خدا (ص) عرض کردم که با چشم خود دیدم که علی(ع) انگشترش را در حال رکوع به نیازمندی صدقه داد به همین دلیل ما ولایت او را می پذیریم! وی همچنین روایت دیگری نظیر همین روایت را از ابوذر در شأن نزول این آیه نقل می کند.[10]

 

 

طبری نیز در تفسیر خود روایات متعددی در ذیل این آیه و شأن نزول آن نقل می کند که اکثر آنها می گویند: درباره حضرت علی(ع) نازل شده است.[11]

 

 

مرحوم علامه امینی (ره) در کتاب الغدیر، نزول این آیه درباره حضرت علی را با روایاتی از حدود بیست کتاب معتبر از کتاب های اهل سنت، با ذکر دقیق مدارک و منابع آن، نقل کرده است.[12]

 

 

در این آیه، ولایت حضرت علی(ع) در ردیف ولایت خدا و پیامبر(ص) قرار داده شد.

 

 

3. آیه اولی الامر: «ای کسانی که ایمان آورده اید اطاعت کنید خدا را و اطاعت کنید رسول خدا (ص) و اولی الامر از خودتان را[13]».

 

 

از سویی دانشمندان[14] گفته اند که آیه اولی الامر درباره حضرت علی (ع) نازل شده است.

 

 

مثلا «حاکم حسکانی» حنفی نیشابوری (مفسر معروف اهل سنت) در ذیل این آیه پنج حدیث نقل کرده که در همه آنها عنوان «اولی الامر» بر علی (ع) تطبیق شده است.[15]

 

 

در تفسیر «البحر المحیط» نوشته «ابوحیان اندلسی مغربی» در میان اقوالی که درباره اولی الامر نقل کرده از مقاتل و میمون و کلبی (سه نفر از مفسران) نقل می کند که منظور از آن، ائمه اهل بیت (ع) هستند.[16]

 

 

«ابوبکر بن مؤمن شیرازی» (از علمای اهل سنت) در رساله «اعتقاد» از ابن عباس نقل می کند که آیه فوق درباره حضرت علی (ع) نازل شده است.[17]

 

 

از سویی دیگر در این آیه شریفه با سبک و سیاق واحد و عدم تکرار لفظ (اطیعوا)، اطاعت خدا و رسول و اولی الامر واجب شده است و از این جهت اولی الامر معصوم است (و الا دستور به اطاعت از آنها به نحو اطلاق معنی نداشت) همانطوریکه خدا و پیامبرش معصومند. و طبق آنچه در روایات آمده، معصومین منحصر در امامان شیعه اند.

 

 

آنچه بیان شد تنها بخشی از احادیثی بود که از کتب اهل سنت و راویان مورد قبول آنان و همچنین از کتب شیعه تنها درباره سه آیه، از آیاتی که درباره ولایت و امامت حضرت علی (ع) نازل شده است بیان گردیده و پیرامون این آیات و آیات دیگر نکات قابل توجه دیگری در میان کتب اهل سنت وجود دارد که برای اطلاع بیشتر باید به کتاب های معتبر مراجعه کرد.

 

 

غیر از این سه آیه که به صورت مختصر ذکر شد، آیات دیگری نظیر: آیه صادقین: «یا ایها الذین امنوا اتقوا الله و کونوا مع الصادقین[18]»و آیه قربی: «قل لا اسئلکم علیه اجراً الا المودة فی القربی[19]» نیز مستقیماً به ولایت و امامت حضرت علی (ع) و دیگر ائمه پرداخته است که در روایات پیامبر اکرم که در کتاب های اهل سنت و شیعه نقل شده، آمده است.

 

 

علاوه بر این آیات، آیات دیگری، بازگو کننده ی فضیلتی از فضیلت های حضرت علی (ع) و برتری آن حضرت بر سایر صحابه و یاران و نزدیکان پیامبر اکرم(ص) است. حال با استناد به حکم عقل که تقدیم «مرجوح» بر «ارجح» را قبیح می شمارد، می توان نتیجه گرفت که امامت و جانشینی پیامبر اکرم (ص) حق حضرت علی (ع) است.

