شبهه: چرا قرآن میگوید جهنم نعمت است؟
چگونه در قرآن، مرگ و عذاب های جهنم جزو نعمت های الهی به حساب آمده است؟
پرسش
در سوره الرحمن آیاتی را ذکر می کند و سپس می گوید: "فَبأَىِّ ءَالَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ". اما در این بین آیاتی را می بینیم که با این سبک سازگار نیستند.
از جمله آیات 35، 41، 44 همین سوره، حال آیا این سیاق منتفی است، یا این
که اینها در زمره نعمت های الهی قرار می گیرند؟ در صورت دوم لطفا توضیح
دهید.
سوره الرحمن به طور کلى بیانگر نعمت هاى مختلف "معنوى" و "مادى" خداوند
است که بر بندگان خود ارزانى داشته و آنها را غرق در آن ساخته است، به
گونه اى که مىتوان نام این سوره را "سوره رحمت" یا "سوره نعمت" گذارد؛ و
به همین دلیل با نام مبارک "الرحمن" که رحمت واسعه الاهى را بازگو مىکند
آغاز شده است.[1]
اما هر خلقتی برای این که بتواند در زمره نعمت قرار گیرد، لازم نیست در
تمام موارد موجب راحتی و خوشی باشد، بلکه برای نعمت بودن همین بس که خیر
بیشتری داشته باشد و وقتی که آن را به صورت کلی در نظر می گیریم، می بینیم
سود آن بیشتر از ضررش است، هرچند گاهی در موارد خاص موجب عذاب نیز شده
باشد.
در آیات مورد بحث نیز باید همین امر را لحاظ کرد و کلیت موارد یاد شده را
دید تا بتوان به قضاوت نشست که آیا می توان آنها را در زمره نعمت های الهی
برشمرد یا خیر؟
در آیه 26 سوره الرحمن "کلُُّ مَنْ عَلَیهْا فَان" مشاهده می کنیم که در بحث از نعمت های الهی، فنای انسان ها را ذکر می کند.
در تفسیر نمونه چند احتمال ذکر شده است که بنابر تمام آنها می توان مرگ و فنا را در زمره نعمت های الهی قرار داد:
"اما چگونه مسئله فنا مىتواند در زمره نعمت هاى الهى قرار گیرد؟ ممکن است
از این نظر باشد که این فنا به معناى فناى مطلق نیست، بلکه دریچهاى است
به عالم بقا و دالان و گذرگاهى است که شرط وصول به سراى جاویدان عبور از
آن است.
دنیا با تمام نعمت هایش زندانى است براى مۆمن، و خروج از این دنیا آزاد شدن از این زندان تنگ و تاریک است.
و یا از این نظر که ذکر نعمت هاى فراوان گذشته ممکن است مایه غفلت و غرق
شدن گروهى در زندگى دنیا و انواع خوردنیها و نوشیدنی ها و لۆلۆ و مرجان و
مرکب هاى راهوارش گردد، لذا یادآورى مىکند که این دنیا جاى بقا نیست،
مبادا دلبستگى به اینها پیدا کنید، و از آنها در مسیر پروردگار بهره نگیرید
که این تذکر خود نعمتى است بزرگ".[2]
بنابراین هر یک از این احتمالات مذکور، مرگ جزو نعمت های الهی قرار می
گیرد و مشخص می شود که مرگ در یک نگاه کلی و با لحاظ کردن تمام موارد،
چیزی جز نعمت نیست و دیگر نمی توان آن را از سیاق این سوره خارج دانست.
دسته دوم از آیات سوره الرحمن که نعمت بودن آنها با کمی تأمل همراه است؛
آیاتی است که جهنم و عذاب الهی در آن مطرح شده است. از جمله آنها: "بر شما
شعلهاى بىدود فرستاده شود، یا دودى بىشعله، پس با او مقابله نتوانید
کرد".[3] "کافران را به نشان صورتشان مىشناسند و از موى جلو سر و
پاهایشان مىگیرند".[4]
و "آنان در میان آتش و آب جوشان رفت و آمد مىکنند".[5] این آیات نیز
مورد شبهه بوده و ممکن است شخصی در نگاه اول این آیات را به دور از رحمت
الهی دانسته و شمارش آنها در زمره نعمت های الهی برای او عجیب باشد، اما
باید به این موارد نیز نگاه عمیق تری داشت. ذکر این موارد مانند این است
که یک مادر برای جلوگیری از غذا خوردن زیاد فرزندش، او را به یاد بیماری
های ناشی از آن بیاندازد تا او را از این اشتباه دور کند.
