نادرحبیب الهی«ریش سفید»

نادرحبیب الهی«ریش سفید»

نادرحبیب الهی«ریش سفید»
نادرحبیب الهی«ریش سفید»

نادرحبیب الهی«ریش سفید»

نادرحبیب الهی«ریش سفید»

برزخ از دیدگاه قرآن


چند کلمه کلیدی

پرسش :

دیدگاه قرآن را درباره برزخ و خصوصیات آن تشریح فرمائید؟

 

پاسخ :

برزخ در لغت و اصطلاح: واژه برزخ در اصل به معنی چیزی است که در میان دو شیء حائل می‌شود و نمی‌گذارد به هم برسند.[1]

 

به حسب اصطلاح به عالمی که میان دنیا و عالم آخرت قرار گرفته است، برزخ گفته می‌شود. از عالم برزخ به عالم ارواح، ‌عالم قبر، و عالم مثالی[2] نیز تعبیر می‌شود.

 

برزخ از دیدگاه قرآن: از آیات، استفاده می‌شود که انسان، بعد از مرگ و پیش از برپایی قیامت، دورانی زیاد در عالم قبر و برزخ می‌گذراند.

 

«ومن ورائهم برزخٌ الی یوم یبعثون»[3] (... و پشت سر آنها برزخی است، تا روزی که برانگیخته می‌شوند.)

 

آیه شریفه دلالت روشنی بر وجود چنین عالمی دارد و تنها آیه ‌ای است که کلمه برزخ را به صراحت بیان نموده است.

 

پس مراد به این برزخ، عالم قبر است و مردم در آن عالم که عالم بعد از مرگ است، زندگی می‌کنند، تا قیامت برسد.[4] و تعبیر «الی یوم یبعثون» (تا روز قیامت)، گواه بودن برزخ میان دنیا و آخرت است.[5]

 

این آیه مبارکه تنها وجود عالمی را بنام «برزخ» اثبات می‌کند، اما در آن، حیات وجود دارد یا نه؟ ساکت است و لکن از آیات دیگری استفاده می‌شود که در آن منشاء حیات واقعی برای انسان وجود دارد، که آن را بیان می‌نمائیم.

 

«ولا تقولو لمن یقتل فی سبیل الله اموات بل احیاء و لکن لا تشعرون» (به آنها که در راه خدا کشته شدند مرده مگوئید بلکه آنها زنده ‌اند ولی شما نمی‌فهمید.)

 

آیه فوق از دلائل روشن اثبات جهان برزخ است و به روشنی بر این که بعد از زندگی دنیا، و قبل از قیامت زندگی به نام «برزخ» هست،[6] دلالت می‌کند، و می‌رساند که شهیدان در راه خدا پس از مرگ زنده ‌اند ولی زندگی و کیفیت آن برای ما قابل درک نیست.

 

پس آیه شریفه می‌تواند از ادله اثبات برزخ باشد، و هم دلیل بر وجود حیات واقعی در آن عالم است.

 

«قالوا ربّنا امتّنا اثنتین و احییتنا اثنتین فاعترفنا بذنوبنا فهل إلی خروج من سبیلٍ»[7] (آنها می‌گویند: پروردگارا ما را دوبار میراندی و دوبار زنده کردی، اکنون به گناهان خود معترفیم، آیا راهی برای خارج شدن از دوزخ وجود دارد؟)

 

در این که منظور از «دوبار میراند» و «دوبار زنده کردن» چیست؟ مفسران چندین تفسیر ذکر کرده ‌اند که از میان همه این تفاسیر، این تفسیر مناسب است که منظور از دو بار، میراندن، مرگ در پایان عمر و مرگ در پایان برزخ است. و منظور از دو مرتبه احیاء، احیای برزخی و احیای در قیامت است.[8] و[9]

 

پاداش و عذاب برزخ: در آیات قرآنی به پاداش و نعمت و عذاب جهان برزخ اشاره شده است، یعنی در برزخ نیز بهشت و دوزخ برزخی داریم که شهیدان و مؤمنان پیشرو در آن متنعم و طاغیان و کافران گرفتار عذابند. نمونه بارز، پاداش شهیدان است که در قرآن مجید آمده است: «شهدا زنده ‌اند و نزد پروردگارشان روزی داده می‌شوند»[10] البته روشن است که شهیدان خصوصیتی ندارند، چرا که قرآن گروهی از صالحان و خاصان را همین طور از آنها شمرده است.[11]

 

با این آیه شریفه که «قیل ادخل الجنَّه قال یا لیت قومی یعلمون»[12] (درباره‌ی مجاهدی که جان بر کف به نام حبیب نجار[13] نازل شده است. مسلماً این بهشت، بهشت جاویدان رستاخیز نیست، بلکه بهشت برزخی است. چون که بر طبق آیات ورود در آن بهشت جاویدان رستاخیز، در قیامت پس از حساب محشر صورت خواهد گرفت و هنوز کسی داخل آن نشده است.

