نادرحبیب الهی«ریش سفید»

نادرحبیب الهی«ریش سفید»

نادرحبیب الهی«ریش سفید»
نادرحبیب الهی«ریش سفید»

نادرحبیب الهی«ریش سفید»

نادرحبیب الهی«ریش سفید»

نحوه محاسبه حق الناس در قیامت چگونه است؟

رجب و شعبان ماه استغفار و بندگی است و فرصتی است تا با اندیشیدن درباره گذشته، آینده خود را بسازیم. همچنین توجه به حقوق دیگران و رعایت آنچه حق‌الناس نامیده می‌شود، از مهمترین اموری است که در این ماه شریف باید نسبت به آن اهتمام داشت.


حق الناس

سخت‏‌ترین مراحل حساب، رسیدگى به مظالم عباد و حقوق مردم نسبت به یکدیگر است. انسان‏‌ها با هم زندگى مى‏کنند و نسبت به همدیگر حقوقى دارند. رعایت حقوق یک وظیفه الهى است که انبیای الهی درباره آن تأکید داشته‏‌اند و در قیامت بازخواست خواهند شد.


حق الناس در قیامت‏
در باب حقوق مردم روایاتى وارد شده است که به عنوان باب‏ «حبس الحقوق» است. در قیامت، کاسب را مى‏آورند، مى‏گویند: شما این فرد را براى کار استخدام‏ کردى، کار کرده است، اما مزد او را ندادى. در محشر بمان تا مزد او را بدهى.


امام رضا علیه السلام مى ‏فرماید:
کسى که براى شما کار مى‏کند، هنوز عرق پیشانى‏اش خشک نشده است، مزد او را بدهید. مگر این که خودش بخواهد پول او پیش شما امانت بماند.
اگر کسى مزد کارگرش را ندهد، روز قیامت او را در دادگاه نگه مى‏دارند، مى‏گویند: مزد او را بده. کار فرما نمى‏تواند به خدا بگوید: ما که نداریم، تو مزد او را بده. خدا مى‏گوید: مگر او براى من کار کرده است که من مزد او را بدهم؟ کار مادى بوده، که براى تو کرده است. خدا از حبس حق کارگر متنفر است، آن وقت خودش حق شما خوبان را ضایع کند؟


آیه مى ‏فرماید: «إِنَّا لَانُضِیعُ أَجْرَ مَنْ أَحْسَنَ عَمَلًا» کار خوب را باید به من تحویل دهید، تا ضایع نشود.


مختصری از انواع حق الناس در زندگی ها
به طور کوتاه به برخى از آن‌ها اشاره مى‏کنم: هر یک از زن و شوهر، پدر و مادر و فرزندان، خویشان و نزدیکان، همسایگان و شهروندان، جوانان و سالخوردگان، معلمان و دانشجویان، ثروتمندان و تهى‏دستان، کارگزاران و زیردستان، هم‏کیشان و هم‏وطنان و... نسبت به یکدیگر وظایف و حقوقى دارند که رعایت آنها یک وظیفه وجدانى، اجتماعى و شرعى است و تضییع آنها، گناه و جرم به شمار می‌رود که در قیامت مورد بازخواست قرار خواهد گرفت.
شخصى از امام باقر یا صادق ـ علیه‏السلام ـ‌ روایت کرده که فرمود: بدهکار را در قیامت حاضر می‌کنند. در حالى که شدیداً وحشت زده و نگران است، اگر حسناتى دارد از او می‌‏گیرند و به طلب‏کارش می‌‏دهند و اگر حسناتى نداشت از گناهان طلب‏کار می‌‏گیرند و به بدهکار مى‌دهند
امکان دارد خداى متعال در قیامت از حقوق تضیع شده خودش صرف نظر کند، ولى از حقوق تضیع شده بندگان نسبت به یکدیگر صرف نظر نخواهد کرد؛ مگر اینکه خودشان رضایت دهند و از دادخواهى صرف نظر کنند.
قیامت


