نادرحبیب الهی«ریش سفید»

نادرحبیب الهی«ریش سفید»

نادرحبیب الهی«ریش سفید»
نادرحبیب الهی«ریش سفید»

نادرحبیب الهی«ریش سفید»

نادرحبیب الهی«ریش سفید»

چرا در اسلام تعدد زوجات فقط براى مردان است؟


فلسفه تعدد زوجات از نظر اسلام

تک همسری در زنان از آسیب های حقوقی،روانی و تربیتی جلوگیری میکند

 

شکى نیست که جواز چند همسرى با رعایت شرایط آن، یکى از احکام اسلام است و شیعه و سنى بر آن اتفاق نظر دارند.

 پیش از اسلام نیز به طور معمول در میان قبایل مختلف، وجود داشته است. و حتى برخى از بت پرستان به هنگام مسلمان شدن، بیش از ده زن و یا کمتر داشته اند.

 اسلام در مواجه با آن، در صدد اصلاح و تعدیل برآمد. خداوند متعال مى‌‏فرماید: «وَ إِنْ خِفْتُمْ أَلَّا تُقْسِطُوا فِی الْیَتامى‏ فَانْکِحُوا ما طابَ لَکُمْ مِنَ النِّساءِ مَثْنى‏ وَ ثُلاثَ وَ رُباعَ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا تَعْدِلُوا فَواحِدَهً أَوْ ما مَلَکَتْ أَیْمانُکُمْ ذلِکَ أَدْنى‏ أَلَّا تَعُولُوا ؛ و اگر مى‌‏ترسید که [به هنگام ازدواج با دختران یتیم‏] عدالت را رعایت نکنید [از ازدواج با آنان چشم پوشى کنید و] با زنان پاک [دیگر] ازدواج کنید دو یا سه یا چهار همسر و اگر مى‌‏ترسید عدالت را [درباره همسران متعدد] رعایت نکنید، تنها یک همسر بگیرید و یا از زنانى که‏ مالک آنهایید، استفاده کنید. این کار از ظلم و ستم بهتر جلوگیرى مى‌‏کند».«۱»

 بنابراین اسلام نه تعدد را آغاز نمود و نه واجب کرد بلکه آن را با شرایط خاصى، مباح ساخت.

 این امر حکمت ها و عللى دارد؛ که با توجه به متون دینى و سیره معصومان علیهم السلام و منطق عقل، مى‏‌توان به مهم‏ترین آن‏ها اشاره نمود:

۱- فزونى تعداد زنان آماده ازدواج بر مردان؛

۲- طولانى تر بودن عمر زندگى جنسى مردان در مقایسه با زنان؛

۳- طولانى‏ تر بودن عمر تولید نسل در مردان در مقایسه با زنان؛

۴-  تمایل مردان به چند همسرى به ویژه در شرایطى مانند عقیم بودن زن اول؛

۵ - سرپرستى و در پناه قرار دادن زنان بیوه و تأمین نیازهاى عاطفى آنان.

 باید دانست چند همسرى در مورد مردان هیچ گونه مشکل حقوقى ایجاد نمى کند، در حالى که این امر درباره زنان مشکلات فراوانى را به وجود مى ‏آورد.

 چرایی ممنوعیت چند همسری برای زن
تک همسری در مورد زن  نوعی جلوگیری از آسیب های  حقوقی ،روانی ، عاطفی و تربیتی در مورد  نسل  است. با تک همسری  اگر فرزندی متولد شد، به طور یقین مشخص می شود که مربوط به چه کسی است و در نتیجه محارم، و حقوق و تکالیف پدر و بستگان(ارث، نفقه ، ازدواج . ..)  این فرزند معلوم می شود. لذا یکی از مهم ترین حکمت های این مسئله مجهول بودن نسب فرزند است؛ و این در واقع؛ “صیانت از نسل” است و نه تشخیص نسل.

 حکمتی که در روایات به «صیانت نسل» تعبیر شده است و برخی به اشتباه آن را تشخیص نسل معنا کرده اند.

 این مطلب که با پیشرفت علوم ژنتیک و پزشکی و … امکان تشخیص فرزند در رحم  یا نسب فرزند وجود دارد نیزنمی تواند مجوز چند همسری زنان باشد به این دلیل است که؛

۱) صیانت از نسل و تشخیص نسل یکی از حکمت های ممنوعیت چند همسری زنان  است نه تمام علت آن.