 

و یا در مورد عذاب و دوزخ برزخی، خداوند متعال درباره طاغیان همچون آل فرعون می‌فرماید: «مجازات دردناک آنها همان آتش است که هر صبح و شام بر آتش عرضه می‌شوند، و روزی که قیامت برپا می‌گردد و دستور می‌دهد، آل فرعون را در اشد عذاب وارد کنید.»[14]

 

از آنجا که آیه شریفه می‌فرماید: که آنها صبح و شام بر آتش عرضه می‌شوند، اما در قیامت آنها را وارد اشد عذاب می‌کند، این به خوبی دلالت دارد که عذاب اول عذاب برزخی است که بعد از این دنیا و قبل از قیام قیامت است، و کیفیت آن عرضه و نزدیکی به آتش دوزخ است، و عذاب دوم مربوط به دوزخ در روز رستاخیز است که هنوز کسی وارد آن نشده است.[15]

 

و درباره‌ی قوم نوح چنین آمده است: «... اغرقوا فادخلوا ناراً...»[16] یعنی قوم نوح به خاطر خطاهای زیادی که داشتند غرق شدند و داخل آتش شدند.

 

مراد از این داخل آتش شدن همان آتشی است که در برزخ است.

 

نتیجه بیان این آیات این شد، بهشت و دوزخ دیگری در عالم برزخ است که نمونه ‌ای از بهشت و دوزخ رستاخیز است. چنانکه در روایات امیر مؤمنان علی ـ علیه السلام ـ در مورد قبر وارد شده است: «قبر باغی از باغ‌ های بهشت است نام حفره ‌ای که حفره‌ های برزخ.»[17]

 

خصوصیات برزخ:

الف) از روایات بسیاری استفاده می‌شود هنگامی که انسانی را در قبر گذاشتید دو فرشته از فرشته‌ های الهی به نام‌ های نکیر و منکر به سراغ او می‌آیند، و از اصول عقاید او، توحید و نبوت و ولایت، و از چگونگی مصرف کردن عمر در طرق مختلف، و طریق کسب اموال و مصرف آنها از او سئوال می‌کنند.[18]

 

ب) فشار قبر: به نظر می‌رسد که فشار قبر اولین نقطه کیفرهای عالم برزخ است. و طبق روایات زیادی وجود فشار قبر امری مسلم است. چنانکه رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ فرمودند: «هیچ مؤمنی نیست مگر این که فشاری در قبر دارد.»[19]

 

ج) ارتباط برزخ با این جهان: روایات متعددی وجود دارد که نشان می‌دهد روح به هنگام انتقال به عالم برزخ به کلی از دنیا بریده نمی‌شود، بلکه گهگاه با آن ارتباط برقرار می‌کند.

 

محتوای یکی از روایات این است که «افراد با ایمان، و حتی افراد بی‌ایمان گهگاه به دیدار خانواده خود می‌آیند. مؤمنان تنها خوبی‌ها و خوشی‌ های خانواده خود را می‌بینند و خوشحال می‌شوند، و کافران تنها بدی‌ها و ناخوشی‌ها را و غمگین می‌شوند.»[20]

 

معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:

1. پیام قرآن، ناصر مکارم شیرازی، ج5، انتشارات امیر المؤمنین، قم.

2. المیزان، سید محمد حسین طباطبائی، ج15، انتشارات مؤسسه الاعلمی، بیروت.

3. معاد، سید عبدالحسین دستغیب، انتشارات دار الکتاب، قم.

4. معاد، محسن قرائتی.[1]. قرشی، سید علی اکبر، قاموس قرآن، ج1، ص181.

[2]. برزخ را عالم مثالی می‌گویند چون مثل این عالم است البته از لحاظ صورت و شکل ولی از لحاظ ماده و خواص و خصوصیات فرق می‌کند. «ر.ک: دستغیب، معاد، ص32.»

[3]. مؤمنون/100.

[4]. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1397 هـ ق، ج15، ص68. طبرسی، فضل، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، بیروت، داراحیاء تراث العربی، 1379 هـ ق، ج4، ص118.

[5]. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتاب الاسلامیه، 1353 هـ ش، ج14، ص315.