در مورد قیامت و محاسبه اعمال پیروان غیر اسلامی لازم است گذرا اموری را متذکر شویم،
بدین شرح:
1 - دین حق در هر
زمانی یکی بیش، نیست، بنابر این معنا ندارد بعد از بعثت پیامبر اسلام(صلی
الله علیه و آله) و با توجه به خاتمیت آن حضرت، دینی غیر از اسلام مورد
قبول درگاه خداوندی باشد (و من یبتغ غیر الاسلام دینا فلن یقبل منه) (1)
2 - رستگاری در
جهان آخرت به دو چیز (عمل صالح و اعتقاد راستین به خدا) وابسته است. اگر
فردی از عمل پسندیده بهرهمند باشد و نسبت به مبدأ و قیامت باوری درست
داشته باشد و به تعبیر قرآن از قلبی سلیم بهرهمند باشد، در قیامت رستگار
میگردد. "یوم لا ینفع مال و لا بنون إلّا من أتی اللَّه بقلب سلیم".(2)
3 - در جهان بینی
اسلامی این باور آمده است که خداوند با بندگانش به عدل حکم میکند و به
متقضای آن عذاب الهی بعد از اتمام حجت است، یعنی خداوند حکیم و عادل بعد
از آن که راه حق را برای انسانها تبیین نمود (توسط حجتهای باطن و ظاهری)
آن گاه آنان را به حساب و کتاب عمل فرا می خواند. (ماکنا معذّبین حتی
نبعث رسولاً)
به
مقتضای این آیه کسانی که حجت بر آنان تمام نشده است و نتوانستند دین حق
را بشناسند و در نتوانستن تقصیری نداشتند، از این جهت مشمول عذاب الهی
قرار نمیگیرند.
4 - در فرهنگ
اسلامی کفر چند معنا دارد که یکی از آنها عناد و انکار حقایق است و این
در قیامت باعث عقوبت میگردد، نه کفری که از روی نادانی و از قصور و
استضعاف فکری باشد که در این صورت ممکن است مشمول رحمت الهی قرار گیرد.(4)
5 - هر فعلی دو
جنبه دارد: یکی از جهت وجود خارجی آن و دیگری از جهت وجود داخلی یا انگیزه
فاعل و نیّت. فعلی که از هر دو جهت خوب و ارزشمند باشد، یعنی هم از حُسن
فعلی بهرهمند باشد(مانند خدمت به مردم) و هم از حُسن فاعلی (یعنی با
انگیزه الهی و به خاطر خدمت به مردم)، چنین فعلی آدمی را در قیامت رستگار
میکند. حال اگر عملی از غیر مسلمان از حُسن فعلی و حُسن فاعلی بهرهمند
باشد، به مقتضای حکم عقل و روایات اسلامی احتمال نجات در این گونه افراد
وجود دارد.(5)
6 - یک سری امور
ممکن است اعمال پسندیده را نابود کند که از آنها به "حبط اعمال" یا آفت
اعمال یاد میشود، ممکن است غیر مسلمان کار خوبی انجام دهد و در پی حق
باشد، ولی بعد از آن با ارتکاب یک سری امور، اعمال خوب گذشتهاش را نابود
کند. (6)
با بیان این امور میگوییم: اگر بعد از بعثت پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) غیر مسلمان(اعم از یهودیان، مسیحیان و دیگران) که:
اولاً: در پی
شناخت و یافتن دین حق برآیند، نه در پی انکار و عناد، و بدون این که
تقصیری داشته باشند، نتوانند به حقانیت دین اسلام نایل گردند،
ثانیاً: با شناختی
که به حقانیت دینشان دارند، حال دینشان دین حضرت مسیح باشد یا دین حضرت
عیسی و یا غیر آن به دستورهای آن نیز پای بند باشند،
ثالثاً کارهایی که انجام میدهند، هم از حسن فعلی بهرهمند باشند و هم از حسن فاعلی،
رابعاً: بعد از آن
کارهای نیکشان به آفتها (؛ یعنی حبط اعمال) دچار نشده باشد: در این صورت
این گونه افراد که به تعبیر شهید مطهری مسلمان فطری هستند) (7) بعید نیست
در آخرت در زمره نجات یافتگان از دوزخ قرار گیرند. این به مقتضای عدل و
حکمت خداوندی است که روایات اسلامی این سخن را تصدیق میکند(8)
شهید مطهری در این باره میگویند:
"اگر کسی دارای صفت تسلیم باشد و به عللی حقیقت اسلام بر او مکتوم مانده
باشد و او در این باره بی تقصیر باشد، هرگز خداوند او را معذّب نمیسازد،
او اهل نجات از دوزخ است" (9) نیز گفته است:
به فکر نمازت باش مثل شارژ موبایلت!
با صدای اذان بلند شو مثل صدای موبایلت!
از انگشتان برای ذکر استفاده کن مثل صفحه کلید موبایلت!
قرآن را همیشه بخوان مثل پیام های موبایلت!