انواع ظلم

امیرالمۆمنین ـ علیه‏السلام ـ فرمود: ظلم سه گونه است: نخست ظلمى که بخشیده نخواهد شد. دوم ظلمى که بدون دادستانى‌‌ رها نمی‌‏شود. سوم ظلمى که بخشیده خواهد شد. ظلمى که بخشیده نخواهد شد، عبارت است از شرک به خدا.
قرآن می‌‏فرماید: «إِنَّ اللّهَ لا یَغْفِرُ أَنْ یُشْرَکَ بِـهِ»؛ اما ظلمى که بخشیده می‌‏شود، ستم کوچکى است که هر انسانى نسبت به خودش روا داشته است، اما ظلمى که بدون حساب‌‌ رها نمی‌‏شود، عبارت است از ظلم بندگان نسبت به یکدیگر که قصاص در آن‏جا بسیار دشوار خواهد بود و سختى آن در حد زخم کارد و زدن تازیانه نیست، بلکه بسیار سخت‏‌تر است.
رسول خدا ـ صلى‏ الله‏ علیه‏ و ‏آله ـ فرمود: «هر کس از قصاص می‌‏ترسد، از ستم به مردم خوددارى کند.»
مشکل حساب‏رسى به حق الناس در قیامت این است که در آن‏جا چیزى ندارد تا به طلبکاران بدهند؛ مثلاً کسى که اموال مردم را در دنیا غصب کرده یا نفقه زن و فرزندانش را نداده یا شخصى را کشته و دیه‌‏اش را نپرداخته یا ضربه‏‌اى به مظلومى زده و دیه‏‌اش را نداده یا زیان مالى به کسى زده و جبرانش نکرده یا از کسى غیبت کرده یا به او توهین و هتک حرمت کرده و راضی‌اش نساخته است، در قیامت و به هنگام دادرسى چیزى ندارد تا به طلب‏کاران بپردازد.
امکان دارد خداى متعال در قیامت از حقوق تضیع شده خودش صرف نظر کند، ولى از حقوق تضیع شده بندگان نسبت به یکدیگر صرف نظر نخواهد کرد؛ مگر اینکه خودشان رضایت دهند و از دادخواهى صرف نظر کنند


راهکار رفع عذاب

حل این مشکل به یکى از دو وجه امکان دارد: وجه نخست اینکه به مقدار طلب بستان‏کار از حسنات بدهکار برداشته و به طلب‏کار داده می‌‏شود. وجه دوم آنکه اگر حسناتى نداشت به‌‌ همان مقدار از گناهان شاکى برداشته و در نامه عمل بدهکار ثبت می‌‏شود.
شخصى از امام باقر یا صادق ـ علیه‏السلام ـ‌ روایت کرده که فرمود: بدهکار را در قیامت حاضر می‌کنند. در حالى که شدیداً وحشت زده و نگران است، اگر حسناتى دارد از او می‌‏گیرند و به طلب‏کارش می‌‏دهند و اگر حسناتى نداشت از گناهان طلب‏کار می‌‏گیرند و به بدهکار مى‌دهند.
رسول خدا ـ صلى‏ الله‏ علیه‏ و‏ آله ـ‌ فرمود: «شخصى را در قیامت براى حساب در محضر خداى متعال حاضر مى‏سازند و نامه اعمالش را به دستش مى‏دهند، وقتى در آن نگاه مى‏کند حسناتش را در آن نمی‌بیند.
می‌‏گوید: خدایا! این نامه عمل من نیست، چون عمل‏‌هاى صالح خود را در آن نمى‏یابم. در پاسخ گفته می‌‏شود: پروردگارت اشتباه و فراموشى ندارد. حسنات تو به واسطه غیبتى که از مردم کرده‏اى به آنان داده شده است.
سپس شخص دیگرى را براى حساب حاضر می‌‏سازند و نامه عملش را به دستش می‌‏دهند. هنگامى که در آن می‌‏نگرد، عبادت‏‌هاى فراوانى در آن می‌بیند که آن‌ها را انجام نداده است،
می‌‏گوید: خدایا! این نامه عمل من نیست، چون بعضى کارهایى که انجام نداده‏ام در آن ثبت شده است. در پاسخ گفته می‌‏شود: چون فلان کس از تو غیبت کرده بود، در عوض حسنات او را به نامه عمل تو منتقل کردیم».(*)

از احادیث و آیات قرآن کریم به دست می‌‌آید که اگر انسان پیش از مردن، نتواند از عهده «حقّ الناس» برآید و در همان حال بمیرد، در آن جهان سخت گرفتار خواهد شد.