[6]. المیزان، ج1، ص347، تفسیر نمونه، ج1، ص521، پیام قرآن، ج5، ص448، مجمع البیان، ج1، ص236.

[7]. مؤمن/11.

[8]. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، داراکتاب الاسلامیه، ج24، ص 43، ج24، ص43.

[9]. آیات دیگر پیرامون عالم برزخ، سوره آل عمران آیه 169ـ170؛ سوره مؤمن آیه 46ـ47؛ سوره نوح آیه 25؛ سوره روم آیه 55.

[10]. آل عمران/169.

[11]. نساء/ 69؛ که صدیقین و شهدا و صالحان در کنار هم آورده شده است.

[12]. یس/26.

[13]. ر.ک، تفسیر نمونه، ج18، ص348.

[14]. مؤمن/46.

[15]. مکارم شیرازی، ناصر؛ تفسیر نمونه، تهران، داالکتب الاسلامیه، ج24، ص115.

[16]. نوح/25.

[17]. طباطبایی، سید محمد حسین، تفسیر المیزان، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1397 هـ ق، ج20، ص 109.

[18]. مجلسی، محمد باقر؛ بحارالانوار، بیروت، موسسه الوفا، 1404 هـ ق، ج6، ص 212، باب 8، احوال برزخ و ... .

[19]. همان، ص 221.

[20]. کلینی، محمد؛ اصول کافی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1365 هـ ش، ج3، ص 230، حدیث 1.

آیا در بهشت تکاملی هم وجود دارد؟


بهشت,جهنم,اصول دین

 

قطعا در بهشت تکامل وجود دارد، و بهشتیان هرگز در جا نمی زنند، بلکه در پرتو عنایات الهی، و الطاف ربانی، روز به روز به ساحت قدسش نزدیکتر... قطعا در بهشت تکامل وجود دارد، و بهشتیان هرگز در جا نمی زنند، بلکه در پرتو عنایات الهی، و الطاف ربانی، روز به روز به ساحت قدسش نزدیکتر می شوند، و در مسیر قرب الی الله به پیشروی خود ادامه می دهند. مفهوم این سخن آن نیست که در آنجا طاعات و عبادات و اعمالی دارند، چرا که بهشت دار تکلیف نیست، زیرا عناصر اولیه تکلیف در آنجا وجود ندارد، بلکه در پرتو اعمالی که در این جهان انجام داده اند همچنان به سیر تکاملی خویش ادامه می دهند.
درست همانند بعضی درختان پرباری که انسان یکبار آن را غرس می کند ولی مرتبا جوانه می زند و ریشه می دواند و از نقاط دیگر سر برمی آورد و دشت و صحرا را فرا می گیرد!. با همانند سفینه های فضائی که برای آغاز حرکت و خارج شدن از محیط جاذبه زمین نیاز به نیروی عظیمی دارد ولی بعد از خروج از این محیط چنانچه به مانعی برخورد نکند بدون احتیاج به نیروی محرک جدید تا ابد به سیر خود ادامه می دهد!.
در بعضی از آیات قرآن نیز اشاره ای به این مساله دیده می شود. در آیه 62 مریم درباره بهشتیان می خوانیم: "ولهم رزقهم فیها بکرة وعشیا: هر صبح و شام روزی آنها در بهشت مقرر است". از آیات قبل از این آیه به خوب استفاده می شود که این توصیف درباره بهشت آخرت است که از آن تعبیر به «جنات عدن» شده به بهشت برزخی، حال این سوال پیش می آید که مطابق آیات دیگر قرآن بهشتیان هرچه بخواهند از مواهب و روزیها در هر ساعت و هر زمان برای آنها مهیا است، این چه موهبتی است که هر صبح شام به آنها اعطا می شود؟ مسلما این مواهب جدید و تازه مادی و معنوی است که در این دو وقت به آنها داده می شود، و طبعا به مقامات بالاتری سوق داده خواهند شد. در این زمینه حدیث پرمعنایی از پیغمبر اکرم (ص) نقل شده که مطلب را روشن می سازد، می فرماید: «و تاتیهم طرف الهدایا من الله تعالی لمواقیت الصلاه التی کانوا یصلون فیها فی الدنیا، تسلم علیهم الملائکه: هدایای نخبه و جالب از سوی خداوند بزرگ در اوقاتی که در دنیا نماز می خواندند به آنها می رسد، و فرشتگان به آنها سلام و درود می فرستد».
سوال دیگری که از تعبیرات آیه برانگیخته می شود این است که در بهشت شب و روزی وجود ندارد، و به همین دلیل صبح و شامی نیست. این اشکال را نیز می توان چنین پاسخ گفت که بهشت گرچه دائما کانون نور و روشنایی است، ولی این نور نوسان دارد که با نوسان و کم و زیاد شدن آن بهشتیان روز و شب را تشخیص می دهند، درست مانند مناطق قطبی که شش ماه متوالی روز است ولی با کم و زیاد شدن نور، روز و شب از هم تشخیص داده می شود.
از آنجا که این دو مشکل (مشکل روزی تازه و مشکل صبح و شام) برای بسیاری از مفسران حل نشده توجیهاتی برای این آیه ذکر کرده اند که غالبا مخالف ظاهر آیه است مانند اینکه آیه کنایه از دوام نعمت است، زیرا در میان عرب معمول بوده که اگر کسی غذای صبحگاهان و شامگاهان را داشته او را غنی و بی نیاز می دانستند، یا اینکه منظور آن است که نعمتهای الهی در فواصل زمنی که به مقدار شب و روز این دنیا است پی درپی به آنها می رسد.
روشن است همه اینها مخالف ظاهر آیه است چه بهتر به اینکه نوعی شب و روز که با تفاوت نور حاصل می شود و نوعی روزی تازه که از عنایات جدید الهی سرچشمه می گیرد و از پیمودن مسیر تکامل خبر می دهد قائل شویم که منطبق بر ظاهر آیه است و یا لااقل کمتر خلاف ظاهر می باشد.
جالب اینکه در حدیثی از پیغمبر اکرم (ص) می خوانیم که فرمود: «و الذی انزل الکتاب علی محمد (ص) ان اهل الجنة لیزدادون جمالا و حسنا کما یزدادون فی الدنیا قباحة و هرما: سوگند به خدایی که قرآن را بر محمد (ص) نازل کرده اهل بهشت (هر قدر زمان بر آنها می گذرد) جمال و زیبائیشان بیشتر می شود آن گونه که در دنیا (با گذشت زمان) زشتی و پیری آنها افزایش می یافت». این حدیث نیز تکامل تدریجی بهشتیان را به خوبی آشکار می سازد، گرچه تنها اشاره ای به جنبه های جسمانی دارد ولی مسلما به طریق اولی جنبه های روحانی را نیز در بر می گیرد.

