ده مورد از بهترین دکترهادرجهان:
1-قرآن کریم
2-آب نوشیدن زیاد
3-خواب کافی درشب
4-هوای آزادوپاک
5-روزی نیم ساعت پیاده روی
6-خوردن غذای سالم وبه مقدار
7-نورآفتاب
8-عسل
9-سیاه دانه
10-راضی بودن به قضاوقدرچه خیرش وچه شرش
..........
1-نفس بکش بالااله الاالله
2-نفست راسرزنش کن بااستغفرالله
3-هنگام دردکشیدن بگوالحمدلله
4-هنگام تعجب بگوسبحان الله
5-هنگام خوشحالی صلوات بررسول الله
6-هنگام ناراحتی انالله واناالیه راجعون
7-سم چشمانت رابشکن به گفتن ماشاالله تبارک الله
8-شروع کن بابسم الله
9-خاتمه بده باالحمدلله
مقدمه
خدای متعال از دو عامل فوق به عنوان نعمتی بزرگ یاد میکند و در کنار سایر نعمتهایش میفرماید:
"و جعلنا اللیل لباسا و جعلنا النهار معاشا"
(یعنی شب را برای شما پوششی قرار دادیم و روز را برای معاش شما قرار دادیم.)
این عملکرد فطری در انسان بیانگر این است که انسان ناخودآگاه تحت تاثیر رنگها قرار میگیرد و با کشیده شدن پرده آبی تیره بر آسمان احساس نیاز به استراحت و آرامش در او به وجود میآید؛ و با طلوع صبح و آشکار شدن نور و روشنایی زرد رنگ به انسان نیروی تکاپو و فعالیت دست میدهد. بنابراین پیشینه شناخت رنگها و احساس نیاز به آنها به صورت تکوینی در خلقت وجود داشته است.
تسکین درد میگرن، از بین بردن بیخوابی، پایین آوردن فشار خون، درمان یا تسکین بعضی از بیماریهای عصبی، بالابردن ادراک. خواص مثبت این رنگ تا زمانی است که از 200 لوکس تجاوز نکند، بنابراین رنگ سبز گیاهان بهترین و معتدل ترین نوع این رنگ است، و تمام خواص فوق را دارد.
از این رو خداوند رنگها را صفت مشترک بین موجودات اعم از زنده و غیر زنده قرار داده و میفرماید:
"آیا ندیدی که خدا باران را از آسمان فرود آورد و با آن انواع میوههای گوناگون و رنگارنگ پدید آورد و در زمین کوهها و طرق زیاد و اصناف و رنگهای مختلف سفید، سرخ، سیاه خلق فرمود و از اصناف انسان (مرد و زن) و اجناس حیوانات نیز به همین گونه مختلف آفرید".
خداوند متعادل در آیه مذکور به وسیله رنگها و تنواع موجودات جاندار و بیجان توجه انسان را به مساله توحید جلب میکند تا نشانگر این باشد که چگونه از آب بیرنگ صدها هزاران رنگ پدید آورده و از عناصر محدود و معین موجودات کاملا متنوع و زیبا را آفریده است. جهت تبیین شگفتی رنگها، به خواص آنها از منظر آیات و روایات اشاره میکنیم.
خواص رنگ سبز
در قرآن کریم، از میان همه رنگها به رنگ سبز به عنوان رنگ لباس بهشتیان معرفی شده است: "ویلبسون ثیابا خضراً من سندس و استبرق" لباسهای سبز حریر و دیبا بپوشند.
مسرّت بخشی و شادآورد بودن
"و جعلنا من الماء کل شیء حی"یعنی به وسیله آب هر چیزی را زنده قرار دادیم.
"فاخرجنا به نبات کل شیء فاخرجنا منه حقیراء" به وسیله آب هر گونه گیاه برآوردیم و از آن گیاه جوانه سبزی خارج ساختیم.
رنگ سبز، رنگ گیاهان وطبیعت است و خداوند آنها را مظهر مسرت و شادی معرفی میکند: "فأنبتنا به حدائق ذات بهجة" پس به وسیله آب باغهای بهجت انگیز رویانیدیم. در تعریف بهجت آورده که البهجة حسن اللون و ظهور السرور فیه" بهجت بهترین رنگ است و شادی و نشاط در آن ظهور دارد.
امام صادق علیه السلام در بیان خاصیت رنگ سبز میفرماید:"سه چیز غم و غصه را از بین می برد:
1- آب
2- رنگ سبز
3- خوشرویی.
امروزه علم با گذشت قرنهای متمادی خاصیت تقویت تحمل پذیری این رنگ را اثبات کرده است. دانشمندان جهت اثبات این امر آزمایشی را به شرح زیر بر روی کارگران انجام دادند.
کارگران را به دو گروه تقسیم کردند، به گروه اول صندوقهای سبز و به گروه دوم صندوقهای سیاه رنگ جهت حمل دادند. کسانی که صندوقهای سبز را حمل میکردند بدون هیچ گونه شکایتی با صبر و حوصله کار خود را به اتمام رسانند، ولی حمل کنندگان صندوقهای سیاه هموزن با صندوقهای سبز از خستگی زیاد، کمردرد، ناراحتی کلیه و ... شکایت میکردند. علاوه بر اینکه این رنگ بر سلامتی روح انسان تاثیر دارد، بر رشد و سلامتی جسم نیز موثر است.
در قرآن کریم، از میان همه رنگها، رنگ سبز به عنوان رنگ لباس بهشتیان معرفی شده است: "ویلبسون شباباًَ خضراً من سندس و استبرق" لباسهای سبز حریر و دیبا بپوشند.
یافتههای دانشمندان
تسکین درد میگرن، از بین بردن بیخوابی، پایین آوردن فشار خون، درمان یا تسکین بعضی از بیماریهای عصبی، بالابردن ادراک. خواص مثبت این رنگ تا زمانی است که از 200 لوکس تجاوز نکند، بنابراین رنگ سبز گیاهان بهترین و معتدل ترین نوع این رنگ است، و تمام خواص فوق را دارد.
نویسنده : معصومه دباغی
فردای جهان از نگاه قرآن
قرآن کریم اگرچه اساسا به زبان عربی است، اما بررسیهای انجام شده توسط محققان و دانشمندانی از سراسر دنیا که درباره هریک از آیات آن به تحقیق و تفحص پرداختهاند، نشان داده مخاطب این کتاب که بدون تردید معجزهای الهی است، تنها مردمان عربزبان نبودهاند بلکه در حقیقت میتوان قرآن را پیامی الهی به همه مردم دنیا دانست.
به عبارت دیگر مخاطبان پیام الهی در قرآن همه مردمانی هستند که صرف نظر از رنگ، نژاد، مذهب و ملیت به یک زبان جهانی سخن میگویند و این زبان جهانی، همان زبان علم و دانش است که میتوان آن را از نشانههای وجود خداوند متعال برشمرد. دین اسلام، انسانها را به کسب علم و دانش فرامیخواند چرا که بر این باور است تمامی علوم در نهایت انسان را به شناخت خداوند بزرگ رهنمون خواهد ساخت. به همین دلیل است که هرچه شناخت دانشمندان نسبت به پدیدههای جهان هستی بیشتر میشود، اعتقاد آنها به خدا بیشتر شده و در مقابل، تردید آنها نسبت به وجود خالقی دانا و توانا کاهش خواهد یافت. چنین افرادی معمولا در مقابل عظمت خداوند تسلیم میشوند و در تمامی اعمال و رفتارشان از دستورات و تعالیم خداوند پیروی میکنند.