 

 

برای مطالعه بیشتر می توانید به تفسیر پیام قرآن، زیر نظر آیت الله مکارم شیرازی، جلد 9 (امامت و ولایت در قرآن مجید، صفحه 177 به بعد) مراجعه فرمایید.

 

 

 

[1] برای آگاهی از اینکه چرا نام امامان به صراحت در قرآن نیامده است، مراجعه شود به نمایه: نام امامان‏علیهم السلام در قرآن.

 

[2] برای آگاهی بیشتر مراجعه شود به نمایه: دلایل اعتقاد به امامت و امامان.

 

[3] . مائده، 67. برای آگاهی بیشتر مراجعه شود به نمایه: اهل سنت و آیه تبلیغ.

 

[4] . مکارم شیرازی، پیام قرآن، ج 9، امامت در قرآن، ص 182 به بعد.

 

 [5]ابوسعید خدری، زیدین ارقم، جابر بن عبدالله انصاری، ابن عباس، براء بن عازب، حذیفه، ابوهریرة، ابن مسعود و عامر بن لیلی، از آن جمله اند.

 

[6] . مائده، 55.

 

[7] . الدرالمنثور، ج 2، ص 293.

 

[8] . اسباب النزول، ص 148.

 

[9] . تفسیر کشاف، ج 1، ص 649.

 

[10] . تفسیر فخر رازی، ج 12، ص 26.

 

[11] . تفسیر طبری، ج 6، ص 186.

 

[12] . الغدیر، ج 2، ص 52 و 53.

 

[13] . نساء، 59.

 

[14] در تفسیر برهان نیز ده ها روایت از منابع اهل بیت (ع) در ذیل این آیه آمده است که می گوید: آیه مزبور درباره علی (ع) یا آن حضرت و سایر ائمه اهل بیت (ع) نازل شده و حتی در بعضی از روایات نام دوازده امام (ع) یک یک آمده است. تفسیر برهان، ج 1، ص 381 – 387.

 

[15] . شواهد التنزیل، ج 1، ص 148 تا 151.

 

[16] . بحر المحیط، ج 3، ص 278.

 

[17] . احقاق الحق، ج 3، ص 425.

 

[18] . توبه، 119. در روایات بیان شده است که: منظور از صادقین حضرت علی(ع) و اهل بیت پیامبر(ص) می باشند.( ینابیع المودة ص115 و شواهد التنزیل ج1 ص262)

 

[19] . شوری، 33

از فضایل حضرت علی (ع)


 مقدمه

پروانۀ حق همواره بر گرد شمع وجود علی علیه‌السلام در گردش است، که فرمود: عَلِیٌّ مَعَ الْحَقِّ وَ الْحَقُّ مَعَ عَلِیٍّ یَدُورُ حَیْثُمَا دَار، در ادامه به چند آیه که در کتاب حضرت حق راجع به امام علی علیه‌السلام نازل شده اشاره‌ای خواهیم داشت.

آیه‌ای که فقط حضرت علی «علیه السلام» به آن عمل نمود.

در قرآن آیه‏ای است که فقط و فقط حضرت علی «علیه السلام» به آن عمل نموده است و هیچ کس جز ایشان به این آیه عمل نکرده، فخر رازی در تفسیرش می‏نویسد: از حضرت علی «علیه السلام» روایت شده که فرمودند: در کتاب خدا آیه‏ای می باشد که عمل نکرد به آن احدی بعد از من. من یک دینار داشتم آن را به ده درهم تبدیل کردم، پیش از نجوی با پیامبر دو درهمش را صدقه دادم. پس از آن آیه نسخ شد و لذا هیچ کس به آن آیه عمل نکرد. آیه را با هم می خوانیم:

یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا إِذا ناجَیْتُمُ الرَّسُولَ فَقَدِّمُوا بَیْنَ یَدَیْ نَجْواکُمْ صَدَقَةً ذلِکَ خَیْرٌ لَکُمْ وَ أَطْهَرُ فَإِنْ لَمْ تَجِدُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحیمٌ؛ ای کسانی که ایمان آورده‏اید هنگامی که خواستید با رسول خدا نجوی کنید، قبل از آن صدقه بدهید، این برای شما بهتر و پاکیزه تر است و اگر توانایی نداشته باشید خداوند غفور و رحیم است. (سوره حجرات، آیه 12)

