گفته می شود که آدم و حوا بعد از آنکه شیطان آنها را فریب داد و مرتکب گناه شده و از بهشت رانده شدند، روی زمین آمده و توبه کردند و سپس بخشیده شدند. اما ما انسان ها هنوز به خاطر گناه آنان در بوته آزمایش هستیم؟ مگر آنها هم انسان نبودند چرا میلیاردها انسان طی چندین قرن هنوز آزمایش می شوند و این همه سختی می کشند، اما آنها بخشیده شدن ؟ از طرفی حضرت آدم ( علیه السلام) و حضرت حوا در چه ماهی از سال توبه آنها به درگاه خداوند قبول شد؟
در این مقاله بر اساس آیات و روایات می خواهیم سوالات را پاسخ دهیم و از صحت و درستی این سوالات آگاه شویم.
در پاسخ چند نکته باید طرح شود:
نکته اول: گرفتاری های انسان ها به ترک اولای آدم و حوا علیهماالسلام بر نمی گردد، بلکه هر کسی مسئول کار خودش هست و گناه انسان ها هیچ ارتباطی به ترک اولای آنها ندارد.
نکته دوم: بعد از پذیرش توبه، آنها به بهشت برنگشتند. ترک اولای آن ها یک نتیجه قهری و یک نتیجه طبیعی داشت آن هم رانده شدن از بهشت بود.
نزدیک شدن به آن درخت هر چه که بود گندم، سیب، علم و هر چیز دیگر ، گناه نبود بلکه بر حسب رابطه علّی که بین این نزدیک شدن و هبوط در زمین بود خداوند به آنها متذکر شد که اگر به این درخت نزدیک بشوید به زمین هبوط می کنید.
آنها نزدیک شدند و نتیجه اش را هم دیدند. چون یک نهی ارشادی بود به خاطر تخلف از آن نهی ارشادی توبه کردند و خداوند هم از آنها پذیرفت .اما چون رانده شدن نتیجه عمل خودشان بود ،دیگر بازگشت امکان نداشت.
بازگشت زمانی امکان دارد که نتیجه، نتیجه قراردادی باشد. مثلاً فرض کنید کسی تخلف کرده به خاطر آن باید شش ماه زندان برود، توبه می کند، زندان را از او برمی دارند. اما اگر کسی بی احتیاطی کرد و تصادف کرد نمی تواند بگوید توبه کردم و دیگر بی احتیاطی نمی کنم. خسارت هایی که وارد شده، نتیجه آن عمل است و با توبه اصلاح نمی شود.
کار آدم و حوا علیهماالسلام هم نتیجه عملشان بود و با توبه هم اصلاح نمی شد. اما توبه ترک امر ارشادی و ارتکاب نهی ارشادی را خدا جبران کرد و توبه آنها را قبول کرده بعد هم حضرت آدم ( علیه السلام) را به عنوان پیغمبر انتخاب کرد.
نکته سوم: تلقی امتحان، مجازات و عقوبت در هبوط آدم و حوا علیهماالسلام قابل قبول نیست. امتحان از بزرگترین نعمت های خداست و جای امتحان نیز دنیاست و خداوند از همه بندگانش امتحان می گیرد، از پیغمبرانش گرفته تا بندگان عادی. همه چیز برای بندگان خدا امتحان است. فقر، غنا، سلامت، بیماری، طول عمر، قدرت، ضعف و ... همه اینها امتحان است. یعنی امتحان هم جنبه مثبت و هم جنبه منفی دارد.
امتحان خداوند از سنت های عام الهی است که هیچ کس از شمول امتحان الهی خارج نیست. اما این که ما امتحان را عقوبت و بد بدانیم ، صحیح نیست.
امتحان در واقع از بهترین نعمت های خداست که انسان را آبدیده و ورزیده می کند.
اگر بخواهیم مثال بزنیم امتحان های الهی شبیه بازی های فوتبالیست که نتیجه های خوب با هم مسابقه می دهند و مسابقات برای ورزیده شدن است.
انسان در کوره های امتحان دنیا آبدیده و ورزیده می شود و مسیر کمال را طی می کند که اگر این امتحان ها نبود هرگز انسان به کمال شایسته خودش نمی رسید.
اگر یک فلز ناخالص را مدت ها در کوره حرارت نداده و آبدیده نکنند هرگز خلوص خودش را به دست نمی آورد. انسان ها هم تا در کوره های آزمایش تحت فشار قرار نگیرند ، هرگز خلوص لازم و کمال لازم را به دست نمی آورند.