۲) تشخیص پزشکی و علمی اموری خطاپذیر بوده که همواره امکان خطا در مورد آن می رود.

۳) علوم تجربی با تمام پیشرفت خود امکان اثبات بی ضرر بودن رابطه متعدد جنسی زن را برای سلامت جنین شوهر اول یا دوم نداردبلکه مویدات فراوان بر آسیب پذیری جنین و نطفه در صورت ارتباطات مکرر و متنوع جنسی وجود دارد.

۴) در صورتی که صیانت نسل را به معنای تشخیص نسل هم بدانیم باید توجه داشته باشیم که امکان آزمایش ژنتیک برای همه افراد در عرصه زمان و مکان وجود ندارد و از طرفی جواز تعدد شوهر منتهی به بی قید و بندی نسبت به تشخیص والد و همچنین بی قیدو بندی نسبت به امر تربیت و حضانت فرزند می شود که همه این موارد لطمه های جبران ناپذیری به فرزند بوده و از مصادیق عدم صیانت نسل است.

چرا قرآن به زبان های مختلف نازل نشد؟


نحوه نزول قرآن, نزول قرآن به پیامبر

زبان عربى از واژه ها و ساختارى برخوردار است که گویایى دیگر زبان ها را دارد

 

تعبیر عربی بودن که در قرآن کریم در حدود 10 مورد آورده شده، اشاره به زبان عربی امروزی نیست بلکه مراد واضح و روشن بودن آن تعالیم الهی و خالی بودن آنها از پیچیدگی و ابهام می باشد.

در این نوشتار بنا داریم با ویژگی های منطقه جزیره العرب که عربستان جزئی از آن منطقه بزرگ محسوب می شده، آشنا شویم سپس ویژگی ها و خصوصیات زبان عربی را مورد بررسی قرار دهیم. از این رو توجه به مطالب ذیل لازم است:


 اهمیت و سوق الجیشى بودن سرزمین حجاز و مناسب بودن این منطقه براى نشر اسلام نسبت به دیگر مناطق جهان و حکمت هاى دیگرى باعث شد این سرزمین خاستگاه بعثت پیامبر گرامى اسلام (صلى الله علیه وآله) باشد.

سخنورى و به رخ کشیدن سخنان ادبى و اشعار زیبا، سرزمین مکه و اطراف آن را به میدان هماوردى ساکنانش ـ در این زمینه ـ تبدیل کرده بود، و از سویى حکمت الهى اقتضا داشت که معجزه ى پیامبر صلی الله و علیه وآله متناسب فن و علم رایج در آن زمان و مکان باشد; همان گونه که در معجزه هاى پیامبران دیگر، این مصلحت رعایت شده است.


در چنین شرایطى بهترین معجزه، آوردن کتابى است که با سخنان شیوا و دلنشین، برترى خود را بر قوى ترین و زیباترین سخنان آن دوران آشکار کند.


2ـ خانه کعبه به عنوان مقدس ترین بنای جهان توسط حضرت ابراهیم (علیه السلام) و به امر خداوند متعال در این منطقه بنا شده که به عنوان قبله مسلمانان قرار گرفت. 


 بنای مقدس دیگری به نام بیت المقدس که قبله اولین مسلمانان بود در این منطقه واقع شده است.


4ـ  پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در عربستان متولد شده است. زیرا طائفه و قبلیه ی ایشان که از نسل حضرت ابراهیم (علیه السلام) هستند و آنجا ساکن بوده اند. لذا همان گونه که پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ در آن منطقه متولد شده، در همان منطقه نیز قرآن بر ایشان نازل گردیده است.

5- با توجه به روحیه خاص مردم عربستان و خوی تعصب و جاهلیت و نادانی که با اعتقادات آنان عجین گشته بود و نیز با زبان عربی به خوبی آشنایی داشتند و به آن شعر می سرودند و نثر می نوشتند و باهم رقابت ادبی داشتند، اگر زبان قرآن، زبان دیگری غیر از زبان عربی بود یقیناً لجاجت با قرآن و آوردن آن مضاعف می شد و از آنجا که قرآن کریم کلام خدا است و کلام خدا باید با روشن ترین وجه بیان شود و هیچ گونه ابهام و گنگی نداشته باشد لذا قرآن به زبان عربی نازل گردیده تا زمینه برای بهانه جویان فراهم نباشد.


