نادرحبیب الهی«ریش سفید»

نادرحبیب الهی«ریش سفید»

نادرحبیب الهی«ریش سفید»
نادرحبیب الهی«ریش سفید»

نادرحبیب الهی«ریش سفید»

نادرحبیب الهی«ریش سفید»

خیانت شاخ و دم ندارد...!




 وقتی کسی را دوست نداری و تظاهر به علاقه می کنی
با لبخند با او روی یک میز می نشینی و چای می نوشی
هرگز تعریف شرافتمندانه ای از عشق و انسان نیاموخته ای
تو به روح خودت 
خیانت می کنی

وقتی دروغ می گویی یعنی حق کسی را از حقیقت می گیری
وقتی کسی باید حقیقتی را بداند
و تو مانع دانستن آن باشی، عمل تو خیانت است
 
وقتی گلی را از باغچه می کَنی، تو نه به باغچه، نه به گلدان
تو به عابرانی که تمام بهار از آنجا می گذشتند
خیانت کرده ای

وقتی دلی را با اراده ات شکستی باید فکری به حال خودت بکنی
تو حتی از خیانت پیش تر رفته ای

وقتی...


آپلود عکس


وقتـے خواستـَטּ ها بــــــوے شَهوت میـבَهنـב

وقتـے بــــــــــوבَטּ هـــــــــــا طَعمِ نیاز בارَنـב

وقتـے تنهایـے هــــــــــــا ، بــــے هیچ یـــــاבے

از یـــــــــار ؛ بــــــــــــــا هرکَسـے ؛ پُر مـیشوב

وقتـے نِــگـاه های هَرزه به هَر سو رَوانـﮧ میشوב

وقتـے غریزه اِحساس را پـــوشِش مـیــــــבَهـב

وقتـے انساטּ بوבَטּ آرزویـے בَست نیافتنـے میشَوב.

هماטּ بِهتر کـﮧ ، هیچ کَس را نـבاشته باشَیـــــــم ...

בاشتـَטּ بعضی ها ؛ تـنـهاتَــــــــــــــــــــــرم میکنَـב..

بیست نکته جالب و عجیب ولی واقعی در دنیا!

                           


1،به طور میانگین مردم از عنکبوت بیشتر می ترسند تا از مرگ.

۲٫ حلزون می تواند سه سال بخوابد.

۳٫ اگر جمعیت چین در یک صف مقابل شما راه بروند، این صف به خاطر سرعت تولید مثل هیچ وقت تمام نخواهد شد.

۴٫ خطوط هوایی آمریکا با کم کردن فقط یک زیتون از سالاد هر مسافر در سال ۱۹۸۷ توانست ۴۰ هزار دلار صرفه جویی کند.

۵٫ ملت آمریکا بطور میانگین روزانه ۷۳ هزار مترمربع پیتزا می خورند.

۶٫ چشم های شترمرغ از مغزش بزرگتر است.

۷٫ پروانه ها با پاهایشان می چشند.

۸٫ گربه ها می توانند بیش از یکصد صدا با حنجره خود تولید کنند. در حالیکه سگ ها کمتر از ده صدا.

۹٫ تعداد چینی هایی که انگلیسی بلدند، از تعداد آمریکایی هایی که انگلیسی بلدند(!) بیشتر است.

۱۰٫ فیل ها تنها حیواناتی هستند که نمی توانند بپرند.

۱۱٫ هربار که یک تمبر را زبان می زنید، ۱/۱۰ کالری انرژی مصرف می کنید.

۱۲٫ تمام خرس های قطبی، چپ دست هستند.

۱۳٫ اگر یک ماهی قرمز را در یک اتاق تاریک قرار دهید، کم کم رنگش سفید می شود.

۱۴٫ اگر بصورت مداوم ۸ سال و ۷ ماه و ۶ روز فریاد بزنید، انرژی صوتی لازم برای گرم کردن یک فنجان قهوه را تولید کرده اید.

۱۵٫ کوتاهترین جنگ در تاریخ ۱۸۹۶ بین نازی ها و انگلستان رخ داد که ۳۸ دقیقه طول کشید.

۱۶٫ هر تکه کاغذ را نمی توان بیش از ۹ بار تا کرد.

۱۷٫ چشم های ما از بدو تولد همین اندازه بوده اند، اما رشد دماغ و گوش ما هیچ وقت نمی تواند متوقف شود.

۱۸٫ در هرم خئوپوس در مصر که ۲۶۰۰ سال قبل از میلاد ساخته شده است. به اندازه ای سنگ بکار رفته که می توان با آن دیواری آجری به ارتفاع ۵۰ سانتی متر دور دنیا ساخت.

۱۹٫ .I am کوتاهترین جمله کامل در زبان انگلیسی است.

۲۰٫ اگر تمام رگ های خونی را در یک خط بگذاریم، تقریبا ۹۷ هزار کیلومتر می شود.

داستان ضامن آهو


"داستان ضامن آهو"حقیقت یا افسانه؟

 

 


 

ضامن آهو، یکی از القابی است که در میان توده مردم به امام هشتم حضرت امام علی بن موسی الرضا صلوات الله علیه نسبت داده شده است، و حتی برخی از محققان این لقب را برگرفته از داستان‌های گوناگونی می دانند که در کتب تاریخی نقل شده است که مشهورترین آن بدین صورت می باشد که:

 

روزی صیادی در بیابان طوس آهویی را دنبال می کند. اتفاقاً امام رضا علیه السلام در آن نواحی تشریف فرما بودند و آهو به امام پناه می برد، امام حاضر می شود مبلغی را به آن شکارچی بپردازد تا او آهو را آزاد سازد ولی صیاد نمی پذیرد. در این هنگام آهو به زبان می آید و به امام عرض می کند که من دو بچه ی شیری دارم که گرسنه اند و چشم براهند و حالا شما ضمانت مرا نزد این ظالم بفرمائید که بروم و بچگانم را شیر بدهم و برگردم و خود را تسلیم صیاد کنم. امام هم ضمانت آهو را می کند و آهو می رود و به سرعت بر می گردد ، شکارچی که این وفای به عهد آهو را می بیند و وقتی می فهمد که ضامن آهو، امام علیه السلام می باشند، منقلب می شود و آهو را آزاد می کند.