خداوند یکی از هدف های متوسط آفرینش را امتحان معرفی می فرماید " هو الذی خلق السموات و الارض فی سته أیام و کان عرشه علی الماء لیبلو کم " جای دیگر هم آمده "هو الذی خلق الموت و الحیاة لیبلوکم أیکم " این امتحان های الهی برای ساختن انسان است و در واقع هدف متوسطی است که انسان را به قرب الهی که هدف غائیست نزدیک می کند.
به عبارت دیگر نقش امتحان های الهی نقش عبادت است همان گونه که خداوند می فرماید " و ما خلقت الجن و الانس إلا لیعبدون " جن و انس را جز برای عبادت خلق نکردیم که این هم هدف متوسط است. خود عبادات مانند نماز ، روزه و نیز سایر عبادات همگی آزمایش هستند.
بنابر آنچه گفته شد از امتحان های الهی نباید تلقی منفی داشته باشیم بلکه باید سپاسگزار و شاکر ذات باریتعالی باشیم که این امتحان ها را قرار داده و این امتحان ها وسایل و کانال هایی هستند که ما را به قرب الهی نزدیک می کنند.
بعضی از مقاماتی که برای انبیاء در قرآن آمده بعد از امتحان هایی بود که پشت سر گذاشتند.
مثلا حضرت ابراهیم (علیه السلام) بعد از اینکه خداوند امتحان های سخت را از او گرفت فرمود: " إنی جاعلک للناس إماما " یعنی بعد از امتحان های سخت تازه به مقام امامت که بالاترین مقام برای انسان هست، دست یافت با اینکه مدتی پیغمبر بود.
تأکید می کنم کانال زدن و ارتباط برقرار کردن بین امتحان هایی که خداوند از ما می گیرد و ترک اولای آدم و حوا سلام الله علیهما معقول نیست.
ما انسان ها هر کدام تکلیف خود را داریم. این گونه نیست که جرم پدر را به حساب پسر یا فرزند ، یا جرم فرزند را به حساب پدر بگذارند. هر کسی به حساب خودش رسیدگی می شود.
نکته پنجم: اصلاً خداوند انسان را برای زمین خلق کرد آنجا که به فرشتگان فرمود: " إنی جاعل فی الارض خلیفة " بنا بود جانشین خدا بر روی زمین بشود. منتها خداوند برای اینکه آمادگی پیدا کند مدتی او را در بهشت مکان داد و به او تذکر هم داد که چه کاری نکند. بنابر این انسان برای زمین خلق شده و زمین مدرسه ای است که تا انسان این مدرسه را طی نکند هرگز به کمال شایسته خودش نمی رسد.
اعتقاد ما نسبت به انسان و اعمال او چنین است. اما مسیحیت معتقد است با گناه آدم همه انسان ها به یک پلیدی مبتلا شدند و برای رهایی از این پلیدی خداوند پسر خودش را که حضرت مسیح بود قربانی کرد تا انسان پاک بشود.
این مطلب از نظر ما قابل قبول نیست و در اسلام هر کسی مسئول کار خودش است و با گناه کسی دیگران به پلیدی مبتلا نمی شوند.
در روایت آمده که توبه حضرت آدم و حوا سلام الله علیهما در ماه ذیحجه قبول شد و تعداد این روایت فراوان است.
البته نقل های دیگری هم گفته شده، که هیچ کدام مورد اعتنا نیست. اما قطعاً در ماه محرم نبوده و حتی در ماه های دیگر هم نبوده بلکه در ماه ذیحجه بوده و روایت آن از بقیه روایات قوی تر است.
ارتباط برقرار کردن بین امتحان هایی که خداوند از ما می گیرد و ترک اولای آدم و حوا سلام الله علیهما مورد قبول نیست زیرا هر کسی مسئول اعمال خویش است. امتحان های الهی نیز برای ورزیده شدن انسان و حرکت در مسیر کمال انسانی است که اگر این امتحان ها نبود هرگز انسان به کمال شایسته خودش نمی رسید. خداوند انسان را برای زمین و زندگی زمینی خلق کرده لذا زندگی آدم و حوا سلام الله علیهما در بهشت موقتی بود.
بازآوری: مریم جعفری
بخش اعتقادات شیعه تبیان
درآمدی بر تفسیر ساختاری قرآن
یکی از ابعاد شگفتانگیز قرآن کریم تناسب آیات آن با یکدیگر است. هر خواننده متفکری با قرائت و دقت در آیات یک سوره - چه کوچک و چه بزرگ - به نظم و ارتباط شگفتانگیز آن پی میبرد. گویی آیات هر سوره همچون جواهرات گرانبهایی دست در گردن یکدیگر انداخته و گردنبند زیبایی را به وجود آوردهاند. گردنبندی که نهتنها هر دانه آن از طلای ناب بوده و ظرافت و زیبایی منحصر بهفرد خود را دارد بلکه در مجموع نیز ترکیبی به وجود آورده که اگر جن و انس جمع شوند نمیتوانند همانند آن بسازند.