این آیه زمانی نازل شد که گروهی از مردم، خصوصاً از اغنیا مرتباً مزاحم پیامبر می‏شدند و با ایشان نجوی می‏کردند، کاری که مایه اندوه دیگران و کسب امتیاز بی دلیل برای اینان بود بعلاوه موجب تضییع اوقات گرانبهای پیامبر «صلی الله علیه وآله وسلم» می‏شد. این آیه هم آزمونی برای این افراد و هم کمکی به مستمندان و وسیله مؤثری برای کم کردن مزاحمت‌ها بود.

جالب اینکه این دستور تأثیر عجیبی گذاشت و آزمون جالبی شد و همگی جز یک نفر از دادن صدقه و نجوی خودداری کردند و او امیر المؤمنین علی «علیه السلام» بود.

اینجا بود که آنچه لازم بود روشن شود و آنچه مسلمانان باید از این دستور بفهمند و درس بگیرند معلوم شد.اما بعضی با قبول این موضوع اصرار دارند که فضیلت بودن آن را برای امیر المومنین «علیه السلام» انکار کنند، (از جمله فخر رازی) که می‏گوید: اگر بزرگان صحابه به این کار اقدام نکردند نیازی به آن ندیدند، یا وقت کافی نداشتند یا فکر می کردند این کار باعث ناراحتی فقرا می شود و ... .

به نظر می رسد که گویا ایشان در متن آیه بعد دقت نفرموده‏اند که خداوند به عنوان سرزنش می فرماید: أَ أَشْفَقْتُمْ أَنْ تُقَدِّمُوا بَیْنَ یَدَیْ نَجْواکُمْ صَدَقاتٍ فَإِذْ لَمْ تَفْعَلُوا وَ تابَ اللَّهُ عَلَیْکُم‏؛ آیا از فقر ترسیدید که قبل از نجوا صدقه ندادید و بخل کردید؟ حتی در ذیل آیه تعبیر به توبه می‏کند و از این جا روشن می‏شود که اقدام بر صدقه و نجوی با پیامبر «صلی الله علیه وآله وسلم» کار مطلوبی بوده و گرنه سرزنش و توبه نداشت.

مقایسه!

«حلیمه سعدیه» مادر رضاعی رسول خدا «صلی الله علیه وآله وسلم» بود. او دختری داشت به نام حره که از شیعیان و دوست داران حضرت علی «علیه اسلام» بود. در زمان پیری، وی روزی به مجلس «حجاج» رفت. حجاج به او گفت:

شنیده‌ام تو عقیده داری «علی بن ابیطالب علیه السلام» از صحابه برتر است؟ حره گفت: هر که این حرف را زده، دروغ گفته است. زیرا من عقیده دارم که امیر المؤمنین نه تنها بر صحابه، بلکه بر تمام پیامبران به غیر از رسول اکرم «صلی الله علیه وآله وسلم» برتری دارد.

حجاج با شنیدن این اعتراف، جسورانه فریاد زد: وای بر تو! آیا علی «علیه السلام» را از پیامبران اولوالعزم برتر می‏دانی؟

حره پاسخ داد: من او را برتر نمی‏دانم، بلکه خداوند او را بر تمام انبیا برتری داده و به این مورد در قرآن نیز گواهی داده است.

حجاج گفت: اگر بتوانی این موضوع را از قرآن اثبات نمایی نجات می‏یابی و گرنه دستور می‏دهم که در همین مجلس گردن تو را بزنند.

حره: برای اثبات حرفم حاضرم و بر این عقیده پا فشاری می‏کنم.

اما راجع به حضرت آدم «علیه السلام» قرآن می فرماید: چون آن حضرت به درخت ممنوعه نزدیک شد، خداوند عمل او را نپذیرفت، {و حضرت آدم را ظالم خواند.} اما خداوند در قرآن خطاب به حضرت علی «علیه السلام» می‏فرماید: عمل شما خانواده عصمت و طهارت مقبول درگاه پروردگار است.

