نادرحبیب الهی«ریش سفید»

نادرحبیب الهی«ریش سفید»

نادرحبیب الهی«ریش سفید»
نادرحبیب الهی«ریش سفید»

نادرحبیب الهی«ریش سفید»

نادرحبیب الهی«ریش سفید»

جنس نروماده درنطفه مرد


                           « و هـر دو جـفـت نـر و مـاده را از او (از نطفه مرد) قرار داد»!


سلول نطفه مرد (اسپرم) همانطور که آیه مـطـرح کرده هـر دو جـنس نر و ماده را با خود دارد. جنس ماده آنرا کروموزم  X و نر آن را کروموزم Y نامیده اند. اگر جنس ماده آن با کروموزم زن ترکیب شود جنین دخـتـر می شود و اگر جنس نـر آن با کروموزم زن ترکیب شود جنین پسر می شود.

عـمل ترکیب نـطفه زن و مرد در نیمه اول قرن 19 کشف شد. و وجود نر و مادگی در نطفه مرد در اواسط قرن بیستم کـشـف شـد.  یعنی حـدوداً 1400 سال پـس از مـطـرح شـدنِ آن در قـرآن. انـدازه کروموزم نیز 1 ششصدم میلیمتر است (یعنی میکروسکوپـی است).

یک دعای خوب


خداوندا ...از هیچ یک از بندگانت نه شکایتی بر لب دارم ،و نه کینه ای در دل ،
تنها التماس های مرا ،
برای آنان که چشمان خود را ،
بر روی نقشهای زیبای عظمت و بزرگی تو بسته اند بپذیر ،
در های بلند رحمت خویش را بر آنان بیشتر بگشای ،
تا شاید که دریچه های کوچک قلب سیاهشان ،
از احساس وجود تو نورانی گردد ،
و نیاز به تو را بیشتر از همیشه در خود بیابند ...

خدای مهربان من ...

همهء دار و ندار من ! چوبی که برای تمام اشتباهاتم بر قلب و روح و جانم می زنی را عاشقانه با همه ی دردهایش می پذیرم و برایم شیرین است و بر این زدنت شکر می کنم . شکر می کنم که هنوز هم مرا بنده ات می دانی . شکر می کنم که هنوز هم دوستم داری و تنبیهم می کنی تا من هم بدانم و باور کنم که دوستم داری ، چرا که خوب می دانم اگر دوستم نداشته باشی رهایم می کنی . می زنی تا به یادم بماند خطاهای حال و گذشته را . تا خط قرمزی بکشم دور خطاهای آینده را . تا بدانم آینه ای از وجودم را در برابرم گذاشته ای که حتی اشتباهات کودکی ام را برایم به نمایش خواهد گذاشت . معبود من ! بر تمامی آنچه با من می کنی تو را شکر و سپاس می گویم چرا که نشانم می دهی من نیازمندترین موجود به تو هستم و تو هنوز هم مرا با همه ی اشتباهاتم دوست داری حتی اگر مرا این گونه نپسندی اما مرا ، همین وجودی که هستم را ، باز هم دوست داری ... یا اله العاصین ! دست های نیازمندم را بگیر که هر بار بر زمین می افتم بیشتر از قبل محتاج یاری ات میگردم . یا لطیف ! دست های مهربانت را ، نگاه عاشقانه ات را ، مهر خداوندی ات را ، راهنمایی های دلسوزانه ات را ، تشویق و تنبیه های همیشگی ات را می طلبم برای خودم ، برای دوستانم ، برای خانواده و پاره های تنم ! لحظه ای هم رهایمان مکن که بی تو پیچیده در عدمیم و با تو ماندگار در ابد . امروز بین بنده هایت دلتنگ تر و دلشکسته تر و خسته جان تر از من هم داشتی ؟ پس به شکسته دل ترین ِ آنها قسم دلهایمان را دریاب !

چنددعای زیبا


الهی ! دیگر خسته ام نه دینم را دارم و نه دنیایم را ، هر دو را یکجا باخته ام نمی دانم چه کنم ، دیگر نه حال ماندن دارم نه حال بودن ، دیگر دلم شدنها را نمی خواهد اگر لطف تو دستم را نگیرد ... کاش من هم تو را داشتم کاش تو هم مرا داشتی اما تو رهایم کرده ای دیگر حتی نگاهم نمی کنی آنچنان مرا به خود مشغول کرده ای که از خود غافل شده ام کاش من هم خودی داشتم !!!

الهی !دل به تو بسته ام و به امید تو نشسته ام ، هر که هستم و هر چه هستم پیش از این که از میان برخیزم مرا در آغوش خود گیر که جز تو هیچ کس را ندارم .

الهی !
ای تمام هستی من ، ای بود و نبود من ، ای زیباترین عشق نهانی من ، ای معشوق هویدای من ، مرا بیشتر از این به حال خودم وامگذار و در این دنیای پست و بیهوده تنهایم مگذار خوب می دانی که جز تو هیچ کس را ندارم !

الهی !شوق پرواز را از این پرنده کوچک آستانت مگیر و بال و پرش را با نوازش رحمت و مغفرتت التیام بخش .

الهی !
از دست خودم به کجا فرار کنم ؟ کجا بروم که دیگر از این " خود " خبری نباشد ؟ تا کی بنده ی این " خود " باشم ؟ تا کی به این عهدشکنی های گاه و بیگاهم ادامه بدهم ؟

الهی !اگر مرا در بوستان تو جایی نبود مرا نمی رویاندی ، اگر مرا در هستی تو جایی نبود مرا هست نمی کردی پس ای هست کننده بود و نبودم تنهایم مگذار .

الهی !اگر نبود هوای رسیدن به تو ، اگر نبود شوق بوسه بر آستان تو و اگر نبود زمزمه یارب یارب به درگاه مقدس تو ، من از همه جا بریده ترین بودم .

الهی !اگر نبود این دست گیریهای پی در پی تو ، اگر نبود این دلسوزیهای مداوم تو ، اگر نبود این نوازشهای پدرانه و مادرانه تو ، من بی همه کس ترین بودم .

الهی !شیرینی و لذت عشق تو آنقدر زیاد و بی منتهاست که مانده ام چگونه آنرا توصیف کنم !

الهی !عشق بی منتهای خودت را مخفی ترین راز دلم قرار بده ، خلوتهای بی شمارم را از حضور پر از مهرت سرشار کن ای معبود و ای معشوق بی همتای من .