قرآن کریم می فرماید: “وَلَوْ جَعَلْنَاهُ قُرْآنًا أَعْجَمِیًّا لَّقَالُوا لَوْلَا فُصِّلَتْ آیَاتُهُ.”(فصلت /44) و اگر [این کتاب را] قرآنى غیر عربى گردانیده بودیم قطعاً مى‏ گفتند چرا آیه ‏هاى آن روشن بیان نشده.

 

نحوه نزول قرآن, نزول قرآن به پیامبر

قواعد زبان عربی قیاسى تر از سایر زبان هاست و واژه هاى آن بیش از سایر زبان هاست

 

   ویژگی های زبان عربی
1 - زبان شناسان عقیده دارند که زبان عربى داراى امتیازاتى است که در سایر زبان ها نیست; قواعد آن قیاسى تر از سایر زبان هاست. اشتقاق کلمات و واژه هاى آن بیش از سایر زبان هاست.

دستور زبان و علم فصاحت و بلاغت آن نیز، این زبان را از دیگر زبان ها ممتاز مى سازد; از این رو در باره ى زبان عربى قرآن، می فرماید: نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الْأَمِینُ، عَلَى قَلْبِکَ لِتَکُونَ مِنَ الْمُنذِرِینَ،بِلِسَانٍ عَرَبِیٍّ مُّبِینٍ (شعرا آیه 193- 195)


در روایتى آمده است: «یبیّن الألسن و لا تبیّنه الألسن (اصول کافى، ج2، ص637، کتاب فضل القرآن) عربى فصیح، از واژه ها و ساختارى برخوردار است که گویایى دیگر زبان ها را دارد، در حالى که زبان هاى دیگر گویایى زبان عربى را ندارند».


در تفسیر نورالثقلین در تفسیر “بلسان عربی مبین” شخصی به نام حجال از امام صادق (علیه السلام) سوال نمود. ایشان فرمودند: یعنی آن زبان ها را روشن می کند و آن را زبان ها روشن نمی کنند. (نورالثقلین: ج 4، ص 65، فصلت، آیه 44)


در تفسیر نمونه تفسیر آیه “ نزل به الروح الامین ... بلسان عربی مبین (تفسیرنمونه: ج 15، ص 347) می نویسد برای اینکه جای هیچ گونه عذر و بهانه ای برای کسی باقی نماند “آن را به زبان عربی آشکار نازل کرد.


در تفسیر علی بن ابراهیم در فضیلت و برتری عجم بر عرب در پذیرش قرآن آمده است: از امام صادق (علیه السلام) نقل است: که درباره آیه “وَلَوْ نَزَّلْنَاهُ عَلَى بَعْضِ الْأَعْجَمِینَ” (198، شعراء) فرمودند: اگر قرآن بر عجم نازل شده عرب به آن ایمان نمی آورد و این برای عجم فضیلتی است .
2 ـ شیوایی و رسایی آن تا حدّی است که بدون ابهام، معنا و مقصود خود را به طور واضح و روشن به مخاطب تفهیم می کند، کما این که خداوند متعال در آیه 28 سوره «زمر» به این مطلب این چنین اشاره فرموده: قُرْآنًا عَرَبِیًّا غَیْرَ ذِی عِوَجٍ لَعَلَّهُمْ یَتَّقُونَ: قرآنی است فصیح و خالی از هرگونه کجی و نادرستی باشد که اهل تقوی شوند.

 نتیجه
با ویژگی های منطقه حجاز و عربستان و خصوصیات بارز زبان عربی در می یابیم که بهترین مکان نزول قرآن و بهترین زبان برای کلام قرآن در نظر گرفته شده است تا تعالیم نورانی قرآن کریم به سایر نقاط جهان انتقال یابد بدون این که از محتوا و مضمون آن کاسته شود، البته شایان ذکر است که تعبیر عربی بودن که در قرآن کریم در حدود 10 مورد آورده شده، اشاره به زبان عربی امروزی نیست بلکه مراد واضح و روشن بودن آن تعالیم الهی و خالی بودن آنها از پیچیدگی و ابهام می باشد، از این رو می توان خلاصه ای از محتوای این چند آیه را این چنین بیان کرد: ما قرآن را به شیوه ای واضح و روشن و با بیانی رسا و شیوا برای شما فرستادیم.