در جایی دیگر می گوید که خداوند به حضرت آدم «علیه السلام» فرمود: به این درخت نزدیک نشوید. ولی حضرت آدم ترک اولی و به آن درخت نزدیک شد و از میوه آن چید، اما خداوند همه چیز دنیا را برای امیر المؤمنین حلال کرد اما حضرت به دنیا نزدیک نشد.

اما راجع به حضرت نوح «علیه السلام» خداوند در قرآن می‏فرماید: او دارای زن بدکار و کافر بود. در حالی که حضرت علی «علیه السلام» همسری داشت که خداوند رضای خود را در رضای او قرار داده بود.

اما درباره حضرت ابراهیم «علیه السلام» وی به خداوند عرض کرد: خداوندا به من نشان بده که چگونه مردگان را زنده می کنی؟

خداوند فرمود: مگر ایمان نیاورده‏ای؟

حضرت ابراهیم عرض کردند: ایمان آورده‏ام ولی می‏خواهم قلبم مطمئن شود. اما امیر المومنین «علیه السلام» فرمودند: اگر پرده‏ها عقب رود تا غیب را ببینم برای من هیچ فرقی نمی‌کند و به یقینم افزوده نمی‌گردد. یعنی حضرت امیر به قدری به قیامت ایمان دارد که گویی هر لحظه قیامت را می‌بینند.

اما در مورد حضرت موسی «علیه السلام» وقتی خداوند به او امر کرد که برای دعوت فرعون برود حضرت موسی گفت: می‏ترسم مرا بکشد چون یک نفر از آنها را کشته‏ام.

در حالی که در آن شب که کفار تصمیم گرفتند رسول اکرم «صلی الله علیه وآله» را به قتل برسانند و چهل نفر شمشیر زن دور خانه پیغمبر جمع شده بودند، پیامبر اکرم «صلی الله علیه وآله» فرمود: یا علی! آیا جای من می‏خوابی؟

حضرت علی «علیه السلام» عرض کردند: آیا جان شما در امان خواهد بود؟

پیامبر فرمود: آری.

امیر المؤمنین عرض کردند: جان من به فدای شما و حضرت در بستر پیامبر خوابید و نترسید.

درباره حضرت عیسی «علیه السلام» در روایت داریم که حضرت مریم در عبادتگاه زندگی می‏کرد وقتی وضع حملش نزدیک شد ندا رسید که اینجا عبادتگاه است نه زایشگاه. در نتیجه حضرت مریم از مسجد القصی بیرون رفت و در بیابان کنار درختی وضع حمل نمود. اما وقتی مادر حضرت علی «علیه السلام» ایشان را حامله بود پرده کعبه را گرفت و خداوند را به حق مولودش قسم داد، ناگهان کعبه شکافته شد و ایشان در داخل خانه خدا که اکنون قبله مسلمانان جهان است حضرت علی «علیه السلام» را به دنیا آوردند.

به هر صورت حجاج خونخوار و ستمگر به قدری از این سخنان مبهوت شد که علاوه بر اینکه به حره آزاری نرساند بلکه به او خلعت و پاداش هم داد.

کدامین روز؟

پیامبر اکرم «صلی الله علیه وآله» بیست و سه سال به رسالت مشغول بودند، هر سال سیصد و شصت و پنج روز است، پس مجموعاً ایام رسالت پیامبر تقریباً هشت هزار و سیصد و نود پنج روز می‏شود.

در یکی از آیه‏ها نازل شد که:

1-      امروز تمام کفار از شما مسلمانان مأیوس شدند؛ «ألیوم یئس الذین کفروا من دینکم»

2-      امروز دین شما را کامل نمودم؛ «الیوم أکملت لکم دینکم»

3-      امروز نعمتهای خود را بر شما تمام کردم؛ «و أتممت علیکم نعمتی»

4-      امروز مکتب اسلام را برای شما به عنوان یک دین پذیرفتم؛ «ورضیت لکم الاسلام دینا»

آنچه مسلم است، این است که این روز از روزهای عادی نیست بلکه از روزهای مهم و حساس می‏باشد، ما روزهای حساس ایام بعثت را نام می‏بریم تا ببینیم این آیه با کدام یک قابل تطبیق است.