چه کسانی برای جهنّم خلق شده‌اند؟

 

تفکّر,عقل و تعقل,عقل و تعقل,تعقل,رابطه تعقل و تفکر

از نظر قرآن کریم، پست‌تر از هر حیوان و هر میکروبی، کسی است که فکر دارد، ولی تفّکر ندارد؛ عقل دارد، ولی تعقّل ندارد؛ چشم و گوش بسته است و بدون تفکّر و تعقّل، رفتار می‌کند: « إِنَّ شَرَّ الدَّوَابَّ عِندَ اللّهِ الصُّمُّ الْبُکْمُ الَّذِینَ لاَ یَعْقِلُونَ »[1] ؛ بدترین جنبندگان نزد خدا، افراد کر و لالی هستند که اندیشه نمی‌کنند.
اگر راجع به تعقّل، آیه‌ای جز این آیه نازل نشده بود، بس بود که انسان بداند: تعقّل، مانع سقوط او است و عقل و فکر خود را به کار گیرد.

 نگرش قرآن کریم به تفکّر، تعقّل و تفهّم
قرآن کریم در آیات فراوانی، با عباراتی چون «إِنْ کُنْتُمْ تَعْقِلُون»‏، «لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُون»، «لَعَلَّکُمْ تَتَفَکَّرُون»، «لا یَفْقَهُون‏» و «لا یَشْعُرُون»‏، بر به‌کارگیری عقل، فکر و فهم تأکید می‌ورزد و از آدمیان می‌خواهد که آگاهانه تصمیم بگیرند و عمل کنند.

گاهی نیز با استفهام توبیخی، اهمیّت تفکّر و تعقّل را بیان می‌دارد و بی‌توجّهی به آن را ملامت می‌نماید؛ چنان‌که با جملاتی نظیر «أَ فَلا تَعْقِلُونَ»، «أَ فَلا تَتَفَکَّرُونَ» و «أَ فَلَمْ تَکُونُوا تَعْقِلُون‏» به ‌طور مکرّر، به مذمّت رفتار بدون عقلانیّت و خردورزی پرداخته است.