یکی از نشانههای عظمت و بزرگی قرآن در این است که با پیشرفت علم، صحت و اعتبار آنچه بیش از 1400 سال پیش یعنی زمانیکه غفلت و بیخبری بر این کره خاکی سایه گسترانیده بود بیش از پیش بر همگان آشکار خواهد شد. البته ذکر این موضوع به این معنی نیست که آنچه صحت و درستی آیات قرآنی را به اثبات میرساند، ماهیتی خارجی دارد بلکه باید پذیرفت یافتههای علمی محققان و دانشمندان میتواند مانند چراغی روشنکننده این مسیر باشد. در حقیقت دانش وسیلهای برای از میان برداشتن تاریکیهای ناشی از غفلت و ناآگاهی انسانها نسبت به مفاهیم مطرح شده در آیات قرآنی است که بر افزایش ایمان و اعتقاد انسانها به خدا تاثیرگذار خواهد بود. در کتب و نوشتههای دانشمندان درباره مفاهیم و مضامین علمی قرآن به این نکته اشاره شده است که در آغاز اسلام، مسلمانان مفاهیم مطرح شده در آیات قرآنی نازل شده بر پیامبر را بخوبی میفهمیدند و دستورات الهی را مبنای انجام مطالعاتی درباره علوم مختلف دنیوی و همچنین شناخت این دنیا به عنوان بخشی از یک مجموعه مرتبط و منسجم قرار میدادند. علم تشریح و پزشکی نیز یکی از علومی بود که همچون دیگر شاخههای علمی، دانشمندان مسلمان توانستند به موفقیتهای قابل توجهی در آن دست یابند. بر این اساس میتوان گفت دستورات الهی در این کتاب مقدس انگیزه لازم برای پیشرفت محققان در زمینههای علمی مختلف را به وجود آورده است. با ظهور اسلام، در فاصله زمانی بین قرن هشتم و دوازدهم میلادی، وقتی دنیای مسیحیت با محدودیتهای بسیاری در مسیر انجام تحقیقات علمی مواجه شده بود، مطالعات و تحقیقات بسیار زیادی در مراکز اسلامی در حال انجام بود و به همین دلیل امروزه بسیاری از محققان اکتشافات علمی بزرگ در زمینه ریاضیات، نجوم، فیزیک، زمینشناسی، تشریح و پزشکی، مدیون تلاشهای دانشمندان مسلمان هستند. وقتی انسان در زمینههای علمی به دستاوردهای بزرگی دست پیدا میکند، رفته رفته ایمان او نسبت به خالق جهان هستی افزایش خواهد یافت که این اعتقادات و باورها ریشه در تحصیل علم و کسب معرفت نسبت به پدیدههای اطراف و پیرامونش دارد. از آنجایی که دانشمندان میتوانند براساس یافتههای علمی، وجود خداوند را در دنیای مادی که انسانها در آن قدرت، اختیار و ثروت را در دست گرفتهاند، به اثبات برسانند، خداوند برای آنها جایگاه والایی در نظر گرفته است. چرا که آنها نیز میتوانند همانند پیامبران نقش مهمی را در پذیرش خدای یکتا به عنوان خالق جهان هستی داشته باشند.
پیدایش جهان هستی
هیدروژن گازی است که از آن به عنوان منشاء هستی نام برده شده است. در قرآن نیز گفته میشود تکامل تدریجی دنیا، نتیجه مجموعهای از مراحل مختلف است؛ یعنی تجمع تدریجی نوعی گاز یکی پس از دیگری پیش از اینکه بتواند در نتیجه تاثیر نیروی جاذبه به سحابی، ستارگان، کهکشانها یا سیارات تبدیل شود. آنچه سبب شگفتی میشود این است که این آیه نشان میدهد نوعی گاز منشاء تشکیل اجسام سماوی بوده در حالی که در اغلب تئوریهای علم نجوم نیز صرف نظر
از جزییات مطرح شده، به این موضوع اشاره شده است. بنابراین باید اذعان داشت هر آنچه در این دنیا اتفاق میافتد، برگرفته از دستورات خداوند است. این دستورات میتواند در بردارنده قوانین فیزیکی باشد که دانشمندان و محققان براساس آن اطلاعاتی را درباره پدیدههای مختلف به دست میآورند و پس از بررسی دقیق شواهد و نشانههای آن تئوریهای مختلفی را در آن زمینه ارائه میکنند. به گفته دانشمندان دردنیا، میلیاردها کهکشان وجود دارد که نشان دهنده قدرت و عظمت خالقی تواناست. اگر چه دانشمندانی که در زمینه علم نجوم به تحقیق پرداختهاند توانستهاند تعداد زیادی از آنها را شناسایی کنند، اما هر روز شاهد کشف کهکشانهای جدیدی هستیم که همه آنها خصوصیات و ویژگیهای مشابه کهکشانهای قدیمی را دارند و میتوان منشاء تشکیل آنها از یک نوع ماده گازی شکل که همچنان به مقدار فراوان در اطراف ما وجود دارد و در طول سالیان گذشته هیچگاه از مقدار آن کاسته نشده است را مورد تایید قرار داد.
اما سوالی که از مدتها پیش ذهن بسیاری از محققان را به خود مشغول کرده، این است که این گاز از چه منبعی تامین میشود؟ آیا این گاز در نتیجه انجام مداوم مجموعه فرآیندهایی در یک مکان بخصوص به وجود میآید تا بتواند کمبود آن از نظر کمی در نتیجه تشکیل کهکشانهای جدید را تامین کند یا اینکه یک مکان ناشناخته یا حتی پدیدههای طبیعی ناشناخته منجر به تولید این گاز در سطح دنیا میشود. براساس آیات قرآنی همه دنیا و هر آنچه در آن یافت میشود، یک موجودیت واحد است که یکباره به وجود آمده است. در علم نجوم براساس تئوری بیگ بنگ یا انفجار بزرگ، یک انفجار اولیه منشاء احتمالی پیدایش جهان هستی در نظر گرفته شده است. طبق این تئوری، پس از این انفجار همه کهکشانها در فضای بسیار محدودی با غلظت غیر قابل تصوری در کنار هم قرار گرفته، سپس با گذشت زمان تبدیل به کهکشانهایی شدند و تحت تاثیر نیروی حاصل از انفجار اولیه هر یک در بخشی از فضای اطراف سیارات مستقر شدند که در بسیاری از آیات قرآن نیز به آن اشاره شده است.
مرگ ستارگان
خورشید تنها جسم خود افروز منظومه شمسی و روشنی ماه ناشی از انعکاس نور خورشید در سطح ماه است. بنابراین میتوان خورشید را به چراغی تشبیه کرد که نور آن سبب روشنایی و گرمای سطح زمین میشود.
نورخورشید پس از ورود به لایههای جوی زمین به دلیل شکست نور، برخورد امواج نور با ذرات و اجسام بسیار ریز شناور در هوا، جذب امواج نور توسط اتمهای اکسیژن در لایههای فوقانی و همچنین برخورد امواج با گاز ازن که در ارتفاع 15 تا 45 کیلومتری لایههای جوی زمین یافت میشود، بتدریج کاهش پیدا میکند. اما اگر از لایههای جوی عبور کرده و به فضا برسیم، علیرغم حضور خورشید در گوشهای از آسمان با تاریکی مطلق مواجه خواهیم شد.