1-      آیا روز اول مبعث است؟

هرگز، زیرا روز اول نه دین کامل شده بود و نه کفار مأیوس شده بودند.

2-      آیا روز تبلیغ علنی اسلام است که پیامبر بعد از سه سال فعالیتهای مخفیانه به فرمان خدا مأمور شد دعوت خود را آشکار کند؟

 هرگز، زیرا آن روز تازه آغاز راه بود و هنوز کاری انجام نگرفته بود.

3-      آیا روز هجرت یا تولد حضرت زهرا «سلام الله علیها» و یا روز فتح، در جنگ بدر است؟

هرگز، زیرا سالها بعد از هجرت و جنگ بدر و تولد حضرت زهرا «سلام الله علیها» بر پیامبر آیاتی نازل می شد و نباید آن روزها را روز اکمال دین دانست.

4-   آیا می‏توان آن روزی را که خدا با این چهار وصف بیان فرموده، روز فتح مکه، در سال هشتم هجرت یا روز تصفیه زائران مشرک مکه، در سال نهم دانست؟

هرگز، زیرا در فتح مکه تنها کفار مکه مأیوس شدند، نه همه کفار، و تازه از سال هشتم تا سال دهم که پیغمبر رحلت فرمود دهها آیه و دستور نازل شد و لذا نمی‏توان سال هشتم را سال اکمال دین و اتمام نعمت دانست.

5-      آیا ممکن است آن روز، روز عرفه‌ای باشد که پیامبر با مردم در حج مشغول انجام مراسم حج بودند؟

هرگز، زیرا انجام مراسم حج همراه پیامبر جزئی از دین است نه تمام دین.

کوتاه سخن آنکه ما باید کنجکاوی کنیم تا ببینیم آن روز کدام است؟ بعد از بررسی روزها بر می‏خوریم به روز غدیرخم که هشت روز بعد از عید غدیر و عید قربان است. تقریباً دو ماه و نیم قبل از وفات پیامبر بود که ایشان با مردم مراسم حج را انجام دادند و بر می‏گشتند که رسیدند به منطقه‏ای که مردم از هم جدا می شدند و اهل هر منطقه‏ای به سوی سرزمین خود باز می‏گشتند که دستور نصب حضرت علی «علیه اسلام» آمد و پیامبر حضرت علی «علیه اسلام» را از طرف خدا برای رهبری امت نصب فرمود و آیه سه از سورۀ مائده نازل شد که:

1-   امروز کفار مأیوس شدند، زیرا تهمت های – شاعر، ساحر و مجنون – کفار نتوانست کاری کند، جنگهای بدر و خیبر و خندق و ... هم به سود اسلام تمام شد و توطئه‏ها هم خنثی گشت، تنها روزنه امید کفار مرگ پیامبر بود چون پیش خود حساب کرده بودند که پیامبر پیر شده و فرزند پسر هم ندارد و جانشین هم تعیین نکرده، با مرگ او سر و صداها می‏خوابد، اما همین که دیدند در روز غدیر شخصی به نام «علی» که از هر فرزندی لایق‏تر است، منصوب شد، امید کفار به یأس مبدل گشت.

2-   آن روز دین هم کامل شد چون در کنار قانون، حاکم آمد؛ در کنار دستور، مجری نصب شد؛ در کنار طرح، الگو معرفی شد و برای ماشین اسلام راننده معین شد. آری دین بی رهبر همچون داروی بی پزشک نمی‏تواند کامل باشد.

3-   امروز نعمتهای الهی درباره شما مسلمانان به اتمام رسید، آری، براستی تمام نعمت‏ها منهای نعمت رهبری ناقص است. چون رهبر است که با هدایت خود مردم را وادار می‏کند که نعمت‏های الهی را در مسیر واقعی آن بکار برند.

4-   امروز که شما دارای قانون و حاکم شدید اسلام با تمام ابعادش کامل شد و من چنین مکتبی را برای شما می‏پذیرم و برای شما داشتن چنین آئینی را می‏پسندم.