بعد از شرک، گناهی بدتر از «ظلم در حق مردم» نیست؛ زیرا ممکن است خداوند از حق خودش(حقّ الله) یعنی گناهانی که تنها تخلّف و معصیت الهی باشند، گذشت کند؛ ولی «حق الناس» که در دنیا ضایع شده است قابل بخشش نیست.

بنابراین در حدیث امام باقر(ع) و امام علی(ع) می‌‌‌خوانیم که گناهان سه دسته‌‌اند:

گناهی که بخشیده میشود و آن ظلمی است که انسان به خود کرده است،

و گناهی که هرگز بخشیده نمی‌‌شود و آن شرک به خدا است: «انَّ الله لا یَغفرُ اَن یُشرکَ بِهِ»

و گناهی که از آن گذشت نمی‌‌شود و آن بدهکاری مردم است: «فَالمُدائنه بَینَ العباد».[1]

زیرا ظلم به بندگان و حق النّاس، جنبه شاکی خصوصی دارد و تا شاکی گذشت نکند، قاضی نمی‌‌تواند گذشت کند.

خداوند در قیامت وعده اجرای عدالت داده و در مقام عدالت، حق مظلوم از ظالم گرفته می‌‌‌شود.

سؤال: در قیامت که چک، وام، سند خانه، ملک و حساب بانکی وجود ندارد، پس چگونه حق مظلوم گرفته می‌‌‌شود؟

در احادیث معاد آمده است که برای جبران حق الناس، از کارهای خوب و شایسته بدهکار برمی‌‌دارند و به حساب طلبکار می‌‌‌‌گذارند تا کارهای نیک او بسیار شود، بلکه حق او تصفیه شود، و اگر کارهای نیک بدهکار کفایت نکند یا نداشته باشد، از گناهان طلبکار برمی‌‌دارند و به حساب بدهکار می‌‌گذارند، تا به این صورت شاکی راضی ‌شود. اینجاست که بدهکار با دست خالی به دوزخ می‌‌‌رود.

پیامبر(ص) فرمودند: «انَّه لَیَأتی العَبدُ یَومَ القیامَه و قَد سَرَّته حَسَناتُهُ فَیَجییٌ الرَّجُلُ فیقولُ: یا رَبِّ ظَلَمَنی هذا فَیُؤخَذُ مِن حَسَناتِهِ فَیُجعَلُ فی حَسَناتِ الّذی سَألَهُ، فما یَزالُ کذلکَ حتّى ما یَبقى لَهُ حَسَنةٌ، فإذا جاءَ مَن یَسألُهُ نَظَرَ إلى سَیِّئاتِهِ فَجُعِلَت مَع سیّئاتِ الرَّجُلِ، فلا یَزالُ یُستَوفى مِنهُ حتّى یَدخُلَ النارَ»؛[2]

در قیامت بنده‌‌ای که کار خوب بسیار دارد، در حالی که خوشحال است وارد محشر می‌‌شود. ناگهان شخصی از راه می‌‌رسد و می‌‌گوید: خداوندا! این شخص[در دنیا] به من ظلم کرده است. پس از کارهای نیک او گرفته می‌‌شود و به آن مظلوم داده می‌‌شود تا جایی که کار خوب و حسنه‌‌ای برای بدهکار باقی نمی‌‌ماند، ولی هنوز طلبکار راضی نشده و حقش را طلب می‌‌کند، آنگاه از گناهان طلبکار برداشته به بدهکار می‌‌دهند تا جایی که آن شخص بدهکار(که به کارهای خوب خود دلخوش و بهشتی بود)، جهنمی می‌‌شود.