افزون بر این، قرآن کریم از افراد غافل که از عقل خود اسفاده نمی‌کنند، با لحنی تند یاد کرده، می‌فرماید: «وَلَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ کَثِیرًا مِّنَ الْجِنِّ وَالإِنسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لاَّ یَفْقَهُونَ بِهَا وَلَهُمْ أَعْیُنٌ لاَّ یُبْصِرُونَ بِهَا وَلَهُمْ آذَانٌ لاَّ یَسْمَعُونَ بِهَا أُوْلَـئِکَ کَالأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُوْلَـئِکَ هُمُ الْغَافِلُونَ »[2]

می‌فرماید: گویا بعضی از مردم برای جهنّم خلق شده‌اند و دوان دوان به سوی آن می‌شتابند. این افراد کسانی هستند که تفکّر و تعقّل ندارند و چشم و گوش بسته‌اند و بدون تفکّر حرف می‌زنند و بدون تعقّل رفتار می‌کنند. سپس می‌فرماید: آنها حیوان هستند. بعد تأکید می‌کند: از حیوان هم پست‌ترند؛ چرا که ایشان غافل و بی‌فکر هستند.

  جهنم,اهل جهنم,جهنمیان

  بشارت قرآن کریم به اهل عقل و فهم
امام کاظم«علیه السلام» به هشام بن حکم فرمودند: خداوند متعال در قرآن کریم به اهل عقل و فهم بشارت داده، می‌فرماید:«فَبَشِّرْ عِبَادِ ، الَّذِینَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُوْلَئِکَ الَّذِینَ هَدَاهُمُ اللَّهُ وَأُوْلَئِکَ هُمْ أُوْلُوا الْأَلْبَابِ [3]» ؛ همان هایى را که به هر سخنى گوش مى‏دهند پس بهترین آن را پیروى مى‏کنند، آنان هستند که خدا هدایتشان کرده و آنان هستند صاحبان خرد.

بر این اساس، دست عنایت خداوند متعال، بر سر افراد عاقل است، زیرا آنان با تفکّر خود، خوب و بد را تمیز می‌دهند، بدی‌ها را رها کرده، خوبی‌ها را می‌گیرند. به این عمل ارزنده اخلاقی اقتباس گفته می‌شود. 

 تحلیل ارزش والای عقلانیّت
در روایاتی از بیان مبارک امام حسین«علیه السلام» آمده است: ثواب یک ساعت تفکّر، از یک سال عبادت بیشتر است: «تَفَکُّرُ سَاعَةٍ خَیْرٌ مِنْ عِبَادَةِ سَنَةٍ»[4]

ثواب شگفت آور تعقّل، تفکّر و نیک فهمیدن و جایگاهی که این فضیلت ارزشمند در تعالیم قرآن و عترت دارد، به خاطر آن است که انسان می‌تواند با اندکی تفکّر و تأمل و با خردورزی و فهم نیکو، سعادت دنیا و آخرت خود را تأمین نماید؛ چنان‌که محرومیّت از فضیلت تفکّر و تعقّل و دوری از اندیشه و فهم صحیح، شقاوت انسان را در پی خواهد داشت.

البته باید توجه داشت که ارزش تفکّر، به نوع آن بستگی دارد. به بیان دیگر، اینکه انسان درباره چه چیزی فکر کند و نتیجه تفکر رسیدن به معرفت باشد.

تفکرّ، اولین مرتبه قانون مراقبه
مرحوم شهید«ره» که از علمای بزرگ و افتخار برای عالم تشیّع است، در یکی از کتاب‌های خود که هم فقهی و هم اخلاقی است، می‌فرماید:

انسان در شبانه‌روز باید هفت یا هشت مرتبه به قانون مراقبه عمل کند. قانون مراقبه مراتبی دارد که مرحله مختصر و ابتدایی آن، تفکّر و اندیشیدن بر اعمال است. مثلاً صبح فکر کند که اگر امروز روز آخر عمر من و امشب شب اول قبر من باشد، آیا رستگار هستم یا خیر؟ سپس به دنبال تحصیل یا کارش برود. در بین روز، با خود بیندیشد که آیا خدای سبحان، از کار و عمل من راضی است یا نه؟! اگر راضی است خداوند متعال را شاکر باشد و اگر راضی نیست، همان موقع کار خود را تدارک و جبران کند و به همین صورت در طول روز، در هر فرصتی تفکّر داشته باشد و این مراقبه را تا هنگام خواب ادامه دهد. هنگام خوابیدن هم با خود بیندیشد که روز خود را چگونه گذرانده ‌است؟ اگر خوب بوده و در مسیر رضای الهی گام برداشته، خداوند متعال را شاکر باشد. اگر خوب نبوده است، سریع جبران و تدارک نماید.
 