تناسب آیات قرآن در هر سوره و حتی ساختار هندسی آیات در یک سوره آنچنان بدیهی است که اگر به درستی تصور شود بیدرنگ تصدیق میگردد. اما این مسئله نیز همچون سایر مباحث قرآنی با مخالفتها و موافقتهای بسیاری مواجه شده و جنجالهای فراوانی را برانگیخته است. آنچنان که برخی مقتضای اعجاز قرآن را از همگسیختگی آیات آن دانسته1 و برخی وحدت و یکپارچگی منطقی و ادبی سورههای قرآن کریم را معجزه همه معجزههای دیگر2 شمردهاند.
اما آنچه در این گفتار مورد بحث است چیزی فراتر از تناسب و ارتباط آیات یعنی ساختار هندسی سورههای قرآن است. گرچه "تناسب و ارتباط آیات" مقدمه ضروری "ساختار هندسی سورهها" محسوب میگردد اما الزاماً به معنای آن نیست.
در مبحث ساختار هندسی سورهها به دنبال یافتن پاسخی برای این سوال مهم هستیم که آیا مجموع آیات سامان یافته در یک سوره هدف خاص و معینی را دنبال میکند و یا هر سوره مشتمل بر آیاتی است که هر چند در بین برخی از آنها تناسب وجود دارد اما در مجموع درسهای پراکندهای را تشکیل میدهند که چه بسا هیچگونه تناسبی بین آنها نباشد؟ اگر هر سوره دارای موضوع واحدی است نحوه ارتباط آیات مختلفالمضامین با موضوع واحد چگونه است؟ مثلاً اگر سوره بقره یک موضوع محوری و اصلی داشته باشد مطالبی همچون تقسیم انسانها به سه گروه، جریان حضرت آدم، داستان بنیاسراییل و احکام شرعیه مطرح شده در سوره و سایر مباحثی که هر یک در فضای خاصی تنفس میکنند چگونه زیر یک سقف گرد هم میآیند؟! آیا جمع کردن همه این امور پراکنده کشف یک واقعیت است یا تکلفی بیسود؟!
اگر نهال "ساختار هندسی سورهها" به بار بنشیند و سیمای پرفروغ آن از پس زنگار شبهات رخ نمایان سازد به زودی آثار و برکات آن در همه مباحث قرآنی اعم از علوم قرآنی و کتابهای تفسیری، آشکار گشته و عطر دلانگیز آن سراسر بوستان قرآن را فرا میگیرد و آنگاه همه قرآنپژوهان و شیفتگان معارف بلند قرآنی را سرمست کرده و به طرب میآورد.
از دیرباز هر محققی که از دریچه تناسب آیات به سورههای قرآن نگریسته و ارتباط آنها را در مجموع سوره درک کرده است با شور و شعف زایدالوصفی از اهمیت والای این علم سخن گفته است. ابن عربی در کتاب سراجالمریدین میگوید:
«ارتباط آیات قرآن با یکدیگر به حدی است که همچون یک کلمه، معانی آن منسجم و مبانی آن منتظم و علم بسیار ارزندهای است که خداوند به روی ما راهی بدان گشود، چون برای آن اهلی نیافتیم ناگزیر، بر آن مهر زده و بین خود و خدا داده و به وی برگرداندیم».3
از متأخرین نیز استاد بزرگوار علامه طباطبایی بر این نکته اصرار دارد که هر سوره صرفاً مجموعهای از آیات پراکنده و بدون جامعیت واحدی نیست بلکه یک وحدت فراگیر بر هر سوره حاکم است که پیوستگی آیات را میرساند.4
علامه طباطبایی در مقدمه هر سوره فشردهای از مطالب گسترده آن را بیان داشته و اهداف و غرض اصلی سوره را برشمرده است و بسیاری از برداشتهای تفسیری خود را بر پایه غرض اصلی سوره بنا کرده است.