حضرت علی(ع) فرمودند: «یَومُ العَدلِ عَلَی الظّالمِ اَشَدُّ مِن یَومِ الجَورِ عَلی المَظلُومِ»؛[3]

روز اجرای عدالت(قیامت)؛ بر شخص ظالم، بسیار سخت‌‌تر است از روزی که او بر مظلوم ستم روا داشته است.

و نیز امام علی(ع) فرمودند: «یَوم المَظلومِ عَلَی الظَّالِمِ اَشَدُّ مِن یَومِ الظَّالِمِ عَلَی المَظلُوم»؛[4] روز مظلوم(قیامت) که حق مظلوم را از ظالم می‌‌گیرند، از روز ظالم(ایام دنیا) که بر مظلوم ستم روا داشته سخت‌‌تر است.

امام باقر(ع) فرمودند: آنچه مظلوم از دین(و کارهای خوب) ظالم می‌‌گیرد، از آنچه ظالم از دنیای مظلوم می‌‌گیرد بسیار بیشتر است.[5]

همچنین فرمودند: «الظُلمُ فی الدُّنیا هُوَ الظُلُمات فِی الآخِرَة»؛[6] ظلم در دنیا؛ تاریکیهایی در آخرت است.

رسول خدا(ص) فرمودند: میان بهشت و انسان، هفت گردنه وجود دارد، که آسان‌‌ترین آنها مرگ است. پرسیدند: سخت‌‌ترین آنها کدام است؟ فرمودند: «الوُقُوفُ بَینَ یَدَی الله عزَّوجلَّ إذا تَعَلَّقَ المَظلُومونَ بالظّالِمینَ»؛[7] سخت‌‌ترین لحظه؛ زمانی است که انسان در پیشگاه خداوند بایستد و کسانی که به آنها ظلم شده، دامن ظالم را بگیرند.

حضرت علی(ع) فرمودند: «وَ اقْدَمُوا عَلَى اللَّهِ مَظْلُومِینَ وَ لَا تَقْدَمُوا عَلَیْهِ ظَالِمِین‏»؛[8] روز قیامت، ستمدیده و مظلوم به محضر خدا وارد شوید نه ظالم و ستمگر(یعنی اینکه انسان روز قیامت در حالی که بر او ظلم شده بر خدا وارد شود، بهتر از این است که بر دیگری ظلم کرده باشد).

همچنین فرمودند: «بِئسَ الزّاد إلی المَعادِ العدوانُ علی العبادِ»؛[9] ستم در حق بندگان بد توشه‌‌ای برای قیامت است!

و نیز فرمود: «وَ مَنْ ظَلَمَ عِبَادَ اللَّهِ کَانَ اللَّهُ خَصْمَهُ دُونَ عِبَادِهِ وَ مَنْ خَاصَمَهُ اللَّهُ أَدْحَضَ حُجَّتَه‏»؛[10] کسى که به بندگان خدا ستم روا دارد، خود خداوند به جاى بندگانش دشمن او خواهد بود، و آن را که خدا دشمن شود، دلیل او را نپذیرد.

پیامبر خدا(ص): «یقولُ اللّه ُ عَزَّوجلَّ: و عِزَّتی و جلالِی لأَنتَقِمَنَّ مِن الظّالِمِ فی عاجِلِهِ و آجِلِهِ، و لأنتَقِمَنَّ مِمَّن رَأى مَظلوما فَقَدَرَ أن یَنصُرَهُ فلَم یَنصُرْهُ»؛[11] خداوند عزّوجلّ مى‌‌فرماید: به عزّت و جلالم سوگند که از ستمگر در دنیا و آخرت، به طور قطع انتقام مى‌‌گیرم، و از کسى هم که ستمدیده‌‌اى را ببیند و بتواند یاریش رساند و نرساند، بى‌‌گمان انتقام مى‌‌گیرم.