اگر چه همواره و در هر ساعتی از روز نیمی از کره زمین در روشنایی است، اما فضا همیشه تاریک است. این تصویر زیبا و اعجاب انگیز در حقیقت انعکاسی است از آنچه در قرآن درباره آسمان و زمین و شب و روز به تصویر کشیده شده است در آیات قرآن، خداوند به سقوط ستارگان و همچنین شکافتن این اجسام سماوی سوگند خورده است.
آنچه خداوند به آن قسم میخورد، بدون تردید باید ارزش بسیاری داشته باشد. اگر قدری در این آیات تعمق کنیم، در مییابیم که این آیات به پدیدهای طبیعی که همان مرگ ستارگان است دلالت دارد. هیدروژن و هلیوم از عناصر اصلی ستارگانی مانند خورشید یا حتی ستارگانی بزرگتر هستند. وقتی گاز هیدروژن از ستارهای متصاعد میشود نشاندهنده این است که این ستاره در حال عبور از مرحله جوانی به مرحله سالخوردگی و پیری است.
وقتی عمر ستارهای به پایان میرسد، این ستاره مراحل مختلفی مانند سرخ اختر، سپیده ستاره کوچک و ستاره نوترونی را پشت سر میگذارد تا اینکه در پایان تبدیل به سیاهچالهای در آسمان تاریک میشود. آنچه در قرآن از آن به عنوان سقوط ستارگان نام برده شده، در حقیقت تبدیل یک ستاره به ابر ستارهای سرخ است که درهم شکسته میشود و به گفته قرآن سرانجام روزی خورشید تابان نیز به اراده خداوند این مراحل را پشت سر گذاشته و برای همیشه خاموش خواهد شد. یک ابر ستاره سرخ، ستاره بسیار بزرگ قرمز رنگی است که قطر آن دهها برابر قطر خورشید است. ستارگانی مانند خورشید با افزایش سن به ابر ستارههایی سرخ رنگ تبدیل میشوند. با متوقف شدن واکنشهای هستهای در مرکز ستارهها و به وجود آمدن آهن، منبع تامینکننده انرژی در این اجسام سماوی از بین خواهد رفت. در چنین شرایطی موازنه و تناسب مواد موجود از تعادل خارج شده و به علت نیروی جاذبه این ستاره منقبض شده و قطر آن به چندین هزار کیلومتر کاهش مییابد. در نتیجه چگالی آن به میزان قابلتوجهی کاهش یافته و به ستاره سفید رنگ بسیار کوچکی تبدیل خواهد شد. در این فرآیند که بسرعت انجام خواهد شد، نیروی حرکتی این ستاره به انرژی تبدیل شده و دمای درونی ستاره به یکصد هزار درجه سانتیگراد افزایش خواهد یافت. از این ستاره نور سفید رنگی تابیده میشود تا بتدریج انرژی و دمای درونی آن کاهش یابد. با انقباض تدریجی، این سپیده ستاره کوچک به ستارهای نوترونی تبدیل میشود که قطر آن بیش از 20 کیلومتر خواهد بود.
وقتی یک ستاره نوترونی در آخرین مرحله این تغییرات تدریجی به یک سیاهچاله تبدیل میشود، جاذبه آن به اندازهای افزایش پیدا خواهد کرد که حتی امواج نوری نیز قادر نخواهند بود بر آن غلبه کنند. انرژی جذب شده در سیاهچالهها سبب انتشار اشعه X در محیط و نفوذ سیاهچالهها در خلاء و جو زمین میشود. به همین دلیل در قرآن از سیاهچالهها به عنوان جاروهای فضایی نام برده شده است که با استفاده از نیروی جاذبه خود هر آنچه را که در محیط اطرافشان وجود دارد به طرف خود میبلعند.
کوهها، پایههای زمین
از نظر علمی، رشته کوهها وزنههایی هستند که نقش مهمی در حفظ تعادل پوسته زمین دارند و با ایجاد استحکام در
قسمت پوسته زمین از آن در برابر هر گونه آسیب احتمالی محافظت میکنند؛ به همین علت پس از گذشت قرنها از زمان تشکیل کره زمین، علیرغم وجود فشارهای بسیار زیاد در بخش داخلی زمین و همچنین جریانهای رفت و برگشتی، پوسته زمین همچنان بدون تغییر باقی مانده است. در آیات قرآنی نیز رشته کوهها به پایههای محکمی تشبیه شدهاند که نقش مهمی در برقراری تعادل در پوسته زمین دارند. این تشبیه یک حقیقت علمی است که بیش از 1400 سال پیش در قرآن به آن اشاره شده و بدون تردید در آن زمان تنها کسی که خالق زمین و آسمان و همه موجودات است میتوانسته از این حقیقت علمی که امروزه محققان براساس شواهد علمی به آن پی بردهاند، آگاهی داشته باشد. اگرچه زمین سیاره کوچکی است که انسان امروزی میتواند در طول یک روز یا حتی کمتر از یک روز به دور آن سفر کند، اما هنوز هم با وجود این که بشر توانسته است به دستاوردهای علمی بزرگی دست یابد. نفوذ به اعماق زمین به علت وجود منابع عظیم انرژی گرمایی و فشار درونی بالای آن غیرممکن است. در آیات قرآنی خداوند به انسان میفرماید: پوسته زمین را مورد مطالعه قرار داده و آثار و نشانههای فسیلی در سطح زمین را مورد بررسی قرار دهد چراکه شواهد به جا مانده از دورههای گذشته زمینشناسی را میتوان در صخرههای سنگی به صورت فسیلها یا بقایایی مدفون شده این موجودات در اعماق خاک یافت که براساس آن بررسی لایههای مختلف زمینشناسی در پوسته از تاریخ پیدایش زمین نیز امکانپذیر خواهد بود. این در حالی است که در پایان قرن هجدهم میلادی جیمز هاتون که از زمینشناسان معروف آن دوره بود، بررسی تاریخ گذشته زمین براساس لایههای زمینشناسی پوسته زمین را مورد تایید قرار داد و به اثبات رساند. همه ما میدانیم که در نتیجه وقوع سیل و طوفان در گذشته، چگونگی توزیع خشکیها و آبها در سطح زمین بارها دستخوش تغییرات شده است و به همین علت قطعههایی از بدن حیوانات؛ انسانها و همچنین بخشهای مختلف گیاهان را میتوانیم در لایههای مختلف پوسته زمین بیابیم.
روزی که دنیا به آخر میرسد
شواهد موجود نشان میدهد جهان هستی در نتیجه نوعی تکامل تدریجی پس از انفجار بزرگی که میلیاردها سال پیش رخ داده همچنان در حال گسترش است، اما به نظر میرسد چنین مرحلهای سرانجام روزی به پایان خواهد رسید و در نتیجه افزایش نیروی جاذبه بین کهکشانها، سیارات، ستارهها و هر آنچه در این مجموعه یافت میشود، در فضای محدودی گردهم خواهند آمد و شرایطی شبیه به آغاز خلقت جهان هستی را بار دیگر تجربه خواهند کرد. به گفته دانشمندان، آن روز، روز رستاخیز است که جز خداوند متعال هیچ کس نمیتواند زمان دقیق آن را پیشبینی کند. دانشمندان تنها توانستهاند تصویری از چگونگی جهان هستی را در آن روز برای ما انسانها به تصویر بکشند. در آن روز سرعت حرکت کهکشانها کاهش یافته و سرانجام همه کهکشانهایی که پیش از این با سرعت بسیار زیادی در آسمانها شناور بودهاند، در اطراف هم تجمع پیدا میکنند که به نظر میرسد بسیار خوفناک و هراسناک باشد. در بسیاری از آیات قرآن نیز ترس از روز رستاخیز تنها راه رسیدن به رستگاری جاودانی و ابدی است. یکی از دیگر ویژگیهای شگفتانگیز قرآن در این است که این کتاب، 1400 سال پیش نظریههای علمی جدیدی که امروزه دانشمندان مطرح کردهاند را بیان کرده است.