حضرت علی «علیه السلام» نفس پیامبر

فَمَنْ حَآجَّکَ فِیهِ مِن بَعْدِ مَا جَاءکَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْاْ نَدْعُ أَبْنَاءنَا وَأَبْنَاءکُمْ وَنِسَاءنَا وَنِسَاءکُمْ وَأَنفُسَنَا وأَنفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَل لَّعْنَةُ اللّهِ عَلَى الْکَاذِبِینَ ؛ پس هر کس با تو در مقام مجادله بر آید درباره حضرت عیسی علیه السلام پس از آنکه به وحی خدا از احوال او آگاه شدی بگو: بیایید ما و شما با فرزندان و زنان خود مباهله کنیم (در حق یکدیگر نفرین کنیم) تا لعن و عذاب خدا را بر هر طرف که دروغگو می‏باشد وارد سازیم. (سوره آل عمران، آیه61)

به گفته علامه طباطبایی در تفسیر المیزان تمام مفسرین و اهل حدیث اتفاق دارند و تاریخ هم تأیید کرده که رسول اکرم «صلوات الله علیه و آله» برای مباهله با نصاری جز علی و فاطمه و حسنین «علیهما السلام» کس دیگری را حاضر نفرمود. یعنی برای مباهله تنها به خود و علی «علیه السلام» که مصداق انفسنا بود و به امام حسن و امام حسین «علیهما السلام» که مصداق ابناءنا محسوب می‏شدند و به حضرت فاطمه «سلام الله علیها» که مصداق نساءنا بودند اکتفا نمودند و امتثال امر الهی را به وجود این انوار ملکوتی انجام دادند.

پس حضرت علی «علیه السلام» نفس پیامبر است و این تعبیر می‌رساند که حضرت علی «علیه السلام» از تمام انبیا و اوصیا به جز وجود مقدس پیامبر اکرم «صلی الله علیه و آله وسلم» افضل هستند.

چرا نام حضرت علی «علیه اسلام» در قرآن نیامده است؟

ما پیش از آنکه به این سؤال جواب بدهیم سخنی از شهید دستغیب «ره» را که در کتاب امامت ایشان آمده نقل می‏کنیم، ایشان می‏فرمایند:

از جمله آیاتی که در شأن حضرت علی «علیه السلام» است، اهدنا الصراط المستقیم می باشد. عده ای از مفسرین عامه تصریح کرده‏اند که صراط مستقیم در قرآن مجید، صراط علی بن ابیطالب «علیه السلام» است. در آیۀ اهدنا الصراط المستقیم در سوره حمد، فراء که یکی از قراء قرآن و مفسرین بزرگ عامه است، می‏نویسد: یعنی صراط علی بن ابیطالب علیه السلام و ذریه‏اش.

اما جواب سؤال

اولاً: نام دیگران هم نیست.

ثانیاً: مواردی در قرآن داریم که چون با سلیقه افراد جور در نمی‏آید، آن را با کمال شهامت از مسیر حقیقی خود خارج کرده‏اند و حتی در مواردی می گفتند: که مسائلی را که در زمان پیامبر حلال بوده بنده حرام می‏کنم!

آیا با این روحیه اگر نام حضرت علی علیه السلام در قرآن ذکر می‏شد، برای قرآن خطر نداشت؟ و قرآن در معرض رد و ایراد و اثبات و انکار و تحریف قرار نمی‏گرفت.

ثالثاً: ما اگر صفات و معیارهایی به مردم بدهیم تا خودشان آن را تطبیق بدهند و انتخاب کنند، بهتر است از آنکه نام ببریم. به عبارتی تعلیق حکم بر وصف به اصطلاح ابلغ است.

حال، به چند آیه‏ای از آیاتی که در شأن حضرت امیر علیه السلام است، اشاره‏ای کوتاه خواهیم نمود. انشاء الله

کاری که فرشته ها هم نکردند

وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یَشْری نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّهِ وَ اللَّهُ رَؤُفٌ بِالْعِبادِ؛ و بعضی از مردم برای کسب خشنودی خدا جان خود را می فروشند و خداوند نسبت به بندگان مهربان است. (سوره بقره، آیه 207)

خلاصه ماجرا از این قرار است که: مشرکان مکه قرار گداشتند از هر قبیله ای یک نفر را برای کشتن پیامبر انتخاب کنند و آن حضرت را دسته جمعی از بین ببرند تا بنی هاشم به خونخواهی پیامبر «صلی الله علیه وآله وسلم» قیام نکنند و با این عمل از شر پیامبر راحت شوند. پیامبر «صلی الله علیه وآله وسلم» از نقشه آنان با خبر شد و حضرت علی «علیه السلام» برای اینکه پیامبر به سلامت از مکه خارج شود، آماده شد در بستر ایشان بخوابد.