و نیز رسول گرامی(ص) فرمود: «إنّ العَبدَ إذا ظُلِمَ فلَم یَنتَصِرْ، و لَم یَکُن لَهُ مَن یَنصُرُهُ، و رَفَعَ طَرفَهُ إلى السَّماءِ فَدَعا اللّهَ، قالَ اللّه: لَبَّیکَ أنا أنصُرُکَ عاجِلاً و آجِلاً»؛[12] هرگاه به آدمى ستمى شود و انتقام نگیرد و کسى را نداشته باشد که یاریش رساند، چون نگاهش را به آسمان بردارد و خدا را بخواند، خداوند فرماید: لبّیک، من در دنیا و آخرت تو را یارى مى‌‌رسانم.

===============================

*: حق الله ممکن است حق مالی باشد؛ همانند خمس و زکات. یا حق عبادی باشد؛ همانند نماز قضا، روزه قضا، دروغ، گناهان مربوط به عبادات.

چنانکه حق الناس نیز ممکن است حق مالی باشد؛ همانند بدهی مالی، امانت پرداخت نشده، خسارت مالی به دیگری و... و ممکن است حق غیر مالی باشد؛ همانند تهمت، غیبت، آبرو بردن، زخم زبان، ایجاد فتنه و اختلاف، دل شکستن، و ...

پی نوشت:

(*) بیانات علامه امینی

[1] . نهج البلاغه،خ176.

[2] . نهایة البدایة،ج2،ص55.

[3] . نهج البلاغه، حکمت241ـ341.

[4] . بحار،ج75،ص322.

[5] . بحار،ج75،ص311.

[6] . ثواب الاعمال،ص321.

[7] . کنز العمال،ح8862.

[8] . نهج البلاغه، خطبه151.

[9] . بحار،ج75،ص309.

[10] نهج البلاغه، خطبه52.

[11] کنز العمّال : 7641.

[12] کنز العمّال : 7648.



برگرفته شده از http://ahlolbait.blog.ir

ربا در منظر احادیث اهل بیت علیهم السلام


ربا در منظر احادیث اهل بیت علیهم السلام :

( وسائل الشیعة جلد 18 )

 

1- بلغ أبا عبدالله(علیه السلام) عن رجل أنَّه کان یأکل الربا و یسمیه اللباء، فقال: لئن أمکننى الله منه لأضربن عنقه.

به امام صادق(علیه السلام) خبر رسید که مردى رباخوارى مى کند و آن را «آغوز» مى نامد. فرمود: «اگر خداوند، او را در اختیارم بگذارد، گردنش را خواهم زد».

 

2- پیامبر(صلی الله علیه و آله) در سفارشى به على(علیه السلام)مى فرماید: یا على! الرّبا سبعون جزأً فأیسرها مثل أن ینکح الرجل أُمه فى بیت الله الحرام.

اى على! ربا، هفتاد کیفر دارد که آسان ترین آن، مانند آن است که مرد با مادرش در خانه خدا زنا کند.

 

3- پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله)فرمود: شرّ المکاسب، کسب الرّبا.

بدترین دادوستدها، دادوستد آمیخته به رباست.

 

4- امام صادق(علیه السلام) مى فرماید: درهم ربا أشدّ عند الله من ثلاثین زنیّة کلّها بذات محرم مثل عمة و خالة.

یک درهم ربا، نزد خداوند، بدتر از سى مرتبه زنا با محارم، مانند عمّه و خاله است.

 

5- امام صادق(علیه السلام) فرموده است: درهم ربا أعظم عند الله من سبعین زنیّة کلّها بذات محرم فى بیت الله الحرام.

یک درهم ربا، از هفتاد مرتبه زنا با محارم در خانه خدا بدتر است.

 

6- امام صادق(علیه السلام) فرمود: إذا أراد الله بقوم هلاکاً ظهر فیهم الربا.

هرگاه خداوند، نابودى گروهى را اراده کند، رباخوارى در میان آنان آشکار مى شود.

 

7- پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود:

ومَنْ أکل الرّبا ملأ الله بطنه من نار جهنّم بقدر ما أکل، وإن اکتسب ]منه [مالا لم یقبل الله منه شیئاً من عمله ولم یزل فى لعنة الله والملائکة ما کان عنه قیراط.