توبه، از تفکر سرچشمه می‌گیرد
قانون مراقبه و به خصوص تفکّر و تأمّل پیرامون اعمال، انسان را یاری و راهنمایی می‌کند تا به جبران گذشته بپردازد. راهکار جبران گذشته نیز توبه و بازگشت به سوی خداوند متعال است .«قُلْ یَا عِبَادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِن رَّحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ »[5]؛ ای بنده گناهکار، از رحمت خداوند مأیوس نشو! زیرا یأس از رحمت، خود گناهی در سرحدّ کفر است و به رحمت الهی امیدوار باش.  

ضرورت بهره‌مندی از هوش و استعداد، با تفکّر و تعقّل
در دنیا مشهور است که هوش و استعداد جوان‌های ایرانی نمونه است. به تجربه هم اثبات شده است که ایرانی‌ها از لحاظ فهم علمی، درک اقتصادی و شعور سیاسی، در جایگاه خوبی قرار دارند. اگر برای پیشرفت علمی و اقتصادی و برای آبادی دنیا تلاش کنند، حتماً می‌توانند موفق شوند .
 
نباید فقط به کاستی ها اندیشید
باید توجه کنیم که نمی‌دانم، نمی‌توانم و نمی‌شود، در قاموس نوع انسان راه ندارد. یعنی اگر بخواهد می‌تواند، اگر بخواهد می‌داند و اگر بخواهد، می‌شود. پس، اگر رشد و پیشرفت چنان‌که شایسته مسلمانان و جامعه اسلامی است، واقع نشده، مانع آن خود افراد هستند که در تعقّل و تلاش کوتاهی کرده‌اند.

در جنگ جهانی دوم، کشورهایی نظیر ژاپن و آلمان، به طور کامل ویران شدند؛ اما توانستند در مدت چند سال، ترقی کنند و جبران ویرانی گذشته را بنمایند؛ به گونه‌ای که اکنون پس از گذشت حدود هفتاد سال، نسبت به کشورهای پیشرفته، کمبودی ندارند. این موقعیّت، در پرتو کار، تلاش و فعالیّت مستمر، همراه با عقلانیّت و تدبیر نصیب آن کشورها شده است.

نظر دین اسلام هم همین است که با تلاش، تعقّل و تفکّر، به هر موقعیّت و منزلت مطلوبی می‌توان رسید. چنان‌که بدون فعالیّت، بدون فکر و بدون تعقّل، خسارات فراوانی در دنیا و آخرت نصیب انسان می‌شود: «خَسِرَ الدُّنْیَا وَالْآخِرَةَ ذَلِکَ هُوَ الْخُسْرَانُ الْمُبِینُ ».[6] ؛ ر دنیا و آخرت زیان دیده است. این است همان زیانِ آشکار.

 =======================================
پی نوشت ها: 1. الأنفال‏، 22 2. الأعراف‏، 179 3. الزمر، 17-18 4. تفسیر العیاشی، ج 2، ص 208 5. الزمر، 53 6. ‌ الحج‏، 11


منبع: سایت آیت الله مظاهری

آیا در قبر هم عذاب هست؟



عذاب قبر,شب اول قبر,دوزخ
جهنم

آیا در قبر هم عذاب هست؟

سخن گفتن درباره عالَم‌های بعد از مرگ فقط از جانب خداوند و اولیای او جایز است که به همه عالم‌ها احاطه دارند و از حقیقت آنها و آنچه در آنها می‌گذرد، خبر قطعی و یقینی دارند. عقل انسان‌ها نسبت به عالم‌های پس از مرگ هیچ احاطه‌ای ندارد و نمی‌تواند جزئیات و حوادث آنجا را اثبات یا انکار کند. البته عقل لزوم معاد و جهان آخرت و اصل باداش و کیفر را ثابت می‌کند اما سخن گفتن در جزئیات برزخ و معاد و بهشت و دوزخ و غیر آن از حوزه درک و توان عقل خارج است. اینکه آیا در قبر هم عذاب خواهد بود، آیا در قبر سۆال خواهد شد و سۆال کنندگان چه نام دارند، مطالبی است که برای اطلاع پیدا کردن از آنها جز زانو زدن به محضر قرآن و عترت راهی نداریم و نمی‌توانیم خود آنها را قبول کنیم یا ردّ نماییم.