در آغاز قرن اخیر نیز شیخ محمد عبده صاحب تفسیر "المنار" همین نظریه را دنبال و مسئله "الوحدةالموضوعیة للسور" را مطرح کرده و اصرار دارد که فهم هدف هر سوره کمک شایانی است به مفسر تا به طور دقیق به مقاصد سوره پی برد و به معانی آیهآیههای هر سوره نزدیک شود. شاگرد وی سید رشیدرضا در تفسیر المنار، این نظر استاد را به خوبی توضیح داده است5. دکتر عبدالله محمود شحاته که کتاب "اهداف و مقاصد سورههای قرآن کریم" را به منظور تبیین هدف هر سوره تألیف کرده است با پافشاری بر اهمیت این روش در تفسیر قرآن بر ضرورت و ارزش آن تأکید میکند. خلاصه آن که گرچه قدما به اهمیت و ارزش تناسب و ارتباط آیات پی برده بودند اما قرآنپژوهان متأخر ضمن تأکید بر روابط آیات آن را از منظر جدیدی نگریسته و اعلام نمودند که هر سوره دارای محور و غرض واحدی است که در انجام و به هم پیوستگی آیات نقش بسزایی دارد و اولین وظیفه هر مفسر پیش از ورود به تفسیر آیات به دست آوردن و کشف روح حاکم بر سورههاست تا در پرتو قرآن بتواند به مقاصد و جزئیات سوره دست یابد.
معنای "ساختار هندسی سورههای قرآن"
قرآنپژوهان و مفسران متأخر به این نکته پی بردهاند که هر سوره دارای یک جامعیت واحد است که در انسجام و به هم پیوستگی آیات نقش دارد. برخی از آنان از این حد جامع بهعنوان "جان و روح سوره" یاد کردهاند و معتقدند هر سورهای در قرآن کریم دارای جان و روحی است که در کالبد آیات آن سوره جریان دارد و این روح بر مبانی، احکام، توجیهات و اسلوب آن سوره سلطه و اشراف دارد.6
دکتر عبدالله محمود شحاته ساختار هندسی سورههای قرآن را چنین تبیین و تفسیر میکند: «ساختار هندسی سورههای قرآن کریم به این معناست که باید پیام سورهها را اساس فهم آیات آن سوره تلقی کرد؛ و لذا لازم است موضوع سوره به عنوان محور و مدار فهم آیاتی مدنظر باشد که آن آیات در حول همان موضوع نازل شده است».7
بنابراین میتوان نتیجه گرفت که از نظر دکتر شحاته ساختار هندسی سوره یعنی کشف وحدت جامع و حاکم بر هر سوره که مفسر در پرتو آن میتواند به مقاصد و محتوای سوره دست یابد.
سید قطب برای ترسیم وحدت جامع و روح کلی هر سوره از تعبیر دقیقتری استفاده کرده است، او میگوید: «از جمله هماهنگیهای هنری در قرآن، تسلسل معنوی موجود بین اغراض و سیاق آیات و تناسب آنها در امر انتقال از غرض به غرض دیگر است.»8
خلاصه آن که هر سوره دارای یک هدف اصلی است و محتوای سوره با محورها و مقاصد فرعی قابل تفکیک است و هر دسته از آیات به لحاظ تناسب درونی و ارتباط نزدیکی که با یکدیگر دارند ذیل یک محور فرعی قرار میگیرند. این محورها در یک نکته اصلی و اساسی که هدف و غرض اصلی سوره را تشکیل میدهد مشترکاند. بنابراین لازمه طبیعی اعتقاد به ساختار هندسی سورهها این است که به ارتباط ارگانیک و منطقی آیات با یکدیگر معتقد باشیم بهگونهای که بتوان در یک نمودار درختی همه آیات را از طریق محورها و عناوین فرعی به یک عنوان و موضوع اصلی متصل نمود.
قرآن پژوهان و مفسرانی که به این روش در تفسیر قرآن و فهم مقاصد آن گرایش دارند در کتب خود سعی کردهاند بخشی از قرآن یا همه آن را از این طریق به نمودار بکشند. آنان برای هر سوره مقدمه، مقاصد و خاتمه در نظر گرفته و سعی نمودهاند محتوای هر سوره و آیات به ظاهر پراکنده را در این چهارچوب قرار بدهند.
از این جمله میتوان به تلاشهای سید قطب در تفسیر فی ظلالالقرآن و سعید حوّی در "اساسالمیزان"، دکتر سید محمدباقر حجتی و دکتر بیآزار شیرازی در تفسیر کاشف، محمد رشیدرضا در "المنار" و دکتر عبدالله محمود شحاته در کتاب "اهداف و مقاصد سورهها" اشاره کرد. محمد محمدالمدنی نیز در کتاب "المجتمعالاسلامی کما تنظمه سورةالنسا" نمودار محتوایی سوره نسا را ترسیم کرده است. استاد محمدهادی معرفت همین روش را درباره سوره حمد و بقره در کتاب گرانقدر "التمهید" به کار برده است. ما نیز بهعنوان نمونه نمودار محتوایی سوره ملک را تنظیم نمودهایم تا منظور از "ساختار هندسی سوره" مشخصتر شود.