هر کس ربا بخورد، خداوند، شکمش را از آتش جهنّم به اندازه ربایى که خورده است پُر مى سازد، و اگر از راه ربا درآمدى به دست آورد، خداوند، عملش را نمى پذیرد و تا زمانى که اندکى از مال ربا نزد او باشد، همواره در نفرین خدا و فرشتگان الهى خواهد بود.

 

8- رسول خدا (صلی الله علیه و آله) به حضرت علی علیه السلام فرمودند:

-یا علی زمانی بر این مردم می‌آید که هیچکس از شر ربا در امان نمی‌ماند و اگر هم ربا خوار نباشد قوائی از ربا دامنگیر او خواهد شد. به خدا قسم، ربا در بین این امت مخفی تر و پنهان‌تر است از جای رد پای مورچه در صفا و مروه. بدترین رباها مسخره کردن و کوچک شمردن آبروی مؤمنان است. کسی که ربا را حلال بداند و آنرا بگیرد کافر است و قتلش واجب.

 

مستدرک جلد 2 صفحه 479

 

9- پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) در حدیث 1050 نهج الفصاحه می‌فرمایند: اَلْآخِذُ وَالْمُعْطی سَواءٌ فِی الّربا.

آنکه ربا می‌دهد و آنکه می‌گیرد در گناه برابرند.

 

10- پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمودند: هر مسلمانی مالی را یکبار قرض دهد، مانند اینست که آن مال را دوبار صدقه داده باشد. و باز فرمودند: کسی که به بدهکارش مهلت یا فرصت دهد یا از او صرفنظر کند در سایه رحمت پروردگار قرار خواهد داشت.

 

11- پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) در حدیث 2608 نهج الفصاحه می‌فرمایند: ما اَحَدٌ اَکْثَرَ مِنَ الرّبا اِلّا کانَ عاقِبَةِ اَمْرِه اِلی قِلَّةِ.

هر که ربا فراوان خورد سرانجام او به فقر انجامد. بدان که ربا حرام است و از گناهان کبیره است و از گناهانی است که خداوند برای رباخوار وعده جهنم داده است و ربا در لسان همه پیامبران و کتب آسمانی حرام می‌باشد.

 

12- امام باقر علیه السلام : «یُستتابُ آکل‏الرّبا، کما یُستتابُ من الشرک؛ ...

ربا خوار را چنان باید توبه داد که مشرک را توبه مى‏دهند».

 

13- رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمودند: زمانیکه مرا به آسمانها بردند عده‌ای را دیدم که می‌خواهند از زمین بلند شوند نمی‌توانند، به طوری شکمشان بزرگ شده بود که قادر به نشستن و برخاستن نبودند، به جبرئیل گفتم: اینها چه کسانی هستند جبرئیل عرض کرد:‌اینها ربا خوارانند.

 

14- در کتاب نهج البلاغه خطبه 156 حضرت علی علیه السلام می فرمایند :

رسول خدا (صلی الله علیه و آله) به من فرمودند: ای علی این مردم پس از من بوسیله ثروتشان مورد آزمایش قرار می‌گیرند. 1- دیندار بودن خود را منتی بر خدا قرار می‌دهند و با اینحال انتظار رحمت الهی را دارند. 2- از قدرت و خشم الهی خود را در امان می‌بینند. 3- حرام او را با شبهات دروغین و هوسهای غافلانه حلال می‌شمارند. 4- شراب را « نبیذ» می‌آشامند. 5- رشوه را به نام هدیه می‌گیرند. 6- ربا را به نام معامله حلال می‌دانند.

 

15- امیر مؤمنان على علیه السلاممى‏فرماید: لعن رسول الله (صلی الله علیه و آله) الربا و آکله و بایعه و مشتریه و کاتبه و شاهدیه ؛

لعن فرمودند رسول خدا (ص) : ربا و خورنده ربا و فروشنده ربا و مشتری ربا، و نویسنده ربا و دو شاهد آنها را.