حس کن که انسانی

برای این که قومی خوب سواری بدهد باید احساس انسان بودن از او گرفته شود

داستان مار و اره دکان نجاری(داستان کوتاه عبرت آموز)

    • داستان کوتاه عبرت آموز
 

ﺷﺒﻲ ﻣﺎﺭ ﺑﺰﺭﮔﻲ ﻭﺍﺭﺩ ﺩﻛﺎﻥ ﻧﺠﺎﺭﻱ ﻣﻴ ﺸﻮﺩ ﺑﺮﺍﻱ ﭘﻴﺪﺍ ﻛﺮﺩﻥ ﻏﺬﺍ.
ﻭ ﻋﺎﺩﺕ ﻧﺠﺎﺭ ﺍ

    داستان کوتاه عبرت آموز


    ﺷﺒﻲ ﻣﺎﺭ ﺑﺰﺭﮔﻲ ﻭﺍﺭﺩ ﺩﻛﺎﻥ ﻧﺠﺎﺭﻱ ﻣﻴ ﺸﻮﺩ ﺑﺮﺍﻱ ﭘﻴﺪﺍ ﻛﺮﺩﻥ ﻏﺬﺍ.
    ﻭ ﻋﺎﺩﺕ ﻧﺠﺎﺭ ﺍﻳﻦ ﺑﻮﺩ ﻛﻪ ﻣﻮﻗﻊ ﺭﻓﺘﻦ ﺑﻌﻀﻲ ﺍﺯ ﻭﺳﺎﻳﻞ ﻛﺎﺭﺵ ﺭﺍ
    ﺭﻭﻱ ﻣﻴﺰ ﺑﮕﺬﺍﺭﺩ ﺍﻥ ﺷﺐ ﻫﻢ ﺍﺭﻩ ﻛﺎﺭﺵ ﺭﻭﻱ ﻣﻴﺰ ﺑﻮﺩ ﻫﻤﻴﻨﻄﻮﺭ ﻛﻪ
    مار
    ﮔﺸﺘﻲ ﻣﻴ ﺰﺩ ﺑﺪﻧﺶ ﺑﻪ ﺍﺭﻩ ﮔﻴﺮ ﻣﯿ ﻜﻨﺪ ﻭ ﻛﻤﻲ ﺯﺧﻢ ﻣﻴ ﺸﻮﺩ.
    ﻣﺎﺭ ﺧﻴﻠﻲ ﻧﺎﺭﺍﺣﺖ ﻣﻴ ﺸﻮﺩ ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﺩﻓﺎﻉ ﺍﺯ ﺧﻮﺩ ﺍﺭﻩ ﺭﺍ ﮔﺎﺯ ﻣﻴ ﮕﻴﺮﺩ
    ﻛﻪ ﺳﺒﺐ ﺧﻮﻧﺮﻳﺰﻱ ﺩﻭﺭ ﺩﻫﺎﻧﺶ ﻣﻴ ﺸﻮﺩ ﺍﻭ ﻧﻤﻴ ﻔﻬﻤﺪ ﻛﻪ ﭼﻪ ﺍﺗﻔﺎﻗﻲ
    ﺍﻓﺘﺎﺩﻩ
    ﻭ ﺍﺯ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﺍﺭﻩ ﺩﺍﺭﺩ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺣﻤﻠﻪ ﻣﻴ ﻜﻨﺪ ﻭ ﻣﺮﮔﺶ ﺣﺘﻤﻲ ﺳﺖ ﺗﺼﻤﻴﻢ
    ﻣﻴ ﮕﯿﺮﺩ
    ﺑﺮﺍﻱ ﺁﺧﺮﻳﻦ ﺑﺎﺭ ﺍﺯ ﺧﻮﺩ ﺩﻓﺎﻉ ﻛﺮﺩﻩ ﻭ ﻫﺮ ﭼﻪ ﺷﺪﻳﺪﺗﺮ ﺣﻤﻠﻪ ﻛﻨﺪ
    ﻭ ﺩﻭﺭ ﺍﺭﻩ ﺑﺪﻧﺶ ﺭﺍ ﭘﻴﭽﺎﻧﺪ ﻭ ﻫﻲ ﻓﺸﺎﺭ ﺩﺍﺩ . ﻧﺠﺎﺭ ﺻﺒﺢ ﻛﻪ ﺁﻣﺪ
    ﺭﻭﻱ ﻣﻴﺰ ﺑﺠﺎﯼ ﺍﺭﻩ ﻻﺷﻪ ی ﻣﺎﺭﻱ ﺑﺰﺭﮒ ﻭ ﺯﺧﻢ ﺁﻟﻮﺩ ﺩﻳﺪ ﻛﻪ ﻓﻘﻂ ﻭ ﻓﻘﻂ
    ﺑه ﺨﺎﻃﺮ ﺑﻴ ﻔﻜﺮﻱ ﻭ ﺧﺸﻢ ﺯﻳﺎﺩ ﻣﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ .
    ﺍﺣﻴﺎﻧﺎً ﺩﺭﻟﺤﻈﻪ ی ﺧﺸﻢ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﯿﻢ ﺩﻳﮕﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﺑﺮﻧﺠﺎﻧﻴﻢ ﺑﻌﺪ ﻣﺘﻮﺟﻪ
    ﻣﻴ ﺸﻮﻳﻢ
    ﺧﻮﺩﻣﺎﻥ ﺭﺍ ﺭﻧﺠﺎﻧﺪﻩ ﺍﻳﻢ ﻭ ﻣﻮﻗﻌﻲ ﺍﻳﻦ ﺭﺍ ﺩﺭﻙ ﻣﯿ ﮑﻨﯿﻢ ﻛﻪ ﺧﻴﻠﻲ ﺩﻳﺮ
    ﺷﺪﻩ ...
    ﺯﻧﺪﮔﻲ ﺑﻴﺸﺘﺮﺍﺣﺘﻴﺎﺝ ﺩﺍﺭﺩ ﻛﻪ ﮔﺬﺷﺖ ﻭ ﭼﺸﻢ ﭘﻮﺷﻲ ﻛﻨﻴﻢ
    ﺍﺯ ﺍﺗﻔﺎﻗﻬﺎ؛ﺍﺯﺁﺩﻣﻬﺎ؛ ﺍﺯ ﺭﻓﺘﺎﺭﻫﺎ؛ﮔﻔﺘﺎﺭﻫﺎ؛
    ﺧﻮﺩﻣﺎﻥ ﺭﺍ ﻳﺎﺩ ﺩﻫﻴﻢ ﺑﻪ ﮔﺬﺷﺖ ﻭ ﭼﺸﻢ ﭘﻮﺷﻲ ﻋﺎﻗﻼﻧﻪ ﻭ ﺑﺠﺎ.
    ﭼﻮﻥ ﻫﺮ ﻛﺎﺭﻱ ﺍﺭﺯﺵ ﺍﻳﻦ ﺭﺍ ﻧﺪﺍﺭﺩ ﻛﻪ ﺭﻭﺑﺮﻭﻳﺶ ﺑﺎﻳﺴﺘﻲ ﻭﺍﻋﺘﺮﺍﺽ
    ﻛﻨﻲ