قرآن شریف صراحت دارد که پس از مرگ تا قیامت عالَمی است به نام برزخ یا عالَم قبر که چون این عالَم بین دنیا و قیامت کبری است. برزخ یعنی حد فاصل نام دارد.(1) علاه بر آن قرآن صراحت دارد که در عالم برزخ عذاب و باداش وجود دارد، یعنی کافران و ستمگران عذاب می‌چشند و مۆمنان و صالحان از نعمت‌های خداوند برخوردارند، گرچه کمال عذاب و ثواب در قیامت است. قرآن در مورد فرعونیان می‌فرماید: «فرعونیان صبح و شام بر آتش عرضه می‌شوند [و از حرارت آن رنج می‌کشند] و چون روز قیامت برپا شود، خطاب آید که فرعونیان را به سخت‌ترین عذاب وارد کنید».(2) صبح و شام مربوط به برزخ است که پیرو دنیا می‌باشد. بنابر آیه فوق فرعونیان در برزخ بر آتش عرضه می‌شود و با مشاهده آن و چشیدن حرارت و شنیدن زفیر آن عذاب می‌گردند و در قیامت آنان را در آتش وارد می‌سازند.


آیات پاداش شهیدان نیز که حکایت از بهره‌مند بودن آنان از نعمت‌ها پس از شهادت است، مربوط به برزخ می‌باشد.(3) امام سجاد(علیه السلام) فرمود: «قبر باغی از باغ‌های بهشت یا حفره‌ای از حفره‌های جهنم است».(4) پس عذاب قبر برای گناهکاران، و بهره‌مندی از نعمت و آسایش برای صالحان قطعی و یقینی است. مسئله دیگر سۆال و جواب در قبر است که آن نیز اجمالاً قطعی و یقینی است و بنابر روایتی منکر سۆال قبر، شیعه نیست.(1)


بنابر روایات دو فرشته به نام «منکر و نکیر» وظیفه سۆال کردن از بندگان را عهده‌دار می‌باشند.(2) این دو ملک از مسائل اساسی سۆال می‌نمایند. پرسش از پروردگار، پیامبر، دین، کتاب، امام، این که عمرش را چگونه صرف کرده، اموالش چگونه به دست آمده و چگونه صرف کرده است.(3) البته بنابر بعضی روایات سۆال قبر مربوط به مۆمنان خالص و کافران خالص است(4). احتمالاً منظور روایات این است که این دو گروه فقط در برزخ سۆال و جواب دارند و در قیامت دیگر حساب و سۆال ندارد و مۆمنان خالص مستقیم و بدون حساب به بهشت و کافران خالص مستقیم و بدون حساب به جهنم وارد می‌شوند. اما سۆال و جواب انسان‌های عادی به قیامت مربوط می‌شود. شاید از آنان فقط از همان اصول دین سۆال شود، نه آنچه مربوط به عمر و احوال می‌شود.
دعای تلقین میّت که از دستورهای امامان علیهم السلام است و هنگام دفن مرده مسلمان بر بالای قبر او و خطاب به وی خوانده می‌شود، به روشنی به سۆال دو فرشته مقرّب صراحت دارد. بنابر این مطابق روایات به عذاب قبر و سۆال نکیر و منکر اعتقاد داریم.
 پی‌نوشت‌ها:
1ـ تفسیر برهان، ج 3، ص 120.
2ـ غفر (40) آیه 64.
3ـ آل عمران (3) آیه 169 ـ 170.
4ـ تفسیر برهان، ج 3، ص 120.

زمان شروع و پایان برزخ


 

عالم برزخ,برزخ,معنی برزخ,برزخ چیست,زمان شروع برزخ,ویژگیهای عالم برزخ

عالم برزخ از چه زمانی شروع و چه زمانی پایان می یابد؟

برزخ در لغت، به معنای چیزی است که در میان دو چیز دیگر حایل شود(1) و در اصطلاح علمای اسلام به عالمی گفته می‌شود که مابین این جهان و جهان اخروی(قیامت) است. همچنین به عالم برزخ عالم مثال نیز می‌گویند.(2)

انسان‌ که‌ از این‌ دنیا میرود، به‌ عالم‌ دیگری‌ به‌ نام‌ برزخ‌ وارد میشود و در آنجا می ماند‌ تا وقتیکه‌ در صور دمیده‌ شود و مردم‌ از قبرها بیرون‌ آیند، در آن‌ وقت‌ به‌ عالم‌ قیامت‌ وارد میشوند. چون‌ عالمی‌ که‌ انسان‌ پس‌ از مردن‌ در آنجا بسر میبرد، فاصله‌ایست‌ بین‌ عالم‌ دنیا و قیامت‌، که آن را عالم‌ برزخ‌ گویند.