همینکه حضرت علی «علیه السلام» در آن شب خطرناک به جای پیامبر خوابیدند خداوند به دو فرشته عزیز خود جبرائیل و میکائیل فرمود: من عمر یکی از شما را طولانی تر قرار دادم، کدام یک حاضر هستید ایثار کنید و زندگی دیگری را برخود مقدم دارید و فدای دیگری شوید؟ هیچکدام از آنها حاضر نشدند. خداوند فرمود: اینک مشاهده کنید که چگونه علی ابن ابیطالت «علیه السلام» حاضر است جان خود را فدای رسول خدا کند. این آیه نازل شد و خدا از حضرت علی «علیه السلام» به خاطر این کار خطیر تقدیر نمود.

منابع و مآخذ

1.       قرآن کریم

2.       تفسیر المیزان، علامه طباطبایی (ره)، ج3، چاپ چهارم، 1376.

3.       تفسیر نمونه، جمعی از نویسندگان، ج2، پ بیست و چهارم، تهران، دارالکتاب اسلامیه، 1371.

4.       تفسیر نور، محسن قرائتی، چاپ چهارم، قم:مؤسسه در راه حق، 1375

5.       تفسیر کبیر، فخر رازی، چاپ سوم، جلد 29.

6.       امامت، محسن قرائتی، چاپ یازدهم، قم: دفتر انتشارات اسلامی، 1375

7.       امامت، آیت الله دستغیب، شیراز:دفتر نشر محراب و دفتر نشر سعادت.

8.       ولایت و امامت، آیت الله دستغیب، تهران، واحد کودکان و نوجوانان بنیاد بعثت، 1365.

9.       إعلام الورى بأعلام الهدى‏،‌ شیخ طبرسى‏، چاپ سوم، تهران: اسلامیه‏،  1390 ق‏. ‏

دعا



اللهمّ اجْعَلْ لی فیهِ الى مَرْضاتِکَ دلیلاً

ولا تَجْعَل للشّیْطان فیهِ علیّ سَبیلاً و

اجْعَلِ الجَنّةِ لی منْزِلاً ومَقیلاً یا

 قاضی حَوائِجَ الطّالِبین

خداوندا در این روز مرا به سوی رضا و 

خشنودی خود راهنمایی کن و

شیطان را برمن مسلط مگردان و بهشت را منزل

و مقامم قرار ده ای برآورنده حاجات


لحظاتی تا مرگ


گل رز سرخ قرمز رها شد روی زمین دلم شکست تمام شدم .gif
حالش خیلی عجیب بود فهمیدم با بقیه فرق میکنه
گفت : یه سوال دارم که خیلی جوابش برام مهمه

گفتم :چشم، اگه جوابشو بدونم، خوشحال میشم بتونم کمکتون کنم
گفت: دارم میمیرم
گفتم: یعنی چی؟
گفت: یعنی دارم میمیرم دیگه

گفتم: دکتر دیگه ای، خارج از کشور؟
گفت: نه همه اتفاق نظر دارن، گفتن خارج هم کاری نمیشه کرد.
گفتم: خدا کریمه، انشالله که بهت سلامتی میده
با تعجب نگاه کرد و گفت: یعنی اگه من بمیرم، خدا کریم نیست؟

فهمیدم آدم فهمیده ایه و نمیشه گول مالید سرش
گفتم: راست میگی، حالا سوالت چیه؟
گفت: من از وقتی فهمیدم دارم میمیرم خیلی ناراحت شدم
از خونه بیرون نمیومدم، کارم شده بود تو اتاق موندن و غصه خوردن،