راههای افزایش صبر؟؟


صبر و استقامت عصاره همه فضیلت­ها و خمیرمایه همه سعادت ها و ابزار وصول به هر گونه خوشبختى است. انسان بدون صبر هم در جهات مثبت به جایى نمى­ رسد و هم در برابر عوامل منفى شکست مى­ خورد، چرا که صابر نبودن مساوى با شکست است. به همین دلیل کلید اصلى پیروزى ­ها، صبر است.

به طور کلی برای تقویت صبر و بردباری راه های مختلفی وجود دارد، در ذیل به برخی اشاره می شود:
۱. تقویت پایه ‏های ایمان:
هر قدر ایمان انسان به حکمت و رحمت پروردگار بیش‏تر باشد، صبر او نیز افزون‏تر خواهد بود. امیرمؤمنان (ع) می‏فرماید: «اساس و ریشه صبر، ایمان و یقین خوب نسبت به خداوند است».[۱]

۲. رابطه با خدا:
انسان در پرتو یاد خدا و نماز اراده‏ای نیرومند و ایمانی استوار پیدا می‏کند و همة مشکلات برای او آسان می‏گردد. قرآن مجید می‏فرماید: «وَاسْتَعِینُواْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلَو ةِ وَإِنَّهَا لَکَبِیرَةٌ إِلَّا عَلَى‏ الْخَشِعِینَ‏؛[۲] در زندگی از صبر و نماز کمک بگیرید، هر چند این کار جز برای خاشعان سنگین و گران است».
امام صادق (ع) فرمود: «هنگامی که مشکل مهمی برای علی(ع) پیش می‏ آمد، به نماز بر می‏ خاست، سپس این آیه را تلاوت می‏فرمود».[۳]

۳. شناخت راز و رمز مشکلات:
اگر کسی بداند که وجود بلا و مصیبت در زندگی بشر چه اثری دارد، آن را با آغوش باز می‏پذیرد، در روایات معصومین از شداید به عنوان الطاف خداوندی یاد شده است.