این کلمه و واژه در قرآن سه بار و در سه آیه ذکر شده است:

آیه اول:وَهُوَ الَّذِی مَرَجَ الْبَحْرَیْنِ هَذَا عَذْبٌ فُرَاتٌ وَهَذَا مِلْحٌ أُجَاجٌ وَجَعَلَ بَیْنَهُمَا بَرْزَخًا وَحِجْرًا مَّحْجُورًا (3)؛ او خدائى است که آب دو دریا را بهم آمیخت دو دریایى که آب یکى از آن دو شیرین و گوارا است و آب دیگرى شور و تلخ و میان این دو آب فاصله و حائلى قرار داد تا همیشه از هم جدا باشند و به هم نیامیزند.

آیه دوم:«بَیْنَهُمَا بَرْزَخٌ لَّا یَبْغِیَانِ »(4)میان آن دو دریا فاصله اى است که به حدود یکدیگر تجاوز نمى کنند و به هم نمى آمیزند.

آیه سوم:« لَعَلِّی أَعْمَلُ صَالِحًا فِیمَا تَرَکْتُ کَلَّا إِنَّهَا کَلِمَةٌ هُوَ قَائِلُهَا وَمِن وَرَائِهِم بَرْزَخٌ إِلَى یَوْمِ یُبْعَثُونَ».(5)

شاید، کارهای شایسته ای را که ترک کرده بودم به جای آورم، هرگز، این سخنی است که او می گوید و پشت سرشان تا روز قیامت مانعی است که بازگشت نتوانند.

در احادیث در توضیح عالم برزخ چنین وارد شده است، امام صادق(علیه السلام) خطاب به شیعیان آن زمان مى فرماید:

والله إتخوف علیکم فى البرزخ. قلت ما البرزخ؟ فقال: القبر منذ حین موته الى یوم القیامه(6)

من بر شما(شیعیان) در عالم برزخ مى ترسم راوى مى گوید: من به امام صادق(علیه السلام) گفتم که عالم برزخ کجا است؟ فرمود: قبر است. زندگى در آن از زمان مرگ تا روز رستاخیز ادامه دارد.

در مورد برزخ امام صادق(علیه السلام) می فرماید: الْبَرْزَخُ‏ الْقَبْرُ وَ فِیهِ الثَّوَابُ وَ الْعِقَابُ بَیْنَ الدُّنْیَا وَ الْآخِرَة ؛ مراد از برزخ همان قبر مى باشد و در آن ثواب و عقاب بین دنیا و آخرت است. (7)

امام صادق(علیه السلام) به جمعى از شیعیان خود فرمود: به خدا قسم که تنها خطرى که من بر شما احساس مى کنم برزخ است و چون قیامت شود و کار به دست ما برسد ما بر کار شما از خودمان اولویت داریم. (8)

همچنین در حدیثی از امام سجاد(علیه السلام) چنین آمده است: برزخ‏ قبر است و براى آنان در آنجا زندگى سختى است و به خدا سوگند که قبر، باغى از باغ‏هاى بهشت و یا گودالى از گودال‏هاى آتش است(9)

 پی نوشت:
(1) المفردات فی غریب القرآن چاپ بیروت ص48.
(2) کتاب معاد شناسی، سیّد محمد حسین حسینی طهرانی، ج2 ص160.
(3) فرقان/53.
(4) الرحمان/20.
(5) مومنون/100.
(6) الکافی ؛ ج‏3 ؛ ص242 ، نویسنده، کلینى، محمد بن یعقوب بن اسحاق‏ ، محقق ، مصحح، غفارى على اکبر و آخوندى، محمد ، ناشر، دار الکتب الإسلامیة ، مکان چاپ، تهران‏ ، سال چاپ، 1407 ق‏ ، نوبت چاپ، چهارم‏.
(7) تفسیر القمی ؛ ج‏1 ؛ ص19، نویسنده، قمى، على بن ابراهیم‏ ، محقق ، مصحح، موسوى جزائرى، طیّب‏ ، ناشر: دار الکتاب‏ ، مکان چاپ، قم‏ ، سال چاپ، 1404 ق‏ ، نوبت چاپ، سوم‏.
(8) همان ؛ ج‏2 ؛ ص94.
(9) الخصال ، ترجمه جعفرى ؛ ج‏1 ؛ ص185، نویسنده، ابن بابویه، محمد بن على‏ ، مترجم، جعفرى، یعقوب‏ ، ناشر، نسیم کوثر ، مکان چاپ، قم‏ ، سال چاپ، 1382 ش‏ ، نوبت چاپ، اول‏.