پیامبر گرامى اسلام (صلی الله علیه و آله) در این روایت «ربا» و پنج طایفه را - که در ارتباط با ربا هستند - لعنت کرده است:

1- کسى که میهمان ربا خوار مى‏شود و از غذایى که از پول ربا تهیّه شده است با علم و آگاهى استفاده مى‏کند.

2- ربا خوار 3- ربادهنده‏ 4- کسى که ربا را محاسبه مى‏کند 5- شهود قرارداد ربا.

 

16- قال على (علیه السلام): «خمسة اشیاء تقع بخمسة اشیاء ولا بد لتلک الخمسة من النار: من اتجر بغیر علم فلا بدله من اکل الربا، ولابد لا کل الربا من النار؛

حضرت على (علیه السلام) فرمودند: پنج چیزعلت پنج چیز است و سرانجام اینها جهنّم است: 1- تجارت و کسب بدون آگاهى از احکام فقهى آن سبب ربا خوارى و منتهى به آن مى‏شود و ربا خوار حتماً در دوزخ خواهد بود»


اثبات قرآن کریم از طریق معادلات ریاضی

اثبات قرآن کریم از طریق معادلات ریاضی

 

1- اولین آیه قرآن « بسم … الرحمن الرحیم » دارای 19 حرف عربی است.

 

2- قرآن مجید از 114 سوره تشکیل شده است و این عدد به 19 قسمت است ( 6 × 19 ).

 

3- اولین سوره ای که نازل شده است سوره علق ( شماره96 ) نوزدهمین سوره از آخر قرآن است.

 

4- سوره علق 19 آیه دارد.

 

5- سوره علق 285 حرف ( 15 × 19 )دارد.

 

6- اولین بار که جبرئیل امین با قرآن فرود آمد 5 آیه اولی سوره علق را آورد که شامل 19 کلمه است.

 

7- این 19 کلمه ، 76 حرف ( 4 ×19 ) دارد که به تعداد حروف بسم ... الرحمن الرحیم است. 

1- دومین باری که جبرئیل امین فرود آمد 9 آیه اولی سوره قلم ( شماره 68 ) را آورده که شامل 38 کلمه است. ( 2× 19 ).

2- سومین بارکه جبرئیل امین فرود آمد 10 آیه اولی سوره مزمل ( شماره 73 ) را آورد که شامل 57 کلمه است. ( 3× 19 ).

3- چهارمین بارکه جبرئیل فرود آمد 30 آیه اولی سوره مدثر ( شماره 74 ) را آورد که آخرین آیه آن « بر آن دوزخ 19 فرشته موکلند » می باشد. ( آیه 30 ) .

4- پنجمین بار که جبرئیل فرود آمد اولین سوره کامل « فاتحه الکتاب » را آورد که با اولین بیانیه قرآن بسم ... الرحمن الرحیم ( 19 حرف ) آغاز می شود . این بیانیه 19 حرفی بلافاصله بعد از نزول آیه « برآن دوزخ 19 فرشته موکلند » نازل شد . این مراتب گواهی ارتباط داری از شبهه آیه 30 سوره مدثر ( عدد 19 ) و اولین بیانیه قرآن « بسم .. الرحمن الرحیم » ( عدد 19 ) با سیستم اعدادی اعجاز آمیز است که بر عدد 19 بنا نهاده شده است .

5- آفریننده ذوالجلال و عظیم الشأن با آیه 31 سوره مدثر به ما یاد می دهد که چرا عدد 19 را انتخاب کرده است. پنج دلیل زیر را بیان می فرماید :

الف) بی ایمانان را آشفته سازد.

ب) به خوبان یهود و نصارا اطمینان دهد که قرآن آسمانی است.

ج) ایمان مومنان تقویت نماید.

د) تا هر گونه اثر شک و تردید را از دل مسلمانان و خوبان یهویت و مسیحیت بزداید.

ه) تا منافقین و کفار را که سیستم اعدادی قرآن را قبول ندارند رسوا سازد.