۴. توجه به آثار اخروی صبر:
توجه به پاداش اخروی صبر، سختی مشکلات را شیرین و آسان می‏ سازد. در این باره روایات زیادی از معصومیان رسیده است. امام صادق (ع) می‏فرماید: «هر کس از مؤمنان که به بلایی گرفتار شود و صبر کند، برای او اجر هزار شهید است».[۴]

۵. توجه به گذرا بودن بحران‏ها:
مشکل و محنت روزگار هر چه باشد، مقطعی و گذرا است. قرآن مجید به همه افراد نوید می‏دهد که همیشه کنار سختی‏ها آسانی وجود دارد.«فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْراً؛[۵] پس (بدان که) با هر سختى آسانى است.»


۶. توجه به افراد پایین دست:
نظر افکندن به کسانی که با مشکلات بزرگ‏تری دست به گریبان هستند، تحمل شدائد را آسان تر می‏سازد.

۷. الگو پذیری از اولیای خدا:
با بررسی اجمالی زندگانی بزرگان در می‏یابیم که آن ها همواره با مشکلات رو به رو بوده‏اند. با الگوگیری از بزرگان می‏توان شیوه مقابله با مشکلات را آموخت. این موضوع را خداوند به پیامبر گوشزد می‏کند و می‏فرماید: «فَاصْبِرْ کَمَا صَبَرَ أُوْلُواْ الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُلِ؛[۶] پس (اى پیامبر!) صبر کن همان گونه که پیامبران اولوا العزم صبر کردند!».

۸. آمادگی روحی:
اگر کسی دنیا را آن طور که هست بشناسد، در پیش آمدهای ناگوار زندگی خود را نمی ‏بازد، چون می‏داند جهان طبیعت، سرای دگرگونی و تحول است و فراز و نشیب فراوانی دارد. همه افراد خواه ناخواه با حوادث مواجه می‏شوند.

۹. توجه به آثار جسمانی صبر:
صبر و شکیبایی در برابر حوادث زندگی تنها جنبه اخلاقی ندارد، بلکه از نظر بهداشت و سلامت جسم نیز فوق العاده مؤثر است. افراد ناشکیبا عمری کوتاه و توأم با انواع بیماری‏ها و از جمله بیماری‏های قلبی و عصبی دارند، در حالی که صابران از عمری طولانی برخوردارند.
در پایان، داستان جالبی از بزرگمهر را که مناسب با موضوع است نقل می‏کنیم:
می‏گویند: انوشیروان، بزرگمهر را زندانی کرد. پس از چند روز، انوشیروان شخصی را فرستاد تا از حالش جویا شود. فرستاده انوشیروان او را خوشحال دید، علتش را جویا شد، بزرگمهر دلیلش را استفاده از معجون شش ماده‏ ای دانست و گفت: این معجون مرا سرحال کرده است و آن ها عبارتند از:
۱- توکل بر خدا،
۲ - بی تابی مشکلی را حل نمی‏کند،
۳ - صبر به کمک انسان می‏آید،
۴ - اگر صبر نکنم چه کنم؟
۵ - مشکلاتی بیش از مشکل من وجود دارد،
۶- ستون به ستون فرج است.[۷]

پی نوشتها:
[۱]. غرر الحکم و درر الکلم، عبدالواحد بن محمد التمیمی، مکتب الإعلام الإسلامی - قم، ۱۳۶۶ ه. ش، ص ۲۸۱.
[۲]. بقره (۲) آیه ۴۵.
[۳]. مکارم شیرازى ناصر، تفسیر نمونه‏، دار الکتب الإسلامیة،تهران‏،۱۳۷۴، ج ۱، ص ۲۱۹.
[۴]. ری شهری، میزان الحکمه، دار الحدیث، قم، ۱۴۱۶، چاپ اول، ج ۲، ص ۱۵۶۰.
[۵]. انشراح(۹۴) آیه ۵.
[۶]. احقاف(۴۶) آیه ۳۵.
[۷]. محدث قمی، سفینة البحار، انتشارات اسوه، ۱۴۲۲ه ق، ج ۵، ص ۲۵.

http://www.soalcity.ir/node/1699