شگفتی اعداد قرآنی
یکی از جنبههای اعجاز قرآن، اعداد است که بدون تردید اندکی تعمق درباره آن میتواند هر انسانی را متعجب سازد. بدون شک تکرار برابر برخی از واژهها در آیات قرآن تصادفی نبوده است بلکه میتوان آن را از آیات و نشانههای الهی برشمرد.
اگرچه به این دنیا و دنیایی پس از مرگ در سورههای مختلف اشاره شده است، اما هر دوی آنها به تعداد مساوی و 115 بار در قرآن آورده شدهاند.
فرشتگان و شیاطین واژههایی هستند که در مجموع 68 بار در قرآن به هر یک از آنها اشاره شده است. واژه بخشش و مشتقات آن 234 بار در قرآن آورده شده که دوبرابر تعداد دفعاتی است که در آیات قرآن به واژه تنبیه و مجازات و مشتقات آن اشاره شده است. این نشاندهنده بخشش و سخاوت خداوند نسبت به بندگانش است.
جالب است بدانید اگر در آیات قرآنی واژه ماه را جستجو کنید، متوجه میشوید که این واژهها تنها 12 بار آورده شده و این در حالی است که 365 بار به واژه روز اشاره شده است.
وجه تمایز زمین از دیگر سیارات
طبق آیات قرآنی، آسمان فضای اطراف زمین است که ما آن را همچون گنبد آبی رنگی در بالای سرمان میبینیم. این درحالی است که آنچه از آن به عنوان آسمانها نام برده میشود، در حقیقت شامل همه اجسام سماوی است که در اطراف این کره خاکی قرار گرفتهاند. علاوه بر این آسمان هر شب و روز تصویر بسیار زیبایی را در مقابل دیدگان ما به نمایش در میآورد که ویژگیهای علمی بسیار زیادی دارد و هر یک از آنها میتواند تامین کننده بخشی از نیازهای انسانها باشد. فضای اطراف سیاره زمین در حقیقت سقفی است که پوششی را در اطراف آن به وجود آورده است. این فضا متشکل از مجموعه گازهای مختلفی است که به علت وجود جاذبه زمین نمیتوانند از آن دور شوند. از آنجایی که ماه به علت برخورداری از نیروی جاذبه ضعیفتر در مقایسه با زمین فاقد چنین پوشش یا در اصطلاح فاقد سقف است، نمیتوان در آن شرایط مشابهی را جستجوکرد. این در حالی است که فضای اطراف زمین نقش بسیار مهمی در حفظ حیات موجودات ساکن این کره خاکی دارد و میتواند اکسیژن مورد نیاز موجودات زنده را تامین کند. علاوه بر این انتقال بخار آب از سطح زمین به لایههای فوقانی جو سبب تشکیل ابر، بارندگی در نتیجه تامین آب آشامیدنی در سطح زمین خواهد شد. جالب است بدانید روشنی روز ناشی از پراکندگی و انتشار انعکاس امواج نور خورشید در لایه نازکی از هوا در اطراف زمین است که از سطح زمین تا ارتفاع 200 کیلومتری امتداد دارد. اگر ما از جو زمین بالاتر برویم، علیرغم وجود خورشید، همهجا تاریک است. براساس آیات قرآن شب پدیدهای است عمومی که متعلق به همه جهان هستی است در حالی که روشنایی روز تنها یک پدیده نوری است که از انتشار امواج نور خورشید در لایههای پایین جو زمین ناشی میشود. اگر چه خداوند در قرآن جو اطراف زمین را بسادگی تفسیر کرده، اما در حقیقت هر یک از آیات مطرح شده در این باره حقایقی علمی را که بر دارند در آگاهی از آنها مستلزم تلاشهای بیوقفه محققان است.
در قرآن نیز به این موضوع اشاره شده است که در اطراف زمین مجموعهای از الکترونها وجود دارند که میدان مغناطیسی زمین از رسیدن آنها به سطح زمین ممانعت به عمل میآورد. این الکترونها که حاوی انرژی بسیار بالایی هستند، از خورشید در محیط اطراف منتشر میشوند و هیچ موجود زندهای بدون داشتن پوشش ایمنی قادر به مقاومت در برابر امواج ناشی از این الکترونها نخواهد بود. بنابراین میتوان گفت پوشش جوی اطراف زمین نقش بسیار مهمی در محافظت از موجودات ساکن زمین در برابر تشعشع این امواج دارد.
برای آنها که بیندیشند
آنچه در اینجا بیان شد، تنها بخشی از شواهد علمی است که 1400 سال پیش، یعنی زمانی که هیچ یک از انسانها حتی قادر به تصورشان نبودند، در قرآن به آنها اشاره شده بود. امروز براساس یافتههای علمی جدیدی که محققان به آن دست یافتهاند دیگر هیچ تردیدی برای انسانها وجود نخواهد داشت که آیات قرآن، سخنانی است از خالق جهان هستی که هدف از نزول آن نجات جاودانی انسانها از غوطهور شدن در دنیای مادی و دعوت به سوی حقتعالی بوده است. بسیاری از دانشمندان بر این باورند که قرآن آخرین پیام آسمانی نازل شده به زمین است که به شیوهای اعجابانگیز آنچه را که پیامبران پیشین سعی در آموزش آن به انسانها داشتهاند، براساس شواهد علمی بیان کرده است.
یافتههای علمی حاکی از آن است که این کتاب که سراسر نشانهای الهی است، نمیتواند 1400 سال قدمت داشته باشد مگر این که هدیهای از خالق انسانها باشد. خداوند به همه ما انسانها این توانایی را داده است که بتوانیم بدون اعمال نظر شخصی درباره هر آنچه در قرآن بیان شده است تفکر کنیم و براساس نتایج به دست آمده از آن به وجود خداوند ایمان داشته باشیم.
فردای جهان از نگاه قرآن
قرآن کریم اگرچه اساسا به زبان عربی است، اما بررسیهای انجام شده توسط محققان و دانشمندانی از سراسر دنیا که درباره هریک از آیات آن به تحقیق و تفحص پرداختهاند، نشان داده مخاطب این کتاب که بدون تردید معجزهای الهی است، تنها مردمان عربزبان نبودهاند بلکه در حقیقت میتوان قرآن را پیامی الهی به همه مردم دنیا دانست.
به عبارت دیگر مخاطبان پیام الهی در قرآن همه مردمانی هستند که صرف نظر از رنگ، نژاد، مذهب و ملیت به یک زبان جهانی سخن میگویند و این زبان جهانی، همان زبان علم و دانش است که میتوان آن را از نشانههای وجود خداوند متعال برشمرد. دین اسلام، انسانها را به کسب علم و دانش فرامیخواند چرا که بر این باور است تمامی علوم در نهایت انسان را به شناخت خداوند بزرگ رهنمون خواهد ساخت. به همین دلیل است که هرچه شناخت دانشمندان نسبت به پدیدههای جهان هستی بیشتر میشود، اعتقاد آنها به خدا بیشتر شده و در مقابل، تردید آنها نسبت به وجود خالقی دانا و توانا کاهش خواهد یافت. چنین افرادی معمولا در مقابل عظمت خداوند تسلیم میشوند و در تمامی اعمال و رفتارشان از دستورات و تعالیم خداوند پیروی میکنند.