تا اینکه یه روز به خودم گفتم تا کی منتظر مرگ باشم،
خلاصه یه روز صبح از خونه زدم بیرون مثل همه شروع به کار کردم،
اما با مردم فرق داشتم، چون من قرار بود برم و انگار این حال منو کسی نداشت،
خیلی مهربون شدم، دیگه رفتارای غلط مردم خیلی اذیتم نمیکرد

با خودم میگفتم بذار دلشون خوش باشه که سر من کلاه گذاشتن، آخه من رفتنی ام و اونا انگار نه
سرتونو درد نیارم من کار میکردم اما حرص نداشتم
بین مردم بودم اما بهشون ظلم نمیکردم و دوستشون داشتم

ماشین عروس که میدیدم از ته دل شاد میشدم و دعا میکردم
گدا که میدیدم از ته دل غصه میخوردم و بدون اینکه حساب کتاب کنم کمک میکردم
مثل پیر مردا برا همه جوونا آرزوی خوشبختی میکردم
الغرض اینکه این ماجرا منو آدم خوبی کرد و ناز و خوردنی شدم



.gif کلبه چوبی کنار رودخونه یا رودخانه و آبشار در شب که آب در جریان استوسط یک جنگل و درختتصاویر زیباسازی وبلاگ،قالب وبلاگ،خدمات وبلاگ نویسان،آپلودعکس، کد موسیقی، روزگذر دات کام http://www.roozgozar.com

حالا سوالم اینه که من به خاطر مرگ خوب شدم و آیا خدا این خوب شدن و قبول میکنه؟
گفتم: بله، اونجور که یادگرفتم و به نظرم میرسه آدما تا دم رفتن خوب شدنشون واسه خدا عزیزه
آرام آرام خدا حافظی کرد و تشکر

داشت میرفت
گفتم: راستی نگفتی چقدر وقت داری؟
گفت: معلوم نیست بین یک روز تا چند هزار روز!!!
یه چرتکه انداختم دیدم منم تقریبا همین قدرا وقت دارم. با تعجب گفتم: مگه بیماریت چیه؟

گفت: بیمار نیستم!
هم کفرم داشت در میومد وهم ازتعجب داشتم شاخ دار میشدم گفتم: پس چی؟
گفت: فهمیدم مردنیم،
رفتم دکتر گفتم: میتونید کاری کنید که نمیرم گفتن: نه گفتم: خارج چی؟ و باز گفتند : نه!

خلاصه ما رفتنی هستیم کی ش فرقی داره مگه؟
باز خندید و رفت و دل منو با خودش برد



میرسد روزی که مرگ عشق را باور کنی


شکفتن گل رز صورتی قطره آبی

ایـن دیـوانگیـست ...



که از همه گلهای رُز تنها بخاطر اینکه
خار یکی از آنها در دستمان فرو رفته است متنفر باشیم


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

که همه رویاهای خود را تنها بخاطر اینکه
یکی از آنها به حقیقت نپیوسته است رها کنیم


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

این دیوانگیست ...

که امید خود را به همه چیز از دست بدهیم بخاطر اینکه
در زندگی با شکست مواجه شده ایم


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

که از تلاش و کوشش دست بکشیم بخاطر اینکه
یکی از کارهایمان بی نتیجه مانده است


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.net

این دیوانگیست ...

که همه دستهایی را که برای دوستی بسوی ما دراز می شوند بخاطر اینکه
یکی از دوستانمان رابطه مان را زیر پا گذاشته است رد کنیم


گروه اینترنتی پرشیـن استار | www.Persian-Star.org

که هیچ عشقی را باور نکنیم بخاطر اینکه
در یکی از آنها به ما خیانت شده است


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

این دیوانگیست ...

که همه شانس ها را لگدمال کنیم بخاطر اینکه
در یکی از تلاشهایمان ناکام مانده ایم


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

به امید اینکه در مسیر خود هرگز دچار این دیوانگی ها نشویم
و به یاد داشته باشیم که همیشه


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

شانس های دیگری هم هستند
دوستی های دیگری هم هستند
عشق های دیگری هم هستند
نیروهای دیگری هم هستند
و افق های بهتری هم هستند


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

تنها باید قوی و پُر استقامت باشیم
و همه روزه در انتظار روزی بهتر و شادتر از روزهای پیش باشیم ...


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org