 

اما آنچه که در منابع روایی معتبر در این زمینه مورد توجه قرار گرفته است داستانی متفاوت و در عین حال معقول و موجه می باشد که علامه مجلسی (ره) آن را از برکات قبر آن امام همام دانسته و از آن به عنوان "برکات رضویه" یاد کرده است. ایشان این داستان را از کتاب شریف « عیون اخبار الرضا » تألیف عالم و محدث بزرگ شیعه ابو جعفر محمد بن علی بن بابویه قمی، ملقب به شیخ صدوق رضوان الله تعالی علیه نقل فرموده است، بدین ترتیب که:

 

ابومنصور محمد بن عبدالرزاق طوسی که حاکم طوس بوده روایت کرده : « در روزگار جوانی نظر خوشی به طرفداران این مشهد نداشتم و در راه متعرض زائران می شدم و لباس ها و خرجی و نامه ها و حواله هایشان را به ستیزه می ستاندم روزی به شکار بیرون رفتم و یوزی را به دنبال آهویی روانه کردم، یوز هم چنان دنبال آهو می دوید تا به ناچار آهو را به پای دیواری پناهید و آهو ایستاد و یوز روبرویش ایستاد ولی به او نزدیک نمی شد هرچه کوشش کردیم که یوز به آهو نزدیک شود یوز نمی جست و از جای خود تکان نمی خورد ولی هر وقت که آهو از جای خود دور می شود یوز هم او را دنبال می کرد اما همین که به دیوار پناه می برد یوز باز می گشت تا آنکه آهو به سوراخ لانه مانندی در دیوار آن مزار داخل شد من وارد رباط ( تعبیر جالبی از مزار امام رضا علیه السلام در آن عصر) شدم و از ابی نصر مقری (خادم مزار) پرسیدم که آهویی که هم الان وارد رباط شد کجاست؟ او گفت: ندیدمش. آن وقت به همان جایی که آهو داخلش شده بود در آمدم و پشگل های آهو و رد پیشابش را دیدم ولی خود آهو را ندیدم .پس با خدای تعالی پیمانه بستم که از آن پس زائران را نیازارم و جز از راه خوبی و خوشی با آنان در نیایم و از آن پس هر گاه کار دشواری به من روی می آورد و گرفتاری پیدا می کردم بدین مشهد روی و پناه می آوردم... و هیچ گاه از خدای تبارک و تعالی در آن جا حاجتی نخواستم مگر آن که حق تعالی آن حاجت را برآورد ....»

 

البته خوانندگان فاضل استحضار دارند که شیخ صدوق (ره)، این کتاب را جهت اهدا به صاحب اسماعیل بن عباد طالقانی (متوفی در سال 385هجری) وزیر ایرانی سامانی که خود یکی از بزرگ‌ترین ادبا و شعرا و متکلمین و ناقدین ادب در قرن چهارم است، تألیف فرموده و این کتاب شریف، علاوه بر، دربرداشتن اخبار مربوط به حضرت رضا علیه السلام از لحاظ ادبی و تاریخی نیز مرجع معتبر و مستندی به شمار می‌رود.شیخ (ره) در این کتاب همچنان که از بسیاری مشایخ ثقات و محدثین رضوان الله علیهم ، نقل و روایت می کند از بسیاری از ادبا و شعرا و مورخین به نام نیز با‌ واسطه یا بدون ‌واسطه نیز نقل و روایت می‌فرماید. اما نکته قابل توجه در اینجا این است که در خلال کتاب « عیون اخبار الرضا » چند بار که شیخ حدیث یا مطلبی را نقل فرموده که خود صددرصد اعتقادی به صحت روایت یا وثوقی به سلامت سند آن یا اطمینانی به ثقه بودن راوی آن نداشته است (ولو آن که آن را از مشاهیر هم نقل فرموده باشد) بی‌اعتمادی خود را به آن مطلب تصریح می‌فرماید. از جمله در صفحه 350 که می‌فرماید:«قال مصنف هذا الکتاب، روی هذا الحدیث بریئی من عهدة صحته»؛ یا در صفحه 192: «کان شیخنا محمد بن الحسن بن احمد بن الولید رضی الله عنه سیئی الرأی فی محمد بن عبد الله المسمعی راوی هذا الحدیث وانما اخرجت هذا الخبر فی هذا الکتاب لانه کان فی کتاب الرحمه وقد قرأته علیه فلم ینکره و رواه الی»؛ اما داستان آهو صددرصد مورد قبول شیخ صدوق (ره) قرار گرفته و ادنی شبهه در صحت آن به خاطر شریفش خطور نکرده است.

 

به هر صورت، ظاهراً اصل داستان و روایتی که سبب ملقب ساختن حضرت امام علی بن موسی الرضا صلوات الله علیه به «ضامن آهو» شده است، باید همین داستان باشد، و لا غیر؛ و به قراری که ملاحظه فرمودید، داستان کاملاً واقعی و موجه و معمولی به نظر می‌رسد.