13 - آفریننده به ما می آموزد که این نظم اعدادی قرآن تذکری به تمام جهانیان است ( آیه 31 سوره مدثر ) و یکی از معجزات عظیم قران است. ( آیه 35 ).

14 - هرکلمه از جمله آغازیه قرآن ، بسم ... الرحمن الرحیم ، در تمام قرآن بنحوی تکرار شده که به عدد 19 قابل تقسیم است ، بدین ترتیب که کلمه " اسم " 19 بار ، کلمه “ ... “ 2698 بار ( 42 × 19 ) ، کلمه " الرحمن " 57 بار ( 3 × 19 ) وکلمه " الرحیم " 114 بار ( 6 × 19 ) دیده می شود.

کجایند فقیران و درویشان

کجایند فقیران و درویشان

آقا امام صادق علیه السلام فرمودند: چون روز قیامت شود خداوند سبحان فرمان دهد تا جارچی ندا کند کجایند فقیران و درویشان پس جماعتی از مردم بپاخیزند و پیش آیند و امر شود که به بهشت بروند و ایشان به در بهشت آیند مأمورین بهشت به آنها می‎گویند: چرا قبل از اینکه به حساب شما برسند بدینجا آمده‎اید؟ می‎گویند: آیا به ما چیزی داده‎اید که حساب آنرا می‎خواهید؟ خداوند خطاب می‎فرماید: راست می‎گویند ، آنگاه خدای متعال ایشان را گوید: ای بندگانم من شما را از روی تحقیر و کوچک شمردن تهی دست و فقیر نگردانیدم بلکه برای امروزتان ذخیره کردم ، سپس آنان را  گوید: اکنون در میان اهل محشر جستجو کنید و هر که درباره شما احسانی نموده است دست او را بگیرید و با خود به بهشت ببرید. « ثواب الاعمال ، ص 406 »    

خداوند از انسان چه میخواهد :

شبی از شبها، شاگردی در حال عبادت و تضرع وگریه و زاری بود.


در همین حال مدتی گذشت، تا آنکه استاد خود را، بالای سرش دید، که با تعجب و حیرت؛ او را، نظاره می کند!


استاد پرسید: برای چه این همه ابراز ناراحتی و گریه و زاری می کنی؟


شاگرد گفت: برای طلب بخشش و گذشت خداوند از گناهانم، و برخورداری از لطف خداوند!


استاد گفت: سوالی می پرسم ، پاسخ ده؟


شاگرد 
گفت: با کمال میل؛ استاد.


استاد گفت: اگر مرغی را، پروش دهی ، هدف تو از پرورشِ آن چیست؟


شاگرد گفت: خوب معلوم است استاد؛ برای آنکه از گوشت و تخم مرغ آن بهره مند شوم .


استاد گفت: اگر آن مرغ، برایت گریه و زاری کند، آیا از تصمیم خود، منصرف خواهی شد؟


شاگرد گفت: خوب راستش نه...!نمی توانم هدف دیگری از پرورش آن مرغ، برای خود، تصور کنم!


استاد گفت: حال اگر این مرغ ، برایت تخم طلا دهد چه؟ آیا باز هم او را، خواهی کشت، تا از آن بهره مند گردی؟!


شاگرد گفت : نه هرگز استاد، مطمئنا آن تخمها، برایم مهمتر و با ارزش تر ، خواهند بود!


استاد گفت :  

پس تو نیز؛ برای خداوند، چنین باش!


همیشه تلاش کن، تا با ارزش تر از جسم ، گوشت ، پوست

و استخوانت؛ گردی.


تلاش کن تا آنقدر برای انسانها، هستی و کائنات خداوند،

مفید و با ارزش شوی


تا مقام و لیاقتِ توجه، لطف و رحمتِ او را، بدست آوری .


خداوند از تو گریه و زاری نمی خواهد!


او، از تو حرکت، رشد، تعالی، و با ارزش شدن را

می خواهد ومی پذیرد


  نه ابرازِ ناراحتی و گریه و زاری را.....