موضوع و غرض اصلی سوره: ربوبیت تامه الهی شماره آیات
1 - مفهوم ربوبیت 1
2 - دلایل ربوبیت
1/2 - دلیل اول: مالکیت مطلق الهی 1
2/2 - دلیل دوم: تصرف و تسلط نامحدود الهی 1
3/2 - دلیل سوم: خالقیت کامل و بینقص خداوند 2-5
4/2 - دلیل چهارم: علم نامحدود الهی 13-14
1 - منکران ربوبیت الهی 6-11
1/1 - عذاب اخروی منکران
2/1 - علت عذاب
2 - معتقدان به ربوبیت الهی 12
1/2 - معرفی معتقدان
2/2 - پاداش معتقدان
1 - آرامش زمین و آسایش انسان در آن 15-18
2 - پرواز پرندگان در آسمان 19
3 - ناتوانی معبودهای خیالی 20-22
1/3 - در یاری رساندن به انسان
2/3 - در رزق رساندن به انسان
3/3 - واقعیت درونی انسانهایی که به معبودهای خیالی دل میبندند
4 - خلقت انسان و مجهز کردن او به حواس و عقل 23
5 - بازگشت انسان به سوی خدا و برپا شدن قیامت 24-29
1/5 - انسان در زمین دائمی نیست
2/5 - برپا شدن قیامت حتمی است
3/5 - خسران و پشیمانی منکران قیامت
4/5 - عذاب کافران حتمی است
5/5 - مومنین به رحمت خداوند امید دارند
6 - نعمت آب بر روی زمین 30
کلیه قرآن پژوهان و مفسرانی که ساختار هندسی سورهها معتقدند بر این نکته پای میفشارند که چنین وحدتی نهتنها در سورههای کوچک یا متوسط قرآن بلکه در سورههای بزرگ و حتی سوره بقره نیز حاکم است. سید قطب صریحاً اعلام میکند که این شیوه همگانی تمامی سورههای قرآن است و سورههای بلندی همچون سوره بقره از این قاعده مستثنی نخواهد بود. 9
در انتها باید افزود که منظور از ساختار هندسی سورهها این نیست که هر موضوع فقط در یک سوره مطرح شده است و سورههای دیگر درباره آن هیچ سخنی به میان نمیآورند. چنانکه در کتب بشری نیز چنین میبینیم که هر فصل مشتمل بر مباحثی است که سایر فصول از آن خالی است. خلاصه آنکه نمیتوانیم سورههای قرآن را به مثابه فصول مختلف قرآن به حساب آوریم. به عبارت دیگر، ساختار هندسی سورهها تنها بر این نکته تأکید دارد که آیات به ظاهر پراکنده هر سوره همگی یک هدف مشخص و واحد را دنبال میکنند و در پرتو این غرض واحد از نظمی معجزهآسا و ارتباط ارگانیک و منطقی برخودار میشوند. اما اگر سوره ملک درباره ربوبیت الهی سخن میگوید و این موضوع محور اصلی آن را تشکیل میدهد هرگز به این معنا نیست که بحث ربوبیت الهی در هیچ سوره دیگری مطرح نشده و همه آیات آن در این سوره جمع شده است. کسی که کمترین آشنایی با قرآن کریم و اسلوب آن داشته باشد میداند که داستان حضرت موسی یا جریان حضرت آدم(ع) بارها در قرآن کریم تکرار شده است منتها در هر سوره به تناسب موضوع و محور اصلی سوره از یک بعد بدان پرداخته شده است.
شکوری_گروه دین و اندیشه تبیان
1 -حجازی، محمدمحمد، الوحدةالموضوعیة فیالقرآن الکریم، ص 14، به نقل از فرید وجدی.
2 - درّاز، محمد عبدالله، المدخل الیالقرآن الکریم، ص 121.
3 - سیوطی، جلالالدین، الاتقان فی علوم القرآن، ج 2، ص 342.
4 - طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیرالقرآن، ج 1، ص 14.
5 - معرفت، محمدهادی، علوم قرآنی، ص 407.
6 - مدنی، محمد، المجتمعالاسلامی کما تنظمه سورةالنسا، ص 5.
7 - محمود شحاته، عبدالله، اهداف و مقاصد سورههای قرآن کریم، ص 27.
8 - سید قطب، آفرینش هنری در قرآن، ترجمه محمدمهدی فولادوند، ص 95.
9 - سید قطب، فی ظلالالقرآن، ج 1، ص 53.