یکی از نشانههای عظمت و بزرگی قرآن در این است که با پیشرفت علم، صحت و اعتبار آنچه بیش از 1400 سال پیش یعنی زمانیکه غفلت و بیخبری بر این کره خاکی سایه گسترانیده بود بیش از پیش بر همگان آشکار خواهد شد. البته ذکر این موضوع به این معنی نیست که آنچه صحت و درستی آیات قرآنی را به اثبات میرساند، ماهیتی خارجی دارد بلکه باید پذیرفت یافتههای علمی محققان و دانشمندان میتواند مانند چراغی روشنکننده این مسیر باشد. در حقیقت دانش وسیلهای برای از میان برداشتن تاریکیهای ناشی از غفلت و ناآگاهی انسانها نسبت به مفاهیم مطرح شده در آیات قرآنی است که بر افزایش ایمان و اعتقاد انسانها به خدا تاثیرگذار خواهد بود. در کتب و نوشتههای دانشمندان درباره مفاهیم و مضامین علمی قرآن به این نکته اشاره شده است که در آغاز اسلام، مسلمانان مفاهیم مطرح شده در آیات قرآنی نازل شده بر پیامبر را بخوبی میفهمیدند و دستورات الهی را مبنای انجام مطالعاتی درباره علوم مختلف دنیوی و همچنین شناخت این دنیا به عنوان بخشی از یک مجموعه مرتبط و منسجم قرار میدادند. علم تشریح و پزشکی نیز یکی از علومی بود که همچون دیگر شاخههای علمی، دانشمندان مسلمان توانستند به موفقیتهای قابل توجهی در آن دست یابند. بر این اساس میتوان گفت دستورات الهی در این کتاب مقدس انگیزه لازم برای پیشرفت محققان در زمینههای علمی مختلف را به وجود آورده است. با ظهور اسلام، در فاصله زمانی بین قرن هشتم و دوازدهم میلادی، وقتی دنیای مسیحیت با محدودیتهای بسیاری در مسیر انجام تحقیقات علمی مواجه شده بود، مطالعات و تحقیقات بسیار زیادی در مراکز اسلامی در حال انجام بود و به همین دلیل امروزه بسیاری از محققان اکتشافات علمی بزرگ در زمینه ریاضیات، نجوم، فیزیک، زمینشناسی، تشریح و پزشکی، مدیون تلاشهای دانشمندان مسلمان هستند. وقتی انسان در زمینههای علمی به دستاوردهای بزرگی دست پیدا میکند، رفته رفته ایمان او نسبت به خالق جهان هستی افزایش خواهد یافت که این اعتقادات و باورها ریشه در تحصیل علم و کسب معرفت نسبت به پدیدههای اطراف و پیرامونش دارد. از آنجایی که دانشمندان میتوانند براساس یافتههای علمی، وجود خداوند را در دنیای مادی که انسانها در آن قدرت، اختیار و ثروت را در دست گرفتهاند، به اثبات برسانند، خداوند برای آنها جایگاه والایی در نظر گرفته است. چرا که آنها نیز میتوانند همانند پیامبران نقش مهمی را در پذیرش خدای یکتا به عنوان خالق جهان هستی داشته باشند.
پیدایش جهان هستی
هیدروژن گازی است که از آن به عنوان منشاء هستی نام برده شده است. در قرآن نیز گفته میشود تکامل تدریجی دنیا، نتیجه مجموعهای از مراحل مختلف است؛ یعنی تجمع تدریجی نوعی گاز یکی پس از دیگری پیش از اینکه بتواند در نتیجه تاثیر نیروی جاذبه به سحابی، ستارگان، کهکشانها یا سیارات تبدیل شود. آنچه سبب شگفتی میشود این است که این آیه نشان میدهد نوعی گاز منشاء تشکیل اجسام سماوی بوده در حالی که در اغلب تئوریهای علم نجوم نیز صرف نظر
از جزییات مطرح شده، به این موضوع اشاره شده است. بنابراین باید اذعان داشت هر آنچه در این دنیا اتفاق میافتد، برگرفته از دستورات خداوند است. این دستورات میتواند در بردارنده قوانین فیزیکی باشد که دانشمندان و محققان براساس آن اطلاعاتی را درباره پدیدههای مختلف به دست میآورند و پس از بررسی دقیق شواهد و نشانههای آن تئوریهای مختلفی را در آن زمینه ارائه میکنند. به گفته دانشمندان دردنیا، میلیاردها کهکشان وجود دارد که نشان دهنده قدرت و عظمت خالقی تواناست. اگر چه دانشمندانی که در زمینه علم نجوم به تحقیق پرداختهاند توانستهاند تعداد زیادی از آنها را شناسایی کنند، اما هر روز شاهد کشف کهکشانهای جدیدی هستیم که همه آنها خصوصیات و ویژگیهای مشابه کهکشانهای قدیمی را دارند و میتوان منشاء تشکیل آنها از یک نوع ماده گازی شکل که همچنان به مقدار فراوان در اطراف ما وجود دارد و در طول سالیان گذشته هیچگاه از مقدار آن کاسته نشده است را مورد تایید قرار داد.
اما سوالی که از مدتها پیش ذهن بسیاری از محققان را به خود مشغول کرده، این است که این گاز از چه منبعی تامین میشود؟ آیا این گاز در نتیجه انجام مداوم مجموعه فرآیندهایی در یک مکان بخصوص به وجود میآید تا بتواند کمبود آن از نظر کمی در نتیجه تشکیل کهکشانهای جدید را تامین کند یا اینکه یک مکان ناشناخته یا حتی پدیدههای طبیعی ناشناخته منجر به تولید این گاز در سطح دنیا میشود. براساس آیات قرآنی همه دنیا و هر آنچه در آن یافت میشود، یک موجودیت واحد است که یکباره به وجود آمده است. در علم نجوم براساس تئوری بیگ بنگ یا انفجار بزرگ، یک انفجار اولیه منشاء احتمالی پیدایش جهان هستی در نظر گرفته شده است. طبق این تئوری، پس از این انفجار همه کهکشانها در فضای بسیار محدودی با غلظت غیر قابل تصوری در کنار هم قرار گرفته، سپس با گذشت زمان تبدیل به کهکشانهایی شدند و تحت تاثیر نیروی حاصل از انفجار اولیه هر یک در بخشی از فضای اطراف سیارات مستقر شدند که در بسیاری از آیات قرآن نیز به آن اشاره شده است.
مرگ ستارگان
خورشید تنها جسم خود افروز منظومه شمسی و روشنی ماه ناشی از انعکاس نور خورشید در سطح ماه است. بنابراین میتوان خورشید را به چراغی تشبیه کرد که نور آن سبب روشنایی و گرمای سطح زمین میشود.
نورخورشید پس از ورود به لایههای جوی زمین به دلیل شکست نور، برخورد امواج نور با ذرات و اجسام بسیار ریز شناور در هوا، جذب امواج نور توسط اتمهای اکسیژن در لایههای فوقانی و همچنین برخورد امواج با گاز ازن که در ارتفاع 15 تا 45 کیلومتری لایههای جوی زمین یافت میشود، بتدریج کاهش پیدا میکند. اما اگر از لایههای جوی عبور کرده و به فضا برسیم، علیرغم حضور خورشید در گوشهای از آسمان با تاریکی مطلق مواجه خواهیم شد.
اگر چه همواره و در هر ساعتی از روز نیمی از کره زمین در روشنایی است، اما فضا همیشه تاریک است. این تصویر زیبا و اعجاب انگیز در حقیقت انعکاسی است از آنچه در قرآن درباره آسمان و زمین و شب و روز به تصویر کشیده شده است در آیات قرآن، خداوند به سقوط ستارگان و همچنین شکافتن این اجسام سماوی سوگند خورده است.
آنچه خداوند به آن قسم میخورد، بدون تردید باید ارزش بسیاری داشته باشد. اگر قدری در این آیات تعمق کنیم، در مییابیم که این آیات به پدیدهای طبیعی که همان مرگ ستارگان است دلالت دارد. هیدروژن و هلیوم از عناصر اصلی ستارگانی مانند خورشید یا حتی ستارگانی بزرگتر هستند. وقتی گاز هیدروژن از ستارهای متصاعد میشود نشاندهنده این است که این ستاره در حال عبور از مرحله جوانی به مرحله سالخوردگی و پیری است.
وقتی عمر ستارهای به پایان میرسد، این ستاره مراحل مختلفی مانند سرخ اختر، سپیده ستاره کوچک و ستاره نوترونی را پشت سر میگذارد تا اینکه در پایان تبدیل به سیاهچالهای در آسمان تاریک میشود. آنچه در قرآن از آن به عنوان سقوط ستارگان نام برده شده، در حقیقت تبدیل یک ستاره به ابر ستارهای سرخ است که درهم شکسته میشود و به گفته قرآن سرانجام روزی خورشید تابان نیز به اراده خداوند این مراحل را پشت سر گذاشته و برای همیشه خاموش خواهد شد. یک ابر ستاره سرخ، ستاره بسیار بزرگ قرمز رنگی است که قطر آن دهها برابر قطر خورشید است. ستارگانی مانند خورشید با افزایش سن به ابر ستارههایی سرخ رنگ تبدیل میشوند. با متوقف شدن واکنشهای هستهای در مرکز ستارهها و به وجود آمدن آهن، منبع تامینکننده انرژی در این اجسام سماوی از بین خواهد رفت. در چنین شرایطی موازنه و تناسب مواد موجود از تعادل خارج شده و به علت نیروی جاذبه این ستاره منقبض شده و قطر آن به چندین هزار کیلومتر کاهش مییابد. در نتیجه چگالی آن به میزان قابلتوجهی کاهش یافته و به ستاره سفید رنگ بسیار کوچکی تبدیل خواهد شد. در این فرآیند که بسرعت انجام خواهد شد، نیروی حرکتی این ستاره به انرژی تبدیل شده و دمای درونی ستاره به یکصد هزار درجه سانتیگراد افزایش خواهد یافت. از این ستاره نور سفید رنگی تابیده میشود تا بتدریج انرژی و دمای درونی آن کاهش یابد. با انقباض تدریجی، این سپیده ستاره کوچک به ستارهای نوترونی تبدیل میشود که قطر آن بیش از 20 کیلومتر خواهد بود.
وقتی یک ستاره نوترونی در آخرین مرحله این تغییرات تدریجی به یک سیاهچاله تبدیل میشود، جاذبه آن به اندازهای افزایش پیدا خواهد کرد که حتی امواج نوری نیز قادر نخواهند بود بر آن غلبه کنند. انرژی جذب شده در سیاهچالهها سبب انتشار اشعه X در محیط و نفوذ سیاهچالهها در خلاء و جو زمین میشود. به همین دلیل در قرآن از سیاهچالهها به عنوان جاروهای فضایی نام برده شده است که با استفاده از نیروی جاذبه خود هر آنچه را که در محیط اطرافشان وجود دارد به طرف خود میبلعند.
کوهها، پایههای زمین
از نظر علمی، رشته کوهها وزنههایی هستند که نقش مهمی در حفظ تعادل پوسته زمین دارند و با ایجاد استحکام در
قسمت پوسته زمین از آن در برابر هر گونه آسیب احتمالی محافظت میکنند؛ به همین علت پس از گذشت قرنها از زمان تشکیل کره زمین، علیرغم وجود فشارهای بسیار زیاد در بخش داخلی زمین و همچنین جریانهای رفت و برگشتی، پوسته زمین همچنان بدون تغییر باقی مانده است. در آیات قرآنی نیز رشته کوهها به پایههای محکمی تشبیه شدهاند که نقش مهمی در برقراری تعادل در پوسته زمین دارند. این تشبیه یک حقیقت علمی است که بیش از 1400 سال پیش در قرآن به آن اشاره شده و بدون تردید در آن زمان تنها کسی که خالق زمین و آسمان و همه موجودات است میتوانسته از این حقیقت علمی که امروزه محققان براساس شواهد علمی به آن پی بردهاند، آگاهی داشته باشد. اگرچه زمین سیاره کوچکی است که انسان امروزی میتواند در طول یک روز یا حتی کمتر از یک روز به دور آن سفر کند، اما هنوز هم با وجود این که بشر توانسته است به دستاوردهای علمی بزرگی دست یابد. نفوذ به اعماق زمین به علت وجود منابع عظیم انرژی گرمایی و فشار درونی بالای آن غیرممکن است. در آیات قرآنی خداوند به انسان میفرماید: پوسته زمین را مورد مطالعه قرار داده و آثار و نشانههای فسیلی در سطح زمین را مورد بررسی قرار دهد چراکه شواهد به جا مانده از دورههای گذشته زمینشناسی را میتوان در صخرههای سنگی به صورت فسیلها یا بقایایی مدفون شده این موجودات در اعماق خاک یافت که براساس آن بررسی لایههای مختلف زمینشناسی در پوسته از تاریخ پیدایش زمین نیز امکانپذیر خواهد بود. این در حالی است که در پایان قرن هجدهم میلادی جیمز هاتون که از زمینشناسان معروف آن دوره بود، بررسی تاریخ گذشته زمین براساس لایههای زمینشناسی پوسته زمین را مورد تایید قرار داد و به اثبات رساند. همه ما میدانیم که در نتیجه وقوع سیل و طوفان در گذشته، چگونگی توزیع خشکیها و آبها در سطح زمین بارها دستخوش تغییرات شده است و به همین علت قطعههایی از بدن حیوانات؛ انسانها و همچنین بخشهای مختلف گیاهان را میتوانیم در لایههای مختلف پوسته زمین بیابیم.
روزی که دنیا به آخر میرسد
شواهد موجود نشان میدهد جهان هستی در نتیجه نوعی تکامل تدریجی پس از انفجار بزرگی که میلیاردها سال پیش رخ داده همچنان در حال گسترش است، اما به نظر میرسد چنین مرحلهای سرانجام روزی به پایان خواهد رسید و در نتیجه افزایش نیروی جاذبه بین کهکشانها، سیارات، ستارهها و هر آنچه در این مجموعه یافت میشود، در فضای محدودی گردهم خواهند آمد و شرایطی شبیه به آغاز خلقت جهان هستی را بار دیگر تجربه خواهند کرد. به گفته دانشمندان، آن روز، روز رستاخیز است که جز خداوند متعال هیچ کس نمیتواند زمان دقیق آن را پیشبینی کند. دانشمندان تنها توانستهاند تصویری از چگونگی جهان هستی را در آن روز برای ما انسانها به تصویر بکشند. در آن روز سرعت حرکت کهکشانها کاهش یافته و سرانجام همه کهکشانهایی که پیش از این با سرعت بسیار زیادی در آسمانها شناور بودهاند، در اطراف هم تجمع پیدا میکنند که به نظر میرسد بسیار خوفناک و هراسناک باشد. در بسیاری از آیات قرآن نیز ترس از روز رستاخیز تنها راه رسیدن به رستگاری جاودانی و ابدی است. یکی از دیگر ویژگیهای شگفتانگیز قرآن در این است که این کتاب، 1400 سال پیش نظریههای علمی جدیدی که امروزه دانشمندان مطرح کردهاند را بیان کرده است.
شگفتی اعداد قرآنی
یکی از جنبههای اعجاز قرآن، اعداد است که بدون تردید اندکی تعمق درباره آن میتواند هر انسانی را متعجب سازد. بدون شک تکرار برابر برخی از واژهها در آیات قرآن تصادفی نبوده است بلکه میتوان آن را از آیات و نشانههای الهی برشمرد.
اگرچه به این دنیا و دنیایی پس از مرگ در سورههای مختلف اشاره شده است، اما هر دوی آنها به تعداد مساوی و 115 بار در قرآن آورده شدهاند.
فرشتگان و شیاطین واژههایی هستند که در مجموع 68 بار در قرآن به هر یک از آنها اشاره شده است. واژه بخشش و مشتقات آن 234 بار در قرآن آورده شده که دوبرابر تعداد دفعاتی است که در آیات قرآن به واژه تنبیه و مجازات و مشتقات آن اشاره شده است. این نشاندهنده بخشش و سخاوت خداوند نسبت به بندگانش است.
جالب است بدانید اگر در آیات قرآنی واژه ماه را جستجو کنید، متوجه میشوید که این واژهها تنها 12 بار آورده شده و این در حالی است که 365 بار به واژه روز اشاره شده است.
وجه تمایز زمین از دیگر سیارات
طبق آیات قرآنی، آسمان فضای اطراف زمین است که ما آن را همچون گنبد آبی رنگی در بالای سرمان میبینیم. این درحالی است که آنچه از آن به عنوان آسمانها نام برده میشود، در حقیقت شامل همه اجسام سماوی است که در اطراف این کره خاکی قرار گرفتهاند. علاوه بر این آسمان هر شب و روز تصویر بسیار زیبایی را در مقابل دیدگان ما به نمایش در میآورد که ویژگیهای علمی بسیار زیادی دارد و هر یک از آنها میتواند تامین کننده بخشی از نیازهای انسانها باشد. فضای اطراف سیاره زمین در حقیقت سقفی است که پوششی را در اطراف آن به وجود آورده است. این فضا متشکل از مجموعه گازهای مختلفی است که به علت وجود جاذبه زمین نمیتوانند از آن دور شوند. از آنجایی که ماه به علت برخورداری از نیروی جاذبه ضعیفتر در مقایسه با زمین فاقد چنین پوشش یا در اصطلاح فاقد سقف است، نمیتوان در آن شرایط مشابهی را جستجوکرد. این در حالی است که فضای اطراف زمین نقش بسیار مهمی در حفظ حیات موجودات ساکن این کره خاکی دارد و میتواند اکسیژن مورد نیاز موجودات زنده را تامین کند. علاوه بر این انتقال بخار آب از سطح زمین به لایههای فوقانی جو سبب تشکیل ابر، بارندگی در نتیجه تامین آب آشامیدنی در سطح زمین خواهد شد. جالب است بدانید روشنی روز ناشی از پراکندگی و انتشار انعکاس امواج نور خورشید در لایه نازکی از هوا در اطراف زمین است که از سطح زمین تا ارتفاع 200 کیلومتری امتداد دارد. اگر ما از جو زمین بالاتر برویم، علیرغم وجود خورشید، همهجا تاریک است. براساس آیات قرآن شب پدیدهای است عمومی که متعلق به همه جهان هستی است در حالی که روشنایی روز تنها یک پدیده نوری است که از انتشار امواج نور خورشید در لایههای پایین جو زمین ناشی میشود. اگر چه خداوند در قرآن جو اطراف زمین را بسادگی تفسیر کرده، اما در حقیقت هر یک از آیات مطرح شده در این باره حقایقی علمی را که بر دارند در آگاهی از آنها مستلزم تلاشهای بیوقفه محققان است.
در قرآن نیز به این موضوع اشاره شده است که در اطراف زمین مجموعهای از الکترونها وجود دارند که میدان مغناطیسی زمین از رسیدن آنها به سطح زمین ممانعت به عمل میآورد. این الکترونها که حاوی انرژی بسیار بالایی هستند، از خورشید در محیط اطراف منتشر میشوند و هیچ موجود زندهای بدون داشتن پوشش ایمنی قادر به مقاومت در برابر امواج ناشی از این الکترونها نخواهد بود. بنابراین میتوان گفت پوشش جوی اطراف زمین نقش بسیار مهمی در محافظت از موجودات ساکن زمین در برابر تشعشع این امواج دارد.
برای آنها که بیندیشند
آنچه در اینجا بیان شد، تنها بخشی از شواهد علمی است که 1400 سال پیش، یعنی زمانی که هیچ یک از انسانها حتی قادر به تصورشان نبودند، در قرآن به آنها اشاره شده بود. امروز براساس یافتههای علمی جدیدی که محققان به آن دست یافتهاند دیگر هیچ تردیدی برای انسانها وجود نخواهد داشت که آیات قرآن، سخنانی است از خالق جهان هستی که هدف از نزول آن نجات جاودانی انسانها از غوطهور شدن در دنیای مادی و دعوت به سوی حقتعالی بوده است. بسیاری از دانشمندان بر این باورند که قرآن آخرین پیام آسمانی نازل شده به زمین است که به شیوهای اعجابانگیز آنچه را که پیامبران پیشین سعی در آموزش آن به انسانها داشتهاند، براساس شواهد علمی بیان کرده است.
یافتههای علمی حاکی از آن است که این کتاب که سراسر نشانهای الهی است، نمیتواند 1400 سال قدمت داشته باشد مگر این که هدیهای از خالق انسانها باشد. خداوند به همه ما انسانها این توانایی را داده است که بتوانیم بدون اعمال نظر شخصی درباره هر آنچه در قرآن بیان شده است تفکر کنیم و براساس نتایج به دست آمده از آن به وجود خداوند ایمان داشته باشیم.
در باب اعجاز قرآن از نگاه علوم روز نمونه هایی را در قلمروهای گوناگون انسان، حیوانات، غذا و... ذکر کردیم، در نوشتار حاضر با رویکردی موردپژوهانه به تبیین مواردی دیگر از اعجاز قرآن در پاره ای از مظاهر عالم هستی خواهیم پرداخت.
1. جاذبه ی زمین
قرآن، هزار و اندی سال قبل از نیوتن از جاذبه ی زمین خبرداده است:
« زمین را جذب کننده آفریدیم.» مرسلات/ 25
در دهها تفسیر که پیش از ولادت نیوتن نوشته شده، تصریح گردیده، که (کِفات) به معنای جذب کردن است.
درعصری که همه، خورشید را ثابت می دانستند، قرآن فرموده است: « خورشید به سوی آرامگاه خودش د ر حرکت است.» یس / 38
2. حرکت انتقالی زمین [ گردش زمین به دور خورشید]
قرآن در حدود هزار سال پیش از گالیله که با نظر خود زمین را از مرکزیت جهان هستی در آورد به صراحت گفته است: « به کوهها نگاه می کنی، خیال می کنی که در یک جا ایستاده اند، د رحالیکه مانند ابرها درحرکتند.» نمل/ 88
قرآن کریم در این مورد اشارات فراوانی دارد و از زمین با تعبیراتی مثلِ گهواره (طه / 53) و شتر راهوار ( ملک/15) یاد کرده است.
3. انبساط عالم
قرآن، 13 قرن پیش از ولادت 0لومتر)، از انبساط عالم خبر داده است: « آسمان را به قدرت خود آفریدیم و هر لحظه، آن را گسترش می دهیم.» ( ذاریات/ 47)
4. ستونهای نامرئی ( جوّ کره ی زمین)
قرآن در مورد این ستونها می فرماید: « خداوند آسمان را بدون ستونی که آن را ببینید، برافراشت.» رعد/ 2 - لقمان / 10
هنگامی که از امام رضا « علیه السلام» پرسیدند: مگر آسمان ستون دارد؟ فرمود: بله، در آنجا ستونهایی است که شما نمی بینید. شیخ طوسی هزار سال پیش در تفسیر خود فرموده است:
قرآن نگفته ( بدون ستون)، بلکه فرموده است: (بدون ستون مرئی)
تفسیر تبیان؛ ج 6، ص 213
5. حرکت ستارگان
زمانی که دانشمندان به پیروی از هیئت بطلمیوس، همه ی ستاره ها و سیاره ها را ثابت می دانستند، قرآن، با تعبیر « حرکت در مداری شناور» از آنها یاد کرده است. انبیاء/33
6. حرکت خورشید
درعصری که همه، خورشید را ثابت می دانستند، قرآن فرموده است: « خورشید به سوی آرامگاه خودش د ر حرکت است.» یس / 38
7. زوجیت گیاهان
« (لینه) گیاه شناسِ سوئدی، در اواسط قرن18 میلادی کشف کرد که در گیاهان نیز جنس نر و ماده وجود دارد، اما این موضوع، محافل کلیسا را خشمگین ساخت و کتابهای او را به عنوان کتب ضلال معرفی کردند.» دانستیهای جهان علم ص 241 .
اما قرآن، در بیش از ده آیه از زوجیت گیاهان بحث کرده است. مثلاً : شعرا/ 7 – لقمان/10 « و از آسمان آبی فرو فرستادیم و به وسیله ی آن جفتهایی از گیاهان گوناگون رویاندیم.»
8. تسخیر فضا
قرآن کریم، 14 قرن پیش از آنکه ( یوری گاگارین) هوس سفر فضایی را در سر بپروراند، از سفر فضایی بحث کرده و نوید موفقیت داده است. آنجا که می فرماید:
یا مَعْشَرَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ إِنِ اسْتَطَعْتُمْ أَنْ تَنْفُذُوا مِنْ أَقْطَارِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ فَانْفُذُوا لَا تَنْفُذُونَ إِلَّا بِسُلْطَانٍ(الرحمن/33)
ای گروه جن و انس! اگر میتوانید از مرزهای آسمانها و زمین بگذرید، پس بگذرید، ولی هرگز نمیتوانید، مگر با نیرویی (فوق العاده)!
9. موجودات زنده در جهان بالا
بشر امروز در کُرّاتِ دیگر به جستجوی موجود زنده می پردازد و تاکنون اطلاعات قانع کننده ایی بدست نیاورده است، در صورتی که قرآن 15 قرن قبل، به صراحت از وجود موجودات زنده در آنجا، خبر داده است: « از نشانه های قدرت خدا، آفرینش آسمان و زمین و پراکندن جنبده در آن دو می باشد.» شوری 29
10. همبستگی آسمان و زمین
ساختمان آفرینش از (گاز) تشکیل شده و سپس به (سدیم) تقسیم گردید و یکی از نتایج این تقسیم منظومه شمسی ما می باشد.
یکی از بهترین دلائلی که می رساند این کرات همبستگی داشته اند، این است که در خورشید بیش از 67 عنصر وجود دارد که عین آن عناصر در زمین نیز دیده می شود.
همچنین، عناصر سنگهای آسمانی که از آسمان داخل زمین می شوند، همان عناصری است که ساختمان زمین را در بر گرفته است.
خداوند این همبستگی را در قرآن کریم بیان فرموده است:
« آسمان و زمین قبلاً به هم متصل بودند و ما آنها را از همدیگر جدا کردیم.» انبیاء / 30
11. توده های گاز
دکتر ونول لاتیمار، آسمان شناس معروف می گوید:
« زمین و ستارگانِ دیگر، از توده های ابری، تکوین یافته اند و این ابر از ذرات سختی پدید آمده که حجمش 10 هزار برابر از حجم کره ی زمین بزرگتر بود.»
قرآن این حقیقت را به این صورت بیان فرموده است:
«خداوند اراده کرد خلق کند آسمان را، حال آن که آسمان، توده ی گاز و دود بود.» فصلت / 11
12. برخورد الکتریسیته
(فرانکلین) ثابت کرد که ابرها دارای بار الکتریسیته هستند و همان طوری که منفی و مثبت همدیگر را جذب می کنند، منفی با منفی و مثبت با مثبت، همدیگر را دفع می کنند و این دفع کردن باعث می شود ابرها از هم دور شوند، لکن خداوند، بوسیله ی بادها، ابرها را به هم نزدیک می سازد تا منفی و مثبت همدیگر را جذب کرده و تولد باران نمایند.
در قرآن آیاتی وجود دارد که تنها با مسئله ی کروی بودن زمین تطبیق می کند، از جمله: « به آن جمعیت که تضعیف شده بودند، مشرقها و مغربهای پر برکت زمین را ، ارث دادیم.» اعراف / 137
این مطلب در قرآن کریم بیان شده است:
« آیا نمی بینی خداوند، ابرها را به آسانی حرکت می دهد، بعد آنها را به هم ترکیب می نماید، سپس بر روی هم انباشته می کند، آنگاه باران را از لابلای آنها خارج می سازد.» نور/ 43
13. نبودن اکسیژن در بالای جو
از جمله روشهای تربیتی قرآن این است که، با بیان « مثل » زمینه را برای تعلیم اصول عقاید، آماده می کند.
امروز ثابت شده که هر اندازه انسان به سمت آسمان برود، هوا رقیق تر شده و در اثر نبودن اکسیژن، تنفس مشکل می گردد.
قرآن این مطلب را در قالب مثال بیان فرموده است:
« پس خداوند، کسی را که می خواهد هدایت نماید، سینه ی او را برای پذیرفتن اسلام باز می کند و کسی را که گمراه می نماید، سینه ی او را تنگ می کند و در فشارقرار می دهد، مانند کسی که به آسمان می رود. » انعام 125
14.کروی بودن زمین
در قرآن آیاتی وجود دارد که تنها با مسئله ی کروی بودن زمین تطبیق می کند، از جمله: « به آن جمعیت که تضعیف شده بودند، مشرقها و مغربهای پر برکت زمین را ، ارث دادیم.» اعراف / 137
این تعبیر تنها با کروی بودن زمین می سازد، زیرا اگر فرض بگیریم که زمین مسطح است، در این صورت یک مشرق و یک مغرب بیشتر نخواهد داشت ؛ اما اگر زمین را کروی فرض نمائیم، هر نقطه ایی از زمین برای نقاط شرقی آن، (غرب) خواهد بود و برای نقاط غربی آن، (شرق